اعتدال، مفهومی است که این روزها به شدت مورد توجه جناحهای سیاسی به خصوص جناح منتسب به اصلاحطلبان و البته طرفداران دولت قرار دارد و مرتباً نیز بر این نکته تأکید میشود که مجلس دهم و آرای مردم باید اعتدالی باشد.
یارحسینی با اشاره به اینکه اگر مرزبندی میشد فتنه اتفاق نمیافتاد، گفت: دولت فعلی باید مرزبندی داشتهباشد و مواضع خود را نسبت به فتنهگران و مخالفان و منحرفان نظام اسلامی به طور شفاف ابراز دارد و اجازه ورود آنها را در مدیریتها ندهد.
روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد با انتشار این مطلب نوشت: روحانی نشان داده که مرد عمل است. او تصمیمهایش را در اتاقهای فکر، همراه با تکنوکراتها و ژنرالهای امیدوار به آیندهاش اتخاذ میکند و ماحصل آنها را به کرسی اجرا میگذارد.
هاشمی درحالی میکوشد خاتمی را به رهبری بچسباند که رهبرمعظم انقلاب شش سال است خاتمی رابه حضور نپذیرفتهاند و بر لزوم عذرخواهی فتنهگران از دروغ تقلب تاکید کردهاند. البته این اولین بار نیست که اعتدالیون و وابستگان آنها علاقهی خود به استثناء شدن از قانون را بروز داده و قانون را پامال استانداردهای دوگانه و متناقض خود میکنند.
نتیجه توافق هسته ای، مذاکره با حکومتی است که به یک قدرت جهانی تبدیل شده و هژمونی منطقه ای دارد… رفته رفته این روند موجب خروج آمریکا از خاورمیانه خواهد شد.
آنچه که در این میان اهمیت دارد، این است اگر مواردی خلاف قانون وجود دارد دولت به عنوان مجری اول قوانین در کشور وظیفه دارد در دادگاه های کشور مسائل را حل کند و از شانتاژ و حاشیه سازی دوری کند.
استدلال مسئولان این است که دولت مدعی اعتدال و انتقادپذیری از همان ابتدا خیال خود را راحت کرده و به منتقدان خود مجوز سخنرانی نداده است تا از تبعات بعدی آن نیز در امان بماند!
محدودکردن بالاترین مقام در وزارتخانه ای مانند وزارت علوم برای یک طیف سیاسی تندرو و اصرار بر حضور افرادی با تفکری مشترک و البته ردشده از نگاه وکلای مردم در مجلس، چه سنخیتی با اعتدال و تدبیر دارد؟