به گزارش ۸دی، اگر از هر کسی بپرسیم که وظیفه و کار نیروی انتظامی چیست، اولین پاسخ‌هایی که دریافت می‌کنیم، چه خواهد بود؟

همین الان جواب‌های مختلفی به ذهن شما که این سوال را خواندید، متبادر شده است. اما شک ندارم که در میان پاسخ‌های اول تا پنجم هیچ یک از خوانندگان محترم عبارت گشت ارشاد وجود ندارد.

وظیفه‌ی پلیس در همه جای دنیا ایجاد نظم و امنیت و البته برخورد با کسانی است که با بی‌قانونی به دنبال شکستن و زیر پا گذاشتن نظم‌اند. این وسط، پلیس برای حفظ نظم نیاز به اقتداری بی‌چون و چرا دارد. وظیفه اصلی همین است؛ چه در شهرها (کلانتری) چه در جاده‌ها (راهور) چه در فضای سایبر (فتا) و چه در مرزها (مرزبانی) و …

راز اینکه گشت ارشاد در میان پاسخ‌های اصلی اکثر مردم قرار نمی گیرد‌، در همین جا نهفته است. پلیس برای حفظ نظم و امنیت و البته برخورد با آنان‌ که به دنبال خدشه بر این نظم هستند، نیاز به اقتداری بی‌چون و چرا دارد؛ اقتداری که گاه – در صورت لزوم – رنگی از تندی نیز به خود می‌گیرد و همین اقتدار بی چون و چرا، نکته متضاد با گشت ارشاد است.

گشت ارشاد به طور کلی مقوله‌ای فرهنگی و اخلاقی است؛ مقوله‌ای که در بطن و ذات خود با اقتدار بی چون و چرا تضادی جدی دارد. موضوعات اخلاقی آن هم در گستره بزرگی چون اجتماع به محبتی بیش از حدِ معمول نیازمندند تا در بستری صحیح و البته زمان‌بر به نتیجه برسند و این، با چنین اقتداری شدنی نیست که هیچ؛ نتیجه عکس خواهد داشت؛ درست شبیه نتایج حاصل از گشت‌های امنیت اخلاقی!

پلیس، مجری نظم است و باید به وظیفه‌اش بپردازد. وقتی پلیس را مجری موضوعات فرهنگی و اجتماعی می‌کنیم؛ ضمن آنکه باری مضاعف بر دوشش نهاده‌ایم که مشخص نیست به سر منزل برسد یا نه، اجرای درست وظیفه اصلی‌اش را نیز دچار چالش می‌کنیم.

حل معضلات فرهنگی و ارتقاء فضای اخلاقی جامعه حتماً وظیفه پلیس نیست. اینکه وظیفه چه کسی است جای بحث دارد؛ اما فهم آن که این، کارِ پلیس یا هر نهاد انتظامی و امنیتی دیگری نیست، بسیار سهل است.

درک این موضوع سهل نباید این‌قدرها مشکل باشد.

سجاد ستوده