پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
جنگ رسانهای؛ مفهومی که فهم نمیشود
این روزها رسانه دیگر یک ابزار ساده که صرفاً انتقال پیام میدهد؛ نیست و قطعاً ابزاری در دست سیاستمداران باهوش برای نیل به اهداف است؛ این در حالی است که با تمام شعارهایی که داده میشود نه رسانه و نه جنگ رسانهای از سوی متولیان به درستی فهم نمیشود.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «هشتدی» رسانه را ابزاری برای انتقال پیام معنا میکنند و به هر آن چیزی که بتواند این انتقال را انجام دهد رسانه میگویند.
اما این روزها رسانه دیگر یک ابزار ساده که صرفاً انتقال پیام میدهد؛ نیست و قطعاً یک ابزار در دست سیاستمداران باهوش برای نیل به اهداف است.
امروزه رسانهها مرزها را درنوردیده و به راحتی کار دیپلماسی عمومی (سفارتخانهها) را انجام میدهند طوری که در خاطرات امیر قطر آمده است «آنقدر که مرا با شبکه الجزیره میشناسند به اسم کشورم (قطر) نمیشناسند»؛ پس رسانه صرفاً یک انتقالدهنده صرف نیست؛ بلکه جزوی لاینفک در دستگاه عریض و طویل دولتمردان است.
از این موضوع که بگذریم آنچه امروزه از رسانه بروز میکند، کارکرد امنیتی رسانه است به طوری که یک سکو یا همان پیامرسان توانسته با جذب مخاطبانی از ملیتهای مختلف، یک کشور با قوانین خاص خود در پهنه فضای مجازی، ایجاد کند؛ نهتنها این افراد با ملحق شدن به این پیامرسانها فرهنگ خود را یک خرده فرهنگ فرض میکنند؛ بلکه این پیامرسانها موفق میشوند فرهنگ خود را جایگزین آن کنند و تا فرد نسبت به فرهنگ جامعه خود بیگانه شده (دوگانگی ارزشیها) و به گونهای رفتار کند که در منظر صاحبان جامعه حقیقی ناهنجاری در پی داشته باشد و اگر این امر رخ دهد شاید این فرد به سختی درمان شود زیرا شاید در ظاهر در کنار دیگر هموطنان خود زندگی کند اما نمیشود او را با دیگزان جمع بست چرا که او خود را متعلق به سرزمین مجازی می داند و قوانین و فرهنگ و… آن را پذیرفته است که از حقیقت جامعه، بیشتر برای او جذابیت دارد.
اما موضوع به اینجا هم ختم نمیشود. صاحبان رسانه این روزها کارکردی را هم دنبال میکنند که بیشتر از آنکه به دنبال بیان واقعیتها باشد به دنبال بروز روایتها و ذهنخوانی است. آنها موفق میشوند ذهن مخاطبان را با خود همراه کنند به طوری که فرد مسخگونه کارهایی را میکند که رسانه از او میخواهد و اینجا است که گفته میشود جنگها در سیر تکاملی خود از سخت و نرم و مدرن به مرحله جدیدی وارد شدهاند که از آن به جنگ روایتها یا جنگ شناختی یاد میشود.
در هر صورت آنچه که باید با توجه به گفتههای بالا بر آن تأکید شود فهم رسانه از سوی کسانی است که باید رسانه را بفهمند و اگر مجموعهای، دولت یا ملتی موفق شد رسانه را خوب درک کند برنده این نبرد است و قطعاً و یقیناً ملتی که رسانههایش، فشل باشند بازنده این نبرد خواهند بود. در جنگ رسانهای دشمن، رسانه باید میانداری کند و چه بسا که اگر با هر ابزاری دیگری با آن مواجه شود جواب سوء خواهد داشت.
ناگفته پیداست با تمام شعارهایی که داده میشود نه رسانه و نه جنگ رسانهای از سوی متولیان به درستی فهم نمیشود و در بدترین صورت عامداً و در خوشبینترین صورت سهواً آب به آسیب دشمن ریخته میشود.
انتهای خبر/
نظرات