به گزارش ۸دی، شخصیت های تاریخی بعد از گذشت تقریبا ۱۰۰  سال مورد تحریف قرار می گیرند و هر فرد یا هر جریان به نسبت تفکر خود می خواهد بزرگان را به نفع خود مصادره کند. «احمد کسروی» در کتاب «تاریخ مشروطیت ایران» ضمن توضیح این که از داستان جنگل از نزدیک آگاهی نمی‌دارد می‌نویسد: «جنگلی‌ها مردان کوتاه‌بین و ساده‌ای بیش نبوده و راه و روش روشن برای خود نمی‌دانسته‌اند و کارشان نابه‌سامان در آمده‌است.» (تاریخ ۱۸ ساله آذربایجان، جلد ۲، صفحه ۷۱۷)

نویسنده کتاب «انقلاب بی‌رنگ» موجد انقلاب جنگل را مردی معرفی می‌کند که معتقد به قضا و قدر بود و غالب کارها را به استخاره محول می‌ساخت. ( صفحه ۲۵ تالیف س.ع. آذری)

عباس خلیلی مدیر روزنامه«اقدام»  جنگلی‌ها را سرزنش می‌کند از این که نتوانستند در مقابل انگلیس‌ها در تنگه منجیل پایداری کنند و حال آن که با عده کمتر ولی دلیرتر امکان داشت راه را بر انگلیس‌ها و روس‌ها مسدود ساخت. (مجله سپید و سیاه، شماره۲۰۸، صفحه ۱۶ به تاریخ ۸ مرداد ۱۳۳۸)

اما در تاریخ افرادی بودند که بدون غرض و مرض های سیاسی و عقده های شخصی تاریخ را درست روایت کنند، یکی از آن افراد، مهدی خان ملک زاده است، «دکتر مهدی‌خان ملک‌زاده» نویسنده کتاب «تاریخ مشروطیت ایران» میرزا کوچک خان را به نام یک مجاهد حقیقی و یک فرد مومن به مسئولیت می‌ستاید و می‌نویسد: «نه فقط یک سرباز آزاده بود و در راه آزادی می‌جنگید، بلکه یک مبلغ آزادی نیز بود و در هر مورد و مقام از تبلیغ مردم به پیروی از حق و عدالت و حقوق انسانیت فروگذار نمی‌کرد. (جلد پنجم، صفحه ۱۴۹)

عبدالله مستوفی نویسنده «تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه» معتقد است که میرزا در تمام مدت نهضت جنگل یک قدم بر خلاف دیانت و حب وطن برنداشته و حتی در مواقعی که کابینه‌های صلح روی کار می‌آمده خود را از تماس با دولتیان بر کنار می‌گرفته است. (جلد سوم، صفحه ۱۱۹)

واقعیت آن است که نهضت جنگل یکی از پرافتخارترین حرکات ضد ظلم در تاریخ معاصر ایران است، میرزا کوچک جنگلی مردی باهوش، خوش هیکل، پاک، مومن و متشرع بود، وی فردی مذهبی و وطن پرست بود.

میرزا کوچک خان فردی انقلابی و ضد ظلم بود اما در تحریف های جدید برخی از اندیشه های نزدیک به اصلاح طلبان وی را فردی لیبرال معرفی می کنند متاسفانه این نوع تحریف در شخصیت های بزرگ دیگر تاریخی ایران زمین مانند مرحوم امیرکبیر نیز دیده می شود.

آیت الله فلاحتی در خطبه های نماز جمعه این هفته شهر رشت در مصلی امام خمینی(ره) با دعوت از همگان به تقوی الهی به فرارسیدن ۱۱آذر سالروز شهادت میرزاکوچک خان جنگلی اشاره کرد و گفت: افراد لیبرال منش در صدد تصرف شخصیت میرزا کوچک خان جنگلی هستند این در حالی است که میرزا یک روحانی آگاه و چهره مذهبی است.میرزا کوچک جنگلی برای دنیای اسلام و شاید برای تمام ملت های آزاده اسوه و الگو بود.

فلاحتی میرزا کوچک جنگلی را روحانی متعبد و آگاه به مسائل دنیای خود دانست و گفت: میرزاکوچک جنگلی روحانی متعبد حوزوی بود که به نام روحانیت برای اسلام قیام کرد اما افراد لیبرال منش درصدد تصرف شخصیت هستند.

میرزا کوچک چنان شخصیت ظلم ستیزی داشت. یک مرد مذهبی تمام عیار و همچنین حساس بود، چنان که بعد از فتح قزوین و در جریان مبارزه علیه استبداد صغیر، به علت کارهای خلاف قاعده ای که از بعضی از مجاهدین سر می زد، معترضانه به رشت برگشت. حتی با عبدالحسین خان معزالسلطان که بعد از فتح تهران لقب سردار محیی گرفت و نمی خواست یا نمی توانست از اعمال مجاهدین جلوگیری کند، قطع رابطه کرد و با آن که در نهایت عسرت و تنگدستی می زیست، از پذیرفتن کمکهای مادی سردار امتناع ورزید.

میرزا در دوران اقامتش در رشت همواره به بیدادگیریها و ستمهای سربازان متجاوز روسیه تزاری معترض بود، بنابراین کنسول روسیه به خاطر اعتراض ها و نیز سابقه مبارزات آزادیخواهانه میرزا، وی را از رشت تبعید کرد.

او به معنای واقعی مردی میهن پرست بود، نه به وعده حکومت فریفته شد و نه مژده بزرگ تری او را منحرف ساخت. به وعده ها پوزخند زد و به نامه مشفقانه و خیرخواهانه سفیر روس بی اعتنایی کرد،هر چند اگر به مفاد نامه سفیر گوش می کرد، شاید کشته نمی شد و زنده می ماند ،اما او با اعزاز و حشمت زیست.

این در حالی است که شعار لیبرال ها کنار آمدن با کدخدا و ظلم است، میرزا رویه ای عکس داشت.

میرزا همچنان که در زندگی بزرگوار و آزاده بود، در مرگ نیز آزادگی و انقلابی بودن خود را ثابت کرد. او به وعده های مخالفان و دشمنان گوش نکرد و به سازش و تسلیم برای حفظ جان خود تن در نداد.

به هر حال تغییر چهره بزرگان این سرزمین چون میرزا کوچک خان شروع شده و باید شخصیت واقعی این افراد به مردم معرفی شود.