“محمود رنجبر” استاد دانشگاه و سرپرست پژوهشکده گیلان شناسی دانشگاه گیلان در گفت و‌گو با خبرنگار هشت دی با اشاره به تاریخ ایران، اظهار کرد: در دوران قاجار، پادشاهان و وزرای قاجار در مسئله اداره کشور در رقابت بودند و بسیاری از بخش های سرزمین در همین دوره از ایران جدا شد این در حالی است که افرادی مانند امیر کبیر در کشور به اهمیت استقلال کشور معتقد بودند به این معنی که کشور نباید با فروش بخش هایی از سرزمین اداره شود.

وی با اشاره به ظهور انقلاب مشروطه در کشور ادامه داد: با انقلاب مشروطیت، عناصر انقلابی و روشن فکر و علمای اسلامی گرد هم آمدند تا به شیوه استبدادی قاجار پایان دهند و حاکمیت مردم و اسلام را به منصه ظهور برسانند که بحث اصلی مشروطه خواهان در کنار آزادی، قانون، حاکمیت و رای مردم، استقلال وطن و هویت و شناسنامه دار شدن وطن بوده است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: در این راستا، افرادی مانند میرزا کوچک خان در عنفوان جوانی با بصیرت و آگاهی وارد عرصه مبارزه در دوره مشروطه شد اما با شکست مشروطه عملاً جهش مورد نظر در راستای استقلال و آزادی خواهی محقق نشد و افرادی مانند شیخ محمد خیابانی، میرزا کوچک خان جنگلی و رییس علی دلواری در مناطق مختلف کشور به مقابله با حاکمیت برمی خیزند که به تعبیر رهبر معظم انقلاب، یک مینیاتوری را در منطقه خود به نمایش می گذارند.

رنجبر با اشاره به منفک و جدا بودن بحث استقلال خواهی و تجزیه طلبی با استناد به سخنان و منشور میرزا، بیان کرد: میرزاکوچک خان هیچ گاه به دنبال تجزیه طلبی نبوده بلکه به دنبال به نمایش درآوردن استقلال ایران در استقلال گیلان بوده است همان طور که در هفت سال نهضت جنگل آن را تمام و کمال به نمایش گذاشت.

وی با اشاره به تلاش برخی برای تحریف شخصیت و ‌راه میرزا، بیان کرد: ویژگی اسطوره بودن برای افرادی که در زمانه ما در بحر جریانات لجبازانه سیاسی هستند قابل درک نیست در صورتی که اگر صادقانه و بی طرفانه وارد سرشت حق طلبانه نهضت جنگل شویم می بینیم که اساس حاکمیت جنگل بر پایه عدالت و حق خواهی بوده به همین دلیل حق به عنوان نماد و اسطوره پیشرفت، عدالت و حاکمیت فطری بشر شناخته می شود که هرکس در این قالب جای بگیرد ماندگار خواهد شد.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: در زمان حاکمیت رضاخان نیز به شدت به دنبال هویت زدایی از میرزا بودند و می خواستند ننگ منتصب به خودشان ( روی کارآمدن رضاخان توسط استکبار) را با اذعان به اینکه میرزا به وسیله بلشویک ها بر سر کار آمده به او نسبت دهند این در حالی است که توده مردم به دنبال میرزا بودند و کسی که در دل توده مردم جای دارد و سربازانش از دل مردم و کسانی در همه عرصه ها و هجمه های دشمن حضور تاثیر گذار دارند باشد این جایگاه می تواند افراد روشن فکر را گرد خود جمع کند همان طور که در نهضت جنگل، مستشارانی مانند گائوک آلمانی، ارمنی ها و‌ حتی اقوام مختلف ایرانی مانند کردها، بختیاری ها، آذری ها به همکاری و یاری میرزا شتافتند لذا این پروپاگاندایی که علیه میرزا به راه افتاده، محدود و قابل اعتنا نیست و بیشتر مربوط به گزاره های اینستاگرامی و توییتری است.