قربان صحرایی چاله سرایی
شهيد کمال کورسل؛

تنها شهید دفاع مقدس از دیار فرنگستان را بیشتر بشناسید / تصاویر

دفاع از ارزش‌های مقدس و فرهنگ غنی اسلام ناب، مرز و بوم و ملیت و قومیت و زمان و مکان نمی‌شناسد.

تنها شهید دفاع مقدس از دیار فرنگستان را بیشتر بشناسید / تصاویر

به گزارش ۸دی، دفاع از ارزش‌های مقدس و فرهنگ غنی اسلام ناب، مرز و بوم و ملیت و قومیت و زمان و مکان نمی‌شناسد. در طول تاریخ این موضوع را مخلصین مؤمن به اهل بیت علیهم‌السلام به اثبات رسانده‌اند. همچنان که هم اکنون در سوریه و عراق، جوانان پرشور و انقلابی مؤمن ایران اسلامی در دفاع از حرم و حریم عترت پاک رسول اعظم (ص) سر ازپا نمی‌شناسند و همچون شهید والامقام محسن حججی در این مسیر، سرور و سالار شهیدان را اسوه و الگوی خویش قرار می‌دهند و  سر به آستان دوست می‌سپارند؛ در طول هشت سال دفاع مقدس نیز رزمندگانی با ملیت‌های متفاوت از نقاط مختلف جهان همدوش سپاه اسلام مقابل رژیم بعثی به سرکردگی صدام ملعون به مبارزه و پیکار علیه استکبار و صهیونیسم جهانی پرداختند.

در میان رزمندگان سلحشور دفاع مقدس، جوانمردی سبک‌روح از فرنگستان رزمندگی می‌کرد که اینک مزارش در گلزار شهیدان قم همچون ستاره‌ای پرنور که از «غرب» طلوع کرده، درخشان و تابناک است.

نامش «ژروم ایمانوئل کورسل» و زاده شهر پاریس از کشور فرانسه بود در نهم آوریل ۱۹۶۴ میلادی (۲۰ فروردین ۱۳۴۳ شمسی). گرچه پدرش با نام محمد از مسلمانان تونس بود ولیکن مادری مسیحی داشت و او دوران کودکی‌اش را پس از جدایی پدر و مادر از همدیگر، با مادر گذراند و مذهب کاتولیک مسیحی را به تبعیت از مادر انتخاب کرد.

ارتباط کمابیش با پدر و سفر همراه وی به تونس و همچنین بعدها ارتباط «ژروم» با مسلمانان پاریس اسباب آشنایی‌اش با اسلام را فراهم آورد و همین عامل باعث شد تا  اسلام اهل سنت را به عنوان دین خود انتخاب کند. اسلام آوردن و مسلمان شدن «ژروم» نه تنها به مذاق اطرافیان و  حتی مادرش خوش نیامد حتی از تمسخر وی نیز به هنگام نمازهایش دریغ نکردند، اما او راهش را انتخاب کرده بود و به طعنه و استهزاء دیگران کوچکترین وقعی ننهاد.

خودش می‌گوید: «اول به اسلام اهل سنت معتقد بودم، دیدم اسلام امام خمینی ره که در ایران هست، اسلام دیگری است. از دانشجویان ایرانی که در فرانسه بودند، خیلی تحقیق و پرس و جو کردم و کتاب‌های زیادی در این زمینه خواندم. بعد از این، تصمیم گرفتم به ایران بیایم و از نزدیک ایران را ببینم».

ژروم ارتباطش را با دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه ادامه می‌دهد تا اینکه شب جمعه‌ای همراه یکی از دوستانش به نام سید مسعود در دعای کمیل مرکز فرهنگی ایران در پاریس شرکت می‌کند و به مضامین فرازهای این دعا با تأمل گوش فرا می‌دهد. پس از آن مجلس دعای کمیل، «ژروم» آدم دیگری می‌شود. زیرا «کمیل علی علیه‌السلام» به عمق وجودش نفوذ کرده و اثرش را گذاشته بود و دیگر او شیعه‌ای از شیعیان پاک‌باز علی علیه‌السلام شده بود با نام «کمال». خودش می‌گفت: «کمیل علی علیه‌السلام مرا شیعه کرد».

«کمال کورسل» گرچه با مخالفت مادر برای سفر به ایران رو به رو شد ولیکن با اصرار و پافشاری، مادرش را راضی کرد تا پاییز سال ۱۳۶۱ برای بار دوم رهسپار ایران شود و در این سفر بود که وی راهی شهر مقدس قم شد و در مدرسه علمیه حجتیه ساکن گردید تا دروس حوزوی را فرا گیرد.

از آرزوهایش این بود که به ملاقات امام خمینی ره نائل شود و این امر یک مرتبه محقق شد و او به دیدار امام راحل ره نائل آمد. در آن ملاقات دقایقی بین آن دو سخنانی به زبان فارسی رد و بدل شد. امام خمینی ره از کمال می‌پرسد: «فارسی را کجا یاد گرفتی؟» و کمال جواب می‌دهد: «در ایران» امام ره به ایشان توصیه کرده و می‌فرمایند: «فارسی را خوب یاد بگیر که چیزهای زیادی در این زبان خواهی یافت».

او در مدت حضور در قم در کنار دروس حوزوی رایج، کتب حدیث، روایی،  فقهی و فلسفی زیادی را مطالعه نمود. به همین دلیل معلومات فراوانی کسب کرد.

یکی از همرزمانش می‌گوید:  «شهید کمال کورسل خیلی باهوش بود و معلمان فرانسوی‌اش می‌گفتند یک آینده علمی عجیب خواهد داشت. اما او فرانسه را با این پشتوانه علمی و هوشی‌‌ رها کرد و به حوزه علمیه قم آمد تا طلبگی بخواند».

کمال کورسل اهل قرآن و تهجد و شب‌زنده‌داری بود. به مادرش نیز تا زمانی که حیات داشت به شدت وفادار بود. بعدها در یکی از بزرگ‌راه‌های پاریس بر اثر سانحه‌ تصادف مادر را از دست می‌دهد. فوت مادر باعث شد که در ایران ماندگار شود و دیگر به فرانسه باز نگردد.

او به علت علاقه شدید و وصف‌ناپذیری که به علی علیه‌السلام داشت به دوستانش می‌گفت وی را با کنیه‌ »ابوحیدر» خطاب کنند. در زمان حضور در شهر قم، مرتب به زیارت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام مشرف می‌شد.

زمانی که «کمال کورسل» در ایران و قم اقامت داشت، ایران اسلامی درگیر جنگی نابرابر و تحمیلی گردیده بود. او اخبار جبهه‌های جنگ را پیگیری می‌کرد و اوضاع دفاع مقدس از نگاه و بصیرت وی دور نبود. به همین دلیل تصمیم گرفت راهی جبهه شود تا به قول خودش: «من به این موضوع پی بردم که در جبهه چیزهایی است که در این کتاب‌ها نیست، حال باید به جبهه بروم تا آن‌ها را پیدا کنم. »

برای اولین بار که به همراه تعدادی از طلبه‌های مدرسه حجتیه از طریق بسیج در گروه‌های اعزامی به جبهه‌های نبرد ثبت‌نام کرد نتوانست در جبهه حضور یابد زیرا با عدم موافقت مسئولان مدرسه مواجه گردید. اما شوق مبارزه علیه استکبار جهانی و صهیونیسم خونخوار عاملی بود تا وی مخفیانه وارد جبهه شود. هرچند مجددا وی را به پشت جهبه بازگرداندند ولیکن از پای ننشست زیرا معتقد بود: «این جنگ فقط جنگ بین ایران و عراق نیست، این جنگ بین اسلام و کفر است، فقط مخصوص ایرانی‌ها نیست. اگر نگذاشتند بروم اینگونه تکلیف از من ساقط نمی‌شود، به هر طریقی که شده باید بروم».

تلاش‌های خستگی‌ناپذیرش سرانجام نتیجه داد و او توانست با راهنمایی برخی از دوستانش در سپاه بدر که مخصوص مجاهدین عراقی بود  در گردان شهید دستغیب ثبت نام کند و عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شود. او بدین طریق برای اولین‌بار در عملیات کربلای دو حضور یافت. بعدها در چند عملیات دیگر هم شرکت کرد اما شدیدا طالب حضور در خط مقدم جبهه بود. به همین خاطر تلاش کرد تا به گردان شهید صدر منتقل شود و بالاخره توانست از طریق این گردان در خط مقدم پیکار حضور یابد.

آخرین عملیاتی که «کمال کورسل» در آن شرکت کرد،‌عملیات مرصاد بود. نقل است که در گرماگرم نبرد حدود ساعت ۱۱ قبل از ظهر روز پنجم مردادماه ۱۳۶۷ که نیروها تشنه و گرسنه و مجروحان نالان بودند و از تشنگی و گرسنگی شکایت می‌کردند، کمال با تعجب و ناراحتی خطاب به ایشان فریاد زد و با صدای بلند گفت:

«خجالت نمی‌کشید؟ از خدا خجالت نمی‌کشید؟ ما امروز با این تشنگی و گرسنگی با امام حسین علیه‌السلام همدردی می‌کنیم. شما امام حسین علیه‌السلام را نمی‌شناسید؟! امروز حسینی هستیم. امروز امام حسین علیه‌السلام و فرزندانش با این حالت شهید و زخمی شدند، چرا اینطور می‌کنید؟»

حرفهایش که تمام شد با ناراحتی بلند شد و هنوز چند قدمی دور نشده بود که مورد اصابت چند گلوله قرار گرفت و همان‌جا شهید شد و در ۲۴ سالگی روح سبک‌بالش به آسمان حضرت دوست پرواز کرد و در جوار معبود آشیان گزید.

«شهید کمال کورسل» در وصیت‌نامه‌اش به زبان عربی و فارسی نوشته بود که در شهر مقدس قم دفن شود. هم اینک مزار این شهید فرانسوی که تنها شهید اروپایی دفاع مقدس است، در میان جمعی از هم‌رزمان شهیدش از عراق و ایران و پاکستان در گلزار شهدای علی‌بن جعفر علیه‌السلام شهر مقدس قم و در همسایگی سرلشگر شهید مهدی زین‌الدین، فرمانده دلیر و عارف سپاه همیشه پیروز علی‌بن ابی‌طالب علیه‌السلام زیارتگاه اهل دل است.

 

 

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه