پیشرفتی که ارزش مقاومت را داشت:

اگر برجام نبود؛ صنعت هسته ای کجا ایستاده بود؟

باید اذغان کرد، با وجود فشارها و تحریم های بی سابقه غرب، کشور توانست در سال های دولت نهم و دهم، پیشرفت های خیره کننده ای در تمامی ابعاد صنعت هسته ای به دست آورد…

اگر برجام نبود؛ صنعت هسته ای کجا ایستاده بود؟

به گزارش ۸دی، از زمانیکه در ژنو قرار شد تا ایران پیشرفت و توسعه صنعت هسته ای را کنار بگذارد تا به امروز ایران به چه میزان می توانست بدون برجام در این صنعت پیشرفت کند.

زمانیکه در انتخابات ۹۲ مقاومت مردم ایران به سخره گرفته شد و با تشکیک در ایستادگی بر حقوق خویش، موضوعاتی چون رفاه، رفع تحریم ها و ارتباط با دنیای آزاد مطرح شد، صنعت هسته ای به محلی برای مجادله و مناقشه تبدیل گشت. نتیجه آن نیز ورود ایران به مذاکرات علنی و مستقیم با آمریکا بود که در قالب ۱+۵ دنبال می شد.

با حصول برجام ایران تن به تعهداتی داد تا علاوه بر پذیرش نظام سختگیرانه نظارتی و بازرسی، بسیاری از دستاوردهای خود را نیز تعطیل یا به خارج از مرزها منتقل کند.

تنها پس از ۶ ماه از روی کار آمدن روحانی در آذر ۹۲، توافق ژنو حاصل شد و ایران متعهد شد برنامه هسته ای و غنی سازی اورانیوم را محدود سازد و نظارت آژانس انرژی اتمی را تسهیل سازد. عدم غنی سازی بالای ۵ درصد، عدم گسترش تاسیسات هسته ای در نظنز، فردو و راکتور اراک، عدم ایجاد مراکز غنی سازی جدید، رقیق سازی اورانیوم غنی شده ۲۰ درصد به میزان ۵۰ درصد، و … بخشی از تعهدات ایران بود. تعهداتی که با دستیابی به برجام به فراتر نیز رفتند.

توافقی که در برجام حاصل شد، سطح سنانتریفیوژه های نسل اول IR1 را به ۵۰۶۰ کاهش داد. تحقیق و توسعه بدون آزمایش زنجیزه سانتریفیوژها، سقف ۳.۶۷ درصد غنی سازی برای خلوص اورانیوم غنی شده، کاهش ذخائر غنی سازی از ۱۰ تن به ۳۰۰ کیلو، عدم غنی سازی در فردو، ممنوعیت احداث آب سنگین جدید، بازفرآوری و تحقیق و توسعه مرتبط، ممنوعیت بازفرآوری سوخت هسته ای (محدود شدن منبع سوخت به معدن)، اجرای پروتکل الحاقی، سقف تولید ۲۰۰ سانتریفیوژ در سال از سال ۸ به بعد از اجرای برجام، سقف فناوری سانتریفیوژ به IR8 , IR6، و لزوم از دور خارج کردن سانتریفیوژه های فعال قبلی بعد از ۸ سال، خارج کردن قلب راکتور اراک برای آماده سازی آن در جهت بازطراحی و پر کردن قلب آن با سیمان! از جمله دیگر محدودیت هایی بود که بر ایران تحمیل شد.

با این روش و تعهداتی که ایران پذیرفته، تحقق ۱۹۰ هزارسو که از اهداف اصلی برنامه صلح آمیز هسته ای برای تولید برق بود، به زمانی ۴۰ ساله نیاز دارد. همچنین تعهدات ایران شامل بازه های زمانی مختلفی از جمله ۱۰، ۱۵ و ۲۵ سال می شود و پس از آن نیز بار دیگر باید مذاکراتی برای ادامه راستی آزمایی و نظارت ها صورت گیرد!

در همین حال، تنها پس از گذشت ۲ سال از برجام هسته ای، آمریکا قصد دارد تا محدودیت های صنعت هسته ای ایران را دائمی کند. این طرح به نظر می رسد ادامه نابودی راهبردی تاسیساست هسته ای به صورت گام به گام باشد. در گام نخست تحمیل محدودیت و خنثی سازی صنعت هسته ای و در گام بعدی نابودی کامل آن پیگیری می شود. تهدید به تحریم های جدید به بهانه های مختلف و حتی حمله نظامی از جمله تاکتیک هایی است که دولت ترامپ در راستای راهبرد کلان واشنگتن در قبال تهران در پیش گرفته است.

اما ورای این، آیا اگر ایران از سال ۹۲ که محدودیت ها را آغاز کرد به رشد صنعت هسته ای خود ادامه می داد و پشتوانه هسته ای اش را مستحکم تر می ساخت، پس از ۴ سال، قدرت و اقتدار کشور در کنار مولفه های دیگری چون قدرت منطقه ای و دفاعی، افزایش نمی یافت؟ چند وجهی بودن قدرت کشورها، یک مولفه اساسی در نقش آفرینی بین المللی آنهاست. به اذعان دولت آمریکا، این کشور تمامی تحریم هایی را که می توانست علیه یک کشور چه در بعد ملی و چه در بعد بین المللی اعمال کند، بر ایران تحمیل ساخته بود و از بین بردن فروش یک میلیون بشکه نفت ایران دیگر محلی از اعراب نداشت.

با این وجود فضاسازی داخلی و بین المللی بر وجود سایه جنگ و تحریم های فلج کننده، باعث از مسموم سازی فضای روانی در افکار عمومی کشور شد و تمامی تحرکات به سمت مذاکره و محدودسازی هسته ای پیش رفت. صنعتی که می توانست به عنوان پشتوانه قابل اتکا در معادلات بین المللی همچنان نقش آفرینی کند اما تنها ماکتی از آن باقی مانده است.

باید اذغان کرد، با وجود فشارها و تحریم های بی سابقه غرب علیه ایران، کشور توانست در سال های دولت نهم و دهم، پیشرفت های خیره کننده ای در تمامی ابعاد صنعت هسته ای به دست آورد و علاوه بر افزایش سانتریفیوژها در نظنز، سایت فردو به بهره برداری رسید و اراک نیز تکمیل شد.

میزان اورانیوم غنی شده ایران به بیش از ۱۱ تن رسید و قابلیت غنی سازی ۲۰ درصد اورانیوم به نقطه اتکایی در چانه زنی های ایران در دور بعدی مذاکرات و تیم جدید هسته ای بدل شد. اما برجام تمامی این مزیت ها را از دست تهران خارج کرده است. از سال ۸۶ تا ۹۲ که چرخه سوخت هسته ای ایران تکمیل  و به باشگاه اتمی جهان پیوست، چنین قابلیت هایی در اوج فشارها به دست آمد. اما با رسیدن به سطحی از غنی سازی و ذخیره سازی اورانیوم غنی شده، شتاب حاصل شده می توانست در عرض چند سال، قابلیت های هسته ای تهران را تقریبا دو برابر کند.

همچنین براساس اظهارات مقامات ارشد ایران می بایست به ۱۹۰ هزار سو برای تامین سوخت نیروگاه های هسته ای دست پیدا کند و ۲۰ هزار مگاوات برق هسته ای تولید کند. از سال ۱۳۹۳ که ایران به قابلیت ساخت سانتریفیوژ IR8دست یافت، ادامه تحقیق و جایگزینی آنها با نسل یک به خاطر مذاکرات هسته ای متوقف شد، این سانتریفیوژها قابلیت ۲۴ برابری نسبت به نسل اول برای غنی سازی دارند و نطنز نیز ظرفیت به کارگیری ۴۵ هزار از سانتریفیوژه نسل ۸ را دارد که خروجی آن یک میلیون سو و برطرف کننده نیاز سوخت هسته ای ۵ نیروگاه به مانند بوشهر خواهد بود.

ولی تمامی این قابلیت ها و پیشرفت های حاصل شده در صنعت هسته ای با برجام دچار شوک و توقف شده و با محدودیت های بیش از دو دهه ای، ایران تنها می توان از ظرفیت ۱۰ هزار سو استفاده کند. بدون شک در آینده ای نزدیک تبعات سنگین برجام و محدودیت های آن بیشتر از امروز مشخص خواهد شد و در حالیکه کشورهای حاشیه ای خلیج فارس در حال توسعه نیروگاه های هسته ای خود برای تولید برق هستند، ایران می بایست چند دهه منتظر بماند تا اجازه ادامه توسعه صنعت هسته ای را داشته باشد! این دحالیست که غرب به دنبال ابدی کردن این محدودیت هاست.
انتهای پیام/

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه