میثم گوهرپور قلعه رودخانی

آیا شاهد جنگ به بهانه حقوق بشر با عاملیت جمهوری باکو خواهیم بود؟

تحرک های جمهوری باکو در چند وقت اخیر این جمهوری را نه به عنوان یک دشمن بالقوه بلکه به یک دشمن بالفعل در آورده است چرا که “الهام” فرزند ناخلف “حیدر علی اف”، با در اختیار قرار دادن امکانات آن قسمت از پیکره جدا مانده از ایران عزیز که جمعیتی بالای ۷۰درصد شیعه را هم در اختیار دارد با برقراری دوستی عمیق با رژیم اسرائیل و همچنین مطرح کردن موضوعاتی خارج از عرف دوستی و حق همسایگی از سفر به مقر گروهک منافقین تا شایعه پراکنی و سیاه نمایی علیه تمامیت ایران، گویی بیانگر این است که منطقه شاهد ظهور یک “صدام حسین” دیگر باشد تا بخواهد این بار از سمت قفقاز دست به ماجراجویی بزند.

آیا شاهد جنگ به بهانه حقوق بشر با عاملیت جمهوری باکو خواهیم بود؟

هشت دی: در منطق نظریه لیبرال به‌عنوان یک گفتمان مسلط در حوزه روابط بین‌الملل، کشورهای که در حکومت‌داری خود از سیستم حکومتی مردم‌سالار بهره می‌برند به‌زعم اندیشمندان این نحله باهم به مقابله، منازعه یا همان جنگ  نمی‌پردازند بلکه  آنچه محتمل است جنگ، مابین حکومت‌های مردم‌سالار با کشورهایی که دارای حکومتی استبدادی و… هستند رخ خواهد داد.

همچنین نظریه‌پردازان لیبرال معتقد هستند که آنچه این جنگ را مابین آن دو محتمل می‌کند وجود دو فاکتور مهم است. فاکتور اول آن است که کشوری بخواهد “صلح بین‌المللی ” را تهدید کند، که در این صورت کشورهای لیبرال برای دفع خطر از دنیا مجوز حمله به آن کشور و حکومت را خواهد داشت.

همچنین به فاکتور اول یا “تهدید صلح و امنیت بین‌الملل” باید مباحث مربوط به “حقوق بشر” را به‌عنوان فاکتور دوم اضافه کرد که این مسئله‌ ناظر به مسئولیت‌ها واحد سیاسی به حقوق مشروع شهروندان خود است و اگر حکومتی این حقوق مسلم را رعایت نکند کشورهای مردم‌سالار لیبرال حق مداخله را برای خود محترم شمرده و به‌طرف مقابل به جنگ نظامی خواهند پرداخت که در کتب و نوشته‌های حوزه سیاست و روابط بین‌الملل شارحین و نظریه پردازان برای توجیه بیشتر مخاطبان خود شاهد مثال‌های همچون دخالت طرف‌های غربی در بوسنی، عراق، افغانستان و …را ذکر کرده‌اند.

فارغ از رد یا قبول حق بودن جهان لیبرال و درست و صحیح بودن اندیشه‌ها اندیشمندان مکتب لیبرالیسم، همچنین مردم‌سالار بودن سیستم حکومت مستقر در آمریکا یا جهان  غرب، و یا قلمداد شدن مخالفین سیستم لیبرالیسم به‌عنوان تهدید جهانی؛ اگر با دید واقع‌گرایانه و  تحلیل گرایانه به تحولات این چند ماهه اخیر نگاه کنیم می‌توانیم این‌گونه نتیجه بگیریم که صف‌آرایی جهان غرب (دنیای لیبرال)  آن‌هم با تمام توان خود مقابل ملت ایران مشخص‌تر از قبل شده است.

بنابراین حوادث جنگ اوکراین و تلاش غربی‌ها برای درگیر کردن ایران در این جنگ تا تحریک تجزیه‌طلبان از شرق و غرب و  فعال کردن گسل‌های قومیتی و ایجاد شکاف و دوقطبی در جامعه ما را می شود در راستای آماده‌سازی افکار عمومی جهان برای مجوز دخالت در ایران ارزیابی کرد.

در همین راستا به نظر می‌رسد  مطرح کردن نام ایران در کنار روسیه در جنگ اوکراین و برجسته کردن نام جمهوری اسلامی به‌عنوان یکی از طرف‌های درگیر در رسانه‌ها، به این دلیل است که ایران را به‌عنوان مخل نظم و صلح بین‌المللی در نزد افکار عمومی معرفی کنند تا پلان بعدی که همان گرفتن مجوز برای جنگ سخت است در نظر گرفته شود.  هرچند دستگاه سیاست خارجی مثل تمام این چند دهه از انقلاب اسلامی که نتوانسته انتظارات را برآورده کند. اما به هر طریق مطرح‌شدن پهپاد شاهد ۱۳۶ در کنار موشک‌های بالستیک و… همان اندازه که این فرضیه را تقویت‌ می‌کند با عدم توانمندی سلاح‌های گران‌قیمت غربی در مقابل این تسلیحات تمام ایرانی، شرایط بازدارندگی را برای ایران نیز فراهم کرده است که با آزمایش موشک‌های جدید قائم و …  به نظر می‌رسد این حلقه بازدارندگی هر چه بیشتر  از قبل تقویت شده باشد.

از سوی دیگر مطرح کردن اتهام حقوق بشری با چاشنی اغتشاشات داخلی با لیدری چهره‌های برانداز خارج نشین تا رسانه‌های انگلیسی _ سعودی _ آمریکا  با محوریت گروهک منافقین و برگزاری دادگاه‌ صوری و محاکمه دیپلمات ایرانی در دنیای غرب و البته کشته سازی‌های مردم کوچه و بازار و ترند کردن هشتگ (کارخودشونه) همان شروع دومینویی است که مجوز دخالت طرف غربی را با اجماع جهانی علیه ایران فراهم خواهد کرد. این فرضیه آنجایی قابل‌اثبات شدن است که بدانیم همین چند روز قبل قطعنامه‌ای علیه ملت و دولت ایران با بهانه حقوق بشری در مجامع بین المللی  مطرح و به تصویب رسید.

باوجوداینکه فرض محال، محال نیست و حکمران عاقل باید همه ی جوانب را در نظر بگیرد؛ به نظر می‌رسد عقل هوشمند نظام برای خنثی‌سازی این فرضیه ضمن روشن‌سازی و تقویت افکار عمومی در داخل، با استناد به تز  “بن سلمان سعودی” و “نفتالی بنت”  نخست‌وزیر سابق اسراییل و  حمایت تمام‌عیار آشوب‌طلبان از سوی دنیای غرب و پیوست کردن قاچاق اسلحه‌ها از مبادی  غربی و همچنین ارائه مستندات از دستگیری جاسوسان و  شهید و زخمی شدن شهروندان عادی ایرانی در حوادث تروریستی که با هدایت سازمان‌های اطلاعاتی غربی و شرقی صورت پذیرفته، در مجامع بین‌المللی علیه دنیای لیبرال ضمن اقامه دعوا، از ظلمی که به ایران و ایرانی صورت گرفته دادخواهی کند.

فارغ از اینکه این اقامه دعوا برای دادخواهی می‌تواند به‌طور رسمی از سوی دولت جمهوری اسلامی مطرح شود، دستگاه دیپلماسی و قوه  قضاییه نیز باید شرایط را برای  شهروندان  دچار خسارت‌دیده شده فراهم کند تا بتوانند در مجامع بین‌المللی به‌طور شخصی و  جمعی بر علیه دولت‌های غربی و … اقامه دعوا نمایند که همین نکته باعث می‌شود تا از تاخت تاز یک‌جانبه‌گرایی دشمنان ملت خلل ایجاد کند که اگر این کار صورت نگیرد با توجه باقدرت رسانه طرف غربی و عربی و ضعف مفرط رسانه‌ای طرف ایرانی، دست‌یابی به اهداف شوم پشت پرده برای دشمنان ایران دور از انتظار نخواهد بود.

از طرف دیگر تحرک‌های جمهوری باکو در چند وقت اخیر، این جمهوری را نه به‌عنوان یک دشمن بالقوه بلکه به یک دشمن بالفعل درآورده است چراکه “الهام ” فرزند ناخلف “حیدر علی‌اف”، با در اختیار قرار دادن امکانات آن قسمت از پیکره جدا مانده از ایران عزیز که جمعیتی بالای ۷۰درصد شیعه را هم در اختیار دارد با برقراری دوستی عمیق با رژیم اسرائیل و همچنین مطرح کردن موضوعاتی خارج از عرف دوستی و حق همسایگی، از سفر به مقر گروهک منافقین تا شایعه‌پراکنی و سیاه نمایی علیه تمامیت ایران، گویی بیانگر این باشد که منطقه شاهد ظهور یک “صدام حسین” دیگر باشد تا بخواهد این بار از سمت قفقاز دست به ماجراجویی بزند.

 همین نکات  لزوم  هوشیاری دولتمردان ایرانی را می‌رساند که باید ضمن تقویت سفارتخانه خود در باکو و به خدمت گرفتن قدرت دیپلماسی و روشن کردن و متوجه ساختن طرف باکویی از عواقب خطایی احتمالی، دست به آگاه‌سازی بزند  که شاید، تأکید می‌کنم شاید این حباب و باد باکو نشین ها خالی شود.

هرچند با استناد به شرایطی که  در گذشته و حال در دستگاه دیپلماسی کشور ایران حاکم است ،نمی‌شود زیاد امیدی به تحرک یا عملکرد در شأن نظام جمهوری اسلامی از این دستگاه  داشت اما عقل هوشمند نظام جمهوری اسلامی باید در هر صورت برای دفع احتمالی جنگ به بهانه حقوق بشر و برهم زدن امنیت و صلح بین‌المللی با محموریت آمریکا، انگلیس، اسرائیل و دنیای غرب از یک‌سو و  عربستان و ترکیه از سوی دیگر و البته  با عاملیت  “الهام علی‌اف” آماده  باشد.

“میثم گوهرپور قلعه رودخانی”

 

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه