استاد حوزه و دانشگاه در گفتگو با ۸دی:

بررسی عوامل سیاسی و اجتماعی که منجر به شهادت امام در جامعه مسلمین شد/ امامت تنها پناه در امان ماندن از آسیب‌ها است/ مراقب شمشیرهای ضد ولایت باشیم

“حجت الاسلام پورعیسی” استاد حوزه و دانشگاه گفت: “امام علی(ع)” امام اول شیعیان هستند و ما در فرهنگ مهدویت غیبت را برای امام دوازدهم، امام غائب از نظر می‌دانیم، اینکه امام در برخورد با مردم از غیبت حرف می‌زنند به جهت عدم پذیرش موضوع امامت در جامعه بوده است، وقتی ایمان در قلوب مردم وارد نشده و تنها پوسته اسلام را گرفته باشند، تفکر امامتی را نمی‌پذیرند.

بررسی عوامل سیاسی و اجتماعی که منجر به شهادت امام در جامعه مسلمین شد/ امامت تنها پناه در امان ماندن از آسیب‌ها است/ مراقب شمشیرهای ضد ولایت باشیم

“حجت الاسلام حمید پورعیسی”، استاد دانشگاه گیلان در گفتگو با خبرنگار ۸دی، ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت “مولی‌الموحدین حضرت علی علیه‌السلام” با بیان اینکه هرجامعه‌ای بر اساس آیینی که می‌پذیرد پیش می‌رود و از آنجا که جامعه اسلامی بر اساس شریعت الهی اداره می‌شود مبنایی دارد که رکن مهم آن پس از توحید، مسئله رهبری است که شامل نبوت و امامت می‌شود، اظهار کرد: از آسیب‌هایی که متوجه جامعه اسلامی است نباید غافل شویم.

وی در ادامه افزود: همه افرادی که در جامعه مومنانه ادعای ایمان می‌کنند مقتضای ایمان را نمی‌شناسند، همانطور که قرآن قبل از جریان پس‌رفتگی نظام ولایی از سوی قدرنشناسان دین موضع را مشخص می‌کند و در آیه ۱۴ سوره حجرات می‌گوید ( قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا… اعراب {بر تو منّت گذارده و} گفتند: ما {بی جنگ و نزاع} ایمان آوردیم، بگو: شما که ایمانتان {از زبان} به قلب وارد نشده به حقیقت هنوز ایمان نیاورده‌اید…) منظور این است که تنها اسلام آورده‌اید.

استاد معارف اسلامی دانشگاه گیلان با اشاره به اینکه تبلور ایمان را در جامعه مسلمانان و در آن فضای انقلاب پیامبر گرامی اسلام در جریان امامت می‌بینیم که دقیقا آیه مذکور، در آنجا مشخص گردید که افراد ایمان نیاورده بودند، بیان کرد: پذیرفتن رسالت که اسلام را تضمین می‌کند و قبول کردن کل شریعت و آورده‌های رسول اسلام انسان را در جرگه جامعه مومنانه وارد می‌کند که متاسفانه پس از رحلت حضرت رسول این مسئله تحقق پیدا نکرد و امتی که مسلمان بودند اما  تقلبی خود را به جامعه مومنانه متصل کرده بودند، رکن رکین جامعه مومنانه را از دست دادند و این از جمله خسارت‌هایی است که با نمایه دین متوجه جامعه مومنانه شده ‌است.

چگونگی از بین رفتن کارکرد دین در جامعه اسلامی

حجت الاسلام پورعیسی با اشاره به آیه ۶۷ سوره مائده گفت: همانطور که خداوند به پیامبر فرمود که یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ …  ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت {درباره ولایت و رهبری علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین علیه‌السلام} بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر انجام ندهی پیام خدا را نرسانده‌ای…) مشخص است که ستون خیمه رسالت و نبوت را خداوند امامت معرفی می‌فرمایند لذا اگر امتی ستون اصلی خیمه دین را فرود آورند، از دین چیزی جز جسد باقی نمی‌گذارند و دیگر خود دین نیست، همانگونه که جامعه پس از رحلت حضرت رسول دچار آفت‌های دینی و بی‌اعتقادی شد برای اینکه خداوند مبنای اجرای دستورات شریعت را امامت قرار داده بود و حتی شخصی که صلاحیت این کار را دارد هم مشخص کرده بود. بر این اساس اگر شریعتی کامل باشد و رسول، جایگزینی معرفی کند اما بدل‌ها غصب منصب کنند، بخشی از دین کارکرد خود را از دست خواهد داد.

منظور از حُسنیین در نهج‌البلاغه

حجت‌الاسلام ادامه داد: “حضرت علی(ع)” در  نهج البلاغه می‌فرمایند شما به من هجوم آوردید و کف پاهایتان را بر انگشتان بزرگ من(حُسنییَن) گذاشتید که برخی در نهج‌البلاغه آن را به امام حسن و امام حسین تعبیر می‌کنند و این تعبیر نادرستی است.

غفلت مردم از مقام امامت

“پورعیسی” در بخش دیگر از سخنان خود به مسئله غیبت امام تاکید و اظهار کرد: ۲۵ سال پس از رحلت “حضرت رسول(ص)”، خانه‌نشینی و عزلت سیاسی گریبان‌گیر “حضرت امیرالمونین علی(ع)” شد و مردم خلافت خلفا را پذیرفتند اما امامت امام را قبول نکردند و امام را بعنوان خلیفه مسلمین انتخاب کردند در حالیکه غافل از مقام امامت امام بودند لذا در نهج البلاغه برخی خطبه‌ها صحبت از غیبت است.

این استاد در رابطه با اینکه چرا مردم امام خود را به قتلگاه بردند، تصریح کرد: حضرت در خطبه‌های ۱۵۰ ، ۱۹۲ و چند خطبه دیگر راجع به بحث غیبت امام حرف می‌زنند در صورتیکه “امام علی(ع)” امام اول شیعیان هستند و ما در فرهنگ مهدویت غیبت را برای امام دوازدهم، امام غائب از نظر می‌دانیم، اینکه امام در برخورد با مردم از غیبت حرف می‌زنند به جهت عدم پذیرش موضوع امامت در جامعه بوده است.

“پورعیسی” چند عامل را موجب به قتل رسیدن امام برشمرد و عنوان کرد: از دید مردم آن جامعه خلیفه‌ای را به قتل رسانند که لا حُکم اِلا لِلّه بوده یعنی نمی‌خواست حکم خدا را دهد و به جای خدا آمده و حکم داده است. مردم آن جامعه بُعد خلافت حضرت امیر را متصل به خدا نمی‌دیدند و خلافت را انتخابی می‌دانستند نه انتسابی که بدین جهت از انتخاب خود سرکشی کردند، بیعت را شکستند و خلیفه را کشتند.

وی با اشاره به اینکه امام در زمان خلافت خود کارهای امامانه برای مردم انجام می‌دادند، گفت: اهل تسنن نماز مستحبی در ماه رمضان به نام نماز ترویه دارند، روزی امام وارد مسجد می‌شوند و می‌بینند که افراد نماز مستحبی را به جماعت می‌خوانند، وقتی به آنها می‌گویند نماز مستحبی را نمی‌توانید به جماعت بخوانید آن افراد به امام می‌گویند ما تو را خلیفه نکردیم که در نماز ما دخالت کنی. این بدین معناست که مردم آن جامعه امامت امام را قبول نداشتند و تنها با خلافت حضرت بیعت کرده بودند.

ضربت به سر یعنی تفکر امامتی را نمی‌خواهیم

حجت‌الاسلام والمسلمین چند عامل را موجب شکافته شدن فرق مبارک “حضرت علی(ع)” عنوان و بیان کرد: وقتی ضربت به سر می زنند یعنی ای علی تفکر امامتی خود را بخواهی در جامعه پیاده کنی ما قبول نداریم، بر این اساس متوجه می‌شویم همانطور که قرآن در ابتدا معین کرده بود جامعه آن زمان مومنانه نبوده و تنها اسلام آورده بودند تا بتوانند کارهای خود را از جمله؛ معاملات، ازدواج و …. را انجام دهند و ایمان در قلوب مردم وارد نشده بود و تنها پوسته اسلام را گرفته بودند، زمانی که حضرت می‌خواستند به عمق پوسته و روح و جان جامعه وارد شوند، رو به روی امام ایستادند.

از هم گسیختگی سیاسی از عوامل صیقل‌دهنده تیغ “ابن ملجم مرادی”

این استاد دانشگاه افزود: عوامل سیاسی اولین عامل و شامل سقوط حکومت “عثمان” است لذا حکومت “عثمان” به گونه‌ای برای عده‌ای از انسان‌ها همچون نارضا‌یان حکومت پیامبر، تبعیدیان، مخالفان قریش و  بنی‌هاشم نهادینه شده بود که با سقوط به لانه روباهی خود خزیدند اما بعدها  با دندان تیز بیرون آمدند.

وی گسیختگی سیاسی را از دیگر موارد نام برد و بیان کرد: جامعه به طریقی پیش رفته بود که سیاست حکومتی سیاست واحدی نبود و به محض اینکه خلافت را به “حضرت علی(ع)” سپردند، “طلحه” و “زبیر” پیش حضرت آمدند و خواستند به آنها توجه داشته باشد و دقیقا از همین زمان گسیختگی و موضع‌گیری‌های سیاسی پدید آمد.

توقعات خواص و تمایز بین جبهه امامت و خلافت

“پورعیسی” توقعات خواص را موردی دیگر دانست و گفت: مردم برای انتخاب خلیفه سوم به “حضرت علی(ع)” گفتند ما به تو رای می‌دهیم اما باید چند کار انجام دهی که آنها عمل به کتاب خدا، سنت رسول و سنت خلفا است که در اینجا هم حضرت با موضع امامت پیش می‌روند و می‌فرمایند به خواسته سوم عمل نمی‌کنم که آنها به حضرت گفتند “علی” تو خلیفه نمیشوی.

وی ادامه داد: پس از عثمان مردم آن جامعه به جهت اینکه جامعه مومنان به جامعه شکم‌باره، تجمل‌گرا، خوشگذران و اختلاس‌گر تبدیل شده بود، متوجه شدند فرد قوی غیر از “حضرت علی (ع)” نمی‌تواند به جامعه سروسامان دهد لذا خواص توقعات خود را مطرح کردند اما امام به آنها فرمود درست است که مرا بعنوان خلیفه پذیرفتید اما قبل از شما خداوند مرا بعنوان امام انتخاب کردند بر این اساس تمام تلاش‌های حضرت از موضع امامت است اما توقعات مردم انتظار خلافتی است که باید تمایزی در این دو جبهه قایل شویم.

دوران جاهلیت یک نوع قبیله‌گرایی است

استاد دانشگاه گیلان بازگشت به دوره جاهلیت که یک نوع قبیله‌گرایی است را از موارد دیگر در به شهادت رسیدن امام معرفی کرد و گفت: وقتی سقیفه تشکیل شد همان سیاست قبیله‌گرایی را پیش گرفت و ریش سپیدی را خلیفه کردند البته حس قبیله‌گرایی از دوران انتخاب خلیفه اول شکل گرفته بود که در زمان خلیفه سوم به اوج خود رسید. جامعه‌ای که به سمت قبیله‌گرایی می‌رود فرد گرا و دیکتاتورطلب است و ریش سفیدی را می‌خواهد که به هر ساز آنها برقصد و افرادی را بعنوان بادیگارد در اطراف خود داشته باشد که به هیچ وجه حضرت چنین خصوصیتی نداشتند و با ایشان سازگار نبود.

حجت‌الاسلام پورعیسی تفرقه به اختلافات سیاسی که عامل اصلی حرکت مردم به سمت گرایش ضد امامتی بود را مورد دیگر بیان و اظهار کرد: تمام فعالیت افراد آن جامعه در سایه حرکت امامت و جامعه امامتی نبود لذا “طلحه” و “زبیر”، “اشعث” و … زمینه حرکت سیاسی به گرایش ضد امامتی را ایجاد کردند که معاویه شکل گرفت و از دیدن فضای تفرقه، معاویه‌ای که هیچ قدرتی نداشت اظهار قدرت کرد و عده‌ای را به سمت خود کشاند.

عامل اقتصادی و ناعدالتی در توزیع ثروت و بیت المال

وی عامل اقتصادی را از عوامل دوم نام برد و گفت: نظام شکم‌بارگی شکل گرفته بود که برخواسته از یک نظام سیاسی بی‌تدبیر و بی‌عرضه‌ای بود که عناصر اصلی نظام اقتصادی آن از بین رفته بود و و افرادی با ریش و ابهتی که سابقه حضور در اسلام نه در ایمان داشتند در حکومت “عثمان” مال‌اندوزی کردند. حضرت در روزهای نخست خلافت خود فرمود که اگر بیت المال را مهریه زنانتان کرده باشید از حلقوم شما بیرون می‌کشم، وقتی چنین بیانیه‌ای در رابطه مبارزه با شکم‌بارگی، دزدی از بیت المال و اختلاس صادر شد، عده‌ای که کنار نشسته بودند بعدها با ابراز وجودی که “معاویه” کرده بود و شامات را در دست داشت(حکومت اسلامی دارای دو نیم کره به نام‌های شمالات و کوفه بود که کوفه شامل ایران می شد) و باج و خراجی که گرفته می شد توسط “معاویه” این مالیات‌ها برای تثبیت حکومت خود خرج می‌کرد، مسئله اقتصاد را به سمت عوامل سست عنصر سیاسی هدایت کرد.

استاد دانشگاه ناعدالتی در توزیع ثروت و بیت المال را مورد بعدی عنوان و بیان کرد: این ناعدالتی از “عثمان” شروع و در زمان خلیفه دوم جهت توزیع ثروت بحث عرب و عجم مطرح شد، در صورتیکه خداوند در آیه ۱۳ سوره حجرات می‌فرمایند ( یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ … ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و ملت‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید بی‌تردید گرامی‌ترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست… ) در جامعه آن زمان این معیارها و ملاک‌ها از بین رفت و از آنجا که امام جامعه مسئول اجرای شریعت خداست و حضرت باید زمینه‌ای را فراهم کند تا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ باشد نه افرادی که ثروت، مقام و شان منزلت کذایی دارند. این موارد همگی صیقل دهنده تیغ “ابن ملجم مرادی” است که به تدریج تبدیل به کوره‌هایی شدند و شمش آهن را وارد خود کردند تا داغ و تیز شود.

امام نگهبان رسالت و شریعت جامعه است

“پورعیسی” با اشاره به اینکه متمکنین، مترفهین و حکمرانان در دوره “عثمان” و افرادی که در نظام عثمانی رشد کردند و تجمل‌گرا و صاحب ثروت شده و بهترین جا را برای زندگی خود برگزیده بودند که متاسفانه برخی از این افراد صحابه پیامبر بودند و با اعتباری که از دوره پیامبر کسب کرده بودند تیشه به ریشه جامعه امامتی زدند، بیان کرد: بر این اساس رسالت به تنهایی بازدارنده نیست وقتی خداوند می‌فرمایند امام برای جامعه می‌گذارم امام نگهبان رسالت و شریعت است.

وی در ادامه افزود: رسالت و نبوت فی نفسه حافظ شریعت نیست لذا یک جامعه نبوی که استمرار پیدا کرده و برخی از این افراد که اصحاب و شجاعان دوره پیامبر بودند و با فرآیند نبوی و رسالتی که در جامعه زندگی کردند نتوانستند شریعت را در خود پیاده کنند و مجری شریعت پیامبر را کنار گذاشتند و حرکتی به شکل کاپیتالیسمی انجام دادند و جامعه را با اعتباری که داشتند به تجمل‌گرایی، رفاه‌زدگی و انباشت سرمایه تبدیل و به مرفهین بی‌درد تبدیل شدند.

عامل اجتماعی و نشناختن حقیقت دین

حجت‌السلام مسئله اجتماعی را سومین علت عنوان و اظهار کرد: وجود ناعدالتی‌های اجتماعی همچون ایجاد شکاف طبقاتی و فاصله بین فقر و غنا به حدی بود که عده‌ای در آن جامعه مسلمانانه به جایگاهی می‌رسند که حضرت، شخصا برای از بین بردن این وضعیت شبانه نان و خرما به در خانه افراد فقیر و یتیم می‌برند.

وی  اضافه کرد: حکومت به جای اینکه از ابزار اجتماعی جهت از بین بردن فقر استفاده کند و تولید ثروت شود، تولید ثروت در دست عده‌ای انباشته شده که حتی حاضر نیستند با فقرا غذا بخورند و در جامعه به حدی گسیختگی اجتماعی زیاد است و نگاه مردم منفی است که هر کسی در پی کسب غنیمتی از جامعه است، اتحاد اجتماعی وجود ندارد، مشارکت در نظام حضرت بسیار کم است، به این دلیل که نظام قبیلگی به ارث به جامعه عرب آمده و به نحوی همان نظام بدویت در دوره عثمان با رنگ اذان و نماز احیا شده و به اعتقادات مردم رسیده و نمی‌دانند که “حضرت علی(ع)” و خدای او را بپذیرند و یا “عثمان” و خدای وی را و آگاه به این نیستند که کدام یک حقیقت توحید را مطرح می‌کنند؛ اینها همگی ناشی از این است که رکن اصلی جامعه یعنی بحث امامت را کنار گذاشتند.

استاد دانشگاه گیلان گفت: اگر جامعه بخواهد نفس به معنای حیات واقعی داشته باشد باید روح مردم یعنی امامت، وجود داشته باشد تا جامعه مومنانه پدیدار شود که حضرت داشتند اوضاع آن جامعه مرده را احیا می‌کردند اما حتی شمشیر زدن‌ها و جنگ جمل، صفین و … هم نتوانست جامعه را بیدار و زنده کند و این گسیختگی اجتماعی سبب ایجاد احزاب منحرفی شد که برای رسیدن به قدرت، خدا را بهانه قرار می‌دهند، حقیقت دین را نمی‌شناسند و قرآن‌ها توسط “معاویه” بالای نیزه می‌رود و مردم قبول می‌کنند چون چیزی از حقیقت دین را متوجه نشدند و او را مجری احکام دین دانستند و فکر کردند که به قرآن احترام می‌گذارد در صورتیکه دین را علیه دین به کار می‌گیرند همانگونه که “عمروعاص” به “معاویه” می‌گوید تو باید از جهل مردم استفاده کنی و برای فهمیدن میزان جهالت مردم بگو در این هفته نمازجمعه به دلیل مسافرت خلیفه در روز چهارشنبه برگزار می‌شود، “معاویه” نماز را برگزار می‌کند و حتی خطبه هم می‌خواند که “عمروعاص” می‌گوید مردم جاهلی که خلیفه‌ای همچون تو داشته باشند به “علی” پشت می‌کنند.

ظهور ایدئولوژی‌ها و رستگاری “حضرت علی(ع)”

وی با بیان اینکه جامعه به جایگاهی رسیده که عنصر دین شناخته نمی‌شود و ناشناسان دین آن را به دست گرفته‌اند و ظهور ایدئولوژی‌های جدیدی همچون مرجئه، خوارج و مرتدین و … جهل و نادانی و عدم آگاهی مردم از حقیقت دین سبب صیقل دادن شمشیر “ابن ملجم” شد، بیان کرد: شمشیر با این وضعیت بر سر مبارک “حضرت علی(ع)” اصابت کرد و حضرت فرمودند فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه (به پروردگار کعبه سوگند، رستگار شدم) که رستگاری حضرت در اینجا بدین معناست از میان مردگان زنده شدند. اگر رسانه مردم همچون اکنون بود و ابزار مورد استفاده رسانه آنها شمشیر نبود حضرت را به شهادت نمی‌رساندند بلکه خانه‌نشین می‌کردند که اگر جامعه بدین مرحله برسد امام خود را به قتلگاه می‌برد.

استاد دانشگاه گفت: با اینکه “ابن ملجم” توسط “امام حسن علیه السلام” قصاص شد اما متاسفانه جریان “ابن ملجم”، جریان ضد امامتی، جریان اصلاح‌طلب حقیقی امامتی از بین نرفت.

ماندگاران تاریخ شیعه و امامت 

“پورعیسی” کسانی همچون مالک اشتر، عمار، مقداد، سلمان و ابوذر که به معنای واقعی زیر پرچم امامت بودند را جزو ماندگاران تاریخ امامت و شیعه عنوان و بیان کرد: اگر میدان با مناظرات و قرآن بردن بالای نیزه خالی شود و معیشت مردم مانند دوران “معاویه” به گروگان گرفته شود و حیات مردم به خطر بیفتد و مردم به زبان بیایند که اگر سمت “علی” بمانیم باید گرسنگی بکشیم، بیچاره می‌شویم و آب هم برای خوردن نخواهیم داشت، امروزه سردمداران اصلی قهرمانان مقاومت که تعیین اصلی سرنوشت امت اسلام به دست آنهاست وقتی به شهادت می‌رسند عده‌ای از لانه‌های خود بیرون می‌آیند و پرچمی که دیروز به نیزه برده بودند تا مردم را فریب دهند و برجامی بسازند اکنون آشکارا اظهار می‌کنند.

وی اضافه کرد: متاسفانه نظام قبیلگی استکباری همان نظام استکباری گالیوری که شما کوتوله هستید و ما اصل هستیم هنوز بر جهان حاکم است و این کوتوله‌هایی که در دامن گالیورها پرورش پیدا کرده‌اند اکنون به جهت اینکه پشتوانه آنها نظام قبیلگی دنیاست به راحتی در مقابل مردان بزرگ اظهار وجود می‌کنند. سیاستی که در دنیا و جامعه کنونی پدیدار گشته دقیقا لحظات تاریخ امامت و شیعه دوران حضرت امیر و صدر اسلام است لذا خیلی باید حواسمان را جمع کنیم.

امامت تنها پناه در امان ماندن از آسیب‌ها است

حجت‌الاسلام به تنها چیزی که امروزه مایه نجات ما از این اوضاع می‌باشد اشاره و بیان کرد: اگر در جامعه مومنانه و جامعه اسلامی در حال زندگی هستیم باید شاخص، چشم، گوش و نگاه ما به مرکز اصلی و خورشید در حال تابش باشد که تشعشع و پرتو نورانیت و گرمای خورشید امامت اگر بر ما تابیده نشود همچون مردم زمان “حضرت علی(ع)” زیر سنگ‌های جاهلیت “معاویه” جا می‌مانیم و با نیزه و گروگان گرفتن معیشت توسط “معاویه” های زمان  از بین می‌رویم. یکی از آفت‌های جامعه دینی بحث چند صدایی است و خوشبختانه ما جامعه چند صدایی نیستیم. این مورد برای مردمی است که معیار و ایمان و خدایی ندارند و چون خدای آنها چند خدا است حرف‌هایشان هم چند صدایی است. جامعه توحیدی به سمت توحید است و قدرت نه تنها انتهای کار نیست بلکه ابتدای کار است. باید در تلاش باشیم تا در دنیا قدرتمند باشیم، موشک‌های نقطه زن، پیشرفت هسته‌ای و علمی داشته باشیم اما باید خدا را با پرچم‌دار دین که امام جامعه باشد، معرفی کنیم.

مراقب شمشیرهای ضد ولایت باشیم

“پورعیسی” در پایان گفت: طی چند سال و چند دهه اخیر، تمام نوک پیکان حملات دشمنان دین به سوی ولایت و امامت بوده و قانون اساسی را زیر سوال می‌برند، اینها در صدد ترمیم روابط نیستند بلکه بدین جهت منشا ترس خود را می‌خواهند از بین ببرند. اگر جامعه‌ای شمشیرش علیه ولایت و قانون اساسی و عدم مقابله با استکبار جهانی تیز شد، باید مراقب باشیم تا گردن‌هایمان برای این شمشیرها آماده نشود.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
حورا شعبانی
سخنان استاد پورعیسی بسیار عالی بود احسنت بر ایشان
امیدوار
با سلام واحترام سپاسگزارم ازشما استاد بزرگوار از نکات زیباو مطالب مهم وسنجیده که بسیار قابل تامل می باشد
ناشناس
سلام سخنان استاد حکیمانه وروشنگرانه بود خدا اجرشان دهد
ناشناس
بسیارعالی سپاسگزارم استاد گرامی
ناشناس
ممنون استاد ازاین همه مطالب حکیمانه ومفید خسته نباشید
در حاشیه