پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
نهضتِ دکتر و اعلام جهاد آیتالله
تاریخ ملی شدن صنعت نفت را با نام دکتر مصدق و آیتالله کاشانی میشناسند، نهضتِ دکتر و اعلام جهاد آیتالله، دست در دست هم مردم را پایِ ثابتِ حقخواهی مسلمِ خود کرد تا نابخردان و استعمارگران، دستشان را از دامان ملت ایران، ملتی که تاریخ ثبتکننده آزادیخواهیهای استقلالطلبانه اوست کوتاه کند.
به گزارش ۸دی، محدثه فردی در یادداشتی نوشت: ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، سالروز ملی شدن صنعت نفت و نقطه عطف استقلالخواهی ملت بزرگ ایران درزمانی است که انگلستان از قِبَل منابع نفتی ایران و سایر کشورهای خاورمیانه، درآمدهای گزافی را به نفع خود رقم میزد، حماسه تاریخی که درگرو رهبری دینی، اتحاد، حضور مردم و جبهه ملی، درصدد شد تا دست طمع استعمار را از دامن ملت ایران کوتاه کند.
تاریخِ عبرتانگیزی که میتوان آن را مایه عبرت دانست و از آن آموخت که در دنیایی که قدرتها با فرمول قانونِ جنگل، شاخوشانه میکشند، باید قدرتمند بود و قدرتمند جنگید و قدرتمند نفس کشید تا نتیجه تاریخ، برای دوباره تاریخِ آینده رقم نخورد و آیندگان بر سازندگان تاریخِ امروز، خرده نگیرند که چرا از تاریخ درس نگرفتید و آنوقت عبرت را مشقِ شب ما میکنید؟!
تاریخ ملی شدن صنعت نفت را با نام دکتر مصدق و آیتالله کاشانی میشناسند، نهضتِ دکتر و اعلام جهاد آیتالله، دست در دست هم مردم را پایِ ثابتِ حقخواهی مسلمِ خود کرد تا نابخردان و استعمارگران، دستشان را از دامان ملت ایران، ملتی که تاریخ ثبتکننده آزادیخواهیهای استقلالطلبانه اوست کوتاه کند و تاریخ ایران را برای همیشه از چنگال وجود منفورشان در امان بدارند.
تاریخ، درسآموزی است که غفلت از آن، آینده را نیز تحت تأثیر قرار میدهد، تاریخ؛ مدام از قانون جنگل سخن میگوید و زیادهخواهیهای گرگصفتان و استعمارگران با شیوهها و متد مختلف برای رسیدن به اهداف شوم خود را به رخ میکشد
تاریخ، از هوشیاری و بیداری سخن میگوید و گفتمان مقابله با خوی استعمار گری را مشق هر شب آزادگان و آزادیخواهان میکند، تاریخ، خوب میآموزد که زیاده خواهان مشکلشان گفتمان انقلابی گری و ایدئولوژی نیست بلکه همه مشکل آن مقابله با خوی استعمار گری است.
ایرانِ امروز را متهم به مرگ خواهی میکنند و کشوری که خود قربانی تروریسم است را متهم به حمایت از تروریست میدانند، ایرانِ امروز را متهم به حمایت از مظلوم میدانند و مرگ خواهی خوی استعمارگریشان را بهعمد به مرگ خوانی برای ملتِ جدا از حکومتش تعبیر میکنند، ایرانِ امروز را متهم به ساخت موشک با شعار «اسرائیل باید از صحنه روزگار حذف شود» میکند و با تحریم و تهدیدِ مردم بزرگ، این کشورِ پهناور را تحتفشار قرار میدهد.
تاریخ دنبال یک پاسخ است تا ثابت کند خوی استعمارگری کاری به گفتمان ایدئولوژی ندارد، بلکه تنها از نگاه طرفداران قانون جنگلیها، گفتمانی منفور است که با خوی استعمارگری و گرگصفتی مخالفت کند، اگرنه مصدق که موشک نساخت چرا تحریمش کردند؟ مصدق که با شعار مرگ بر آمریکا برای ملی شدن صنعت نفت قیام نکرد پس چرا تحریم شد؟ مصدق که از حزبالله حمایت نمیکرد و حرفی از صدور گفتمان انقلابی نمیزد پس چرا تحریمش کردند؟
پاسخ این است که در قانون جنگل، محور مقابله، استقلالطلبی است و گفتمان آزادیخواه و استقلالخواه باید از صحنه روزگار حذف شود چراکه استقلالخواهی فطری است و اگر قدرت بگیرد، جایی برای قدرتطلبی و زیادهخواهی باقی نمیگذارد، برای زیاده خواهان چه فرق میکند نفت باشد یا هستهای، موشک باشد یا نقطه زن، اینکه شعارت استقلالطلبی است محکومبه فنا هستید و باید برای پارهای از توضیحات به شورای امنیت سازمان ملل متحد بارها و بارها فراخوانده شوید…
ازنظر استعمارگران، فرقی نمیکند معتقد به ایدئولوژی اسلامی باشید یا ملیگرا، همینکه استقلالطلبید و مقابله با خوی استعمارگری را هدف زندگی اجتماعی خود بدانید، محکومبه فنا هستید و محکومبه نابودی، بازهم فرقی نمیکند از گرسنگی و قحطی نابود شوید یا با وحشیگری یا حیوانصفتیِ برخی گرگصفتان، سرتان بریده شود، اصلاً انسانیت و انسان از حیث انسان بودن محترم است شوخی بیش نیست.
القصه! سخن فراوان و زبان قاصر اما یادمان نرود که کودتا برای دولت ملیگرای مصدق به تاریخ ثابت کرد «استقلالخواهی» تنها رمز محکومیت استقلالخواهان و گفتمان مقابله با خوی استعمار گری است، چراکه یادمان نمیرود نقش آمریکا در سرنگونیِ دولتِ ملیگرایِ ایرانِ قبل از انقلاب را که منجر به نفوذِ مستقیمِ ربعِ قرنِ آمریکاییها به ایران شد تا مبادا دست از پا خطا کرده و حرفی از استقلال ایران بزنیم، حریم و تهدید ایران، رفتار مشترک زیاده خواهان در دونقطه تاریخی کشور
تاریخ ایران، خوب معلمی است برای ملت ایران تا یادمان دهد نظام بینالملل نظام جنگل است و در این نظام، استقلالخواهی جرم است آنهم از نوع وخیمش، وقتی تاریخ را ورق میزنیم از تحریم و تهدید کشورهای دیگر به تعقیب قضایی در مقابله با ارتباط با ایران در دونقطه تاریخ کشور مشاهده میکنیم یکی در صنعت نفت و دیگری در صنعت هستهای، برای شورای امنیت ملی هم فرقی نکرد که این خواست با گفتمان اسلامی مطرح شد یا با گفتمان ملیگرایی و این نیز در تاریخ پرفرازونشیب ایران متمدن ثبت خواهد شد تا آیندگان، بیش از امروزیها چهره گرگصفتان را بشناسند و از آن عبرت بگیرند.
منبع: تسنیم
نظرات