تحلیل واشینگتن‌ پست از تغییر مهم در سیاست خارجی ایران

مالونی در واشنگتن‌پست می‌نویسد از چهار ماه قبل، راهبرد ایران نسبت به فشارهای آمریکا تغییر کرد زیرا اقدامات دیپلماتیک نتیجه نداد و تهران به این نتیجه رسید که بهترین دفاع، حمله است.

به گزارش ۸دی، سوزان مالونی تحلیلگر ارشد بروکینگز و متخصص مسائل ایران و غرب آسیا پس از حمله به آرامکو تحلیلی در واشینگتن پست منتشر کرد که در آن از ارتباط این حمله با راهبرد جدید ایران حکایت می‌کند.

وی‌ می‌نویسد متهم‌ کردن ایران بعد از حمله به آرامکو غیرمنتظره نبود، اما نکته جالب، خودداری نهایی عربستان و آمریکا از اتهام‌زنی رسمی به ایران و پیگیری آن است. چرا؟ چون ریاض و واشینگتن احساس کردند افزایشِ‌ این تنش، بازی در زمین ایران است.

کدام زمین؟ وی توضیح می‌دهد که راهبردِ‌ «خویشتن‌داری» نتوانست امتیازی برای ایران بعد از خروج آمریکا از برجام به دست آورد. تحریم‌های آمریکا سرمایه‌گذاری‌های خارجی که قرار بود در ایران انجام شود را لغو کرد و ارزش پول ایران و اقتصاد این کشور را به شدت تضعیف کرد. بقیه دنیا نیز صرفاً رویکرد یکجانبه آمریکا را محکوم کردند و بس! هیچ چشم‌اندازی هم برای پایان تحریم‌ها وجود نداشت بنابر این ایران راهبرد خود را تغییر داد و «یک ضدحمله را کلید زد». ضدحمله‌زدن به آمریکا بارها جواب داده است.

یک نمونه از آن، انفجار برج‌های الخُبر در عربستان بود که نهایتاً موجب خروج نیروهای آمریکایی از عربستان شد و یک نمونه جدیدتر، پس‌کشیدن امارات از برنامه‌های عربستان علیه ایران بعد از حملات مشکوک به بندر فجیره است. امارات حتی دو گروه را به ایران اعزام کرد و با مقامات تهران به گفتگو نشست. همزمان نیروهای اماراتی از بسیاری از مواضع خود در یمن نیز عقب‌نشینی کردند.

به نظر او ایرانیان از چهار ماه پیش راهبردی را اتخاذ کردند که نسبت به سال‌های گذشته‌اش در مذاکرات هسته‌ای و بعد از برجام، بیسابقه بوده اما در مورد دشمنان ایران، چندین بار تجربه شده و موفق بوده است: «تحریک بحران و منازعه، یک رویکرد مخاطره‌آمیز برای حل مشکل است اما اتخاذ یک راهبردِ مجرب از سوی ایران به شمار می‌آید». آنها تلاش می‌کنند تا جایی به مقابله بپردازند که واکنش تهاجمیِ طرف مقابل را برنیانگیزد. مثلاً از وارد کردن تلفاتِ زیادِ انسانی خودداری می‌کنند. اما به هر حال ضدحمله باید به گونه‌ای باشد که طرف مقابل را از فشار به ایران پشیمان کند یا دست کم متحدان آمریکا در منطقه را از تداومِ همکاری با واشینگتن بر حذر دارد.

پس حمله به آرامکو چیز جدیدی نبود هرچند زمانِ آن غیرمنتظره بود: هم بعد از اخراج بولتون از کاخ سفید که موافق حمله به ایران بود و هم در آستانه دیدار احتمالی ترامپ و روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل. شاید تهران احساس می‌کرد یک پیروزی بزرگ می‌تواند یک امتیاز مشت‌پُرکن در مذکرات باشد.

این راهبرد جدید فقط به اقدامات نظامی محدود نمی‌شود. دیپلمات‌های ایران نیز در یک ضدحمله آشکار، اعلام کردند هر دو ماه یک بار از بخشی از تعهدات خود در برجام عقب‌نشینی می‌کنند. نتیجه هم داد. فرانسه که مانند سایر دولت‌های اروپایی فقط به حرف بسنده می‌کرد و تازه بر اثر فشار آمریکا توتالش هم از ایران رفته بود، ‌حاضر شد یک خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری راه‌اندازی کند. چیز کمی است اما فقط این نیست.

آمریکا نیز رویکردش را نسبت به ایران نرم‌تر کرد و حاضر شد بدون هیچ پیش‌شرطی با ایران مذاکره کند. حتی نخست‌وزیر ژاپن را به عنوان واسطه فرستاد، شماره تلفن اعلام کرد و از همه جالبتر، در برابر حمله به پهپاد گرانقیمتش از واکنش نظامی که قبلاً همیشه می‌گفت روی میز است خودداری کرد.

واکنش آمریکا به نظر مالونی نشان داد «آنچه ژنرال‌های کارکشته سپاه پاسداران گمان می‌کردند درست بود. یعنی انگشت پرکار ترامپ در توییتر صرفاً یک نمایشِ واقع‌نما بوده است». ترامپ اصلاً «اشتهای جنگ ندارد» به ویژه که حالا نزدیک تبلیغات انتخاباتی نیز هست.

جمع‌بندی

راهبرد جدید، رویکرد آمریکا و متحدان منطقه‌ای اش را تغییر داده، اما این تغییرات هنوز برای ایران راضی‌کننده نیست. به نظر او ایران که در ماه‌های اخیر از این راهبرد نتیجه گرفته، به آن ادامه خواهد داد تا زمانی که به یک دستاورد بزرگ برسد: این دستاورد بزرگ می‌تواند تغییر بنیادی در سیاست کشورهای منطقه در قبال ایران و آمریکا ویا رفع محسوس تحریم‌ها باشد. برای این کار، ایران نیازمند اقداماتی است که شوک نفتی را ادامه دهد زیرا شوک نفتی یک تیر و چند نشان است:

ترامپ در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری نمی‌تواند بالارفتن قیمت نفت و به تبع آن، بنزین را تاب بیاورد.
افزایش قیمت نفت، امکان فروش نفت ایران به قیمت پایین‌تر در بازار سیاه را فراهم می‌کند و از این طریق، ‌ هم تحریم نفتی کم‌اثر خواهد شد هم احتمال ناآرامی داخلی در ایران کاهش می‌یابد.
کشورهایی مانند عربستان سعودی و بحرین که با ایران سر سازش ندارند، عمده درآمدشان از فروش نفت است و به هم‌خوردن بازار نفت تأثیر سریع و مستقیم بر آنها دارد.
مالونی نهایتاً تأکید می‌کند طرف‌های ایران هنوز سردرگم هستند و در مقابل راهبرد جدید ایران نتوانسته‌اند به یک واکنش مناسب برسند چون اساساً انتخاب‌های زیادی ندارند و هر یک از همین انتخاب‌های محدود نیز پیامدهای منفیِ خود را دارد:‌ ممکن است قیمت نفت سر به فلک بکشد، ممکن است یک جنگ جدی در خلیج فارس به وقوع بپیوندد، ممکن است فرصت توافق جدید با ایران از دست برود، ممکن است متحدان آمریکا آسیب ببینند و …

به نظر او ترامپ با خروج از توافق و اتخاذ راهبرد فشار حداکثری علیه ایران، تنش‌هایی را آزاد کرد که قرار بود با برجام مهار شود و این در حالی بود که خود نیز توان مهار آن به شیوه دیگر را ندارد. راهبرد اشتباه ترامپ «پایان‌ِ بدی برای منطقه خواهد داشت، همین‌طور برای منافع آمریکا و متحدانش در همه غرب آسیا».

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه