عامل حادثه داعشي نبود، مسافر بود؛

عامل حادثه ترمینال جنوب: مسخره‌ام کردند چاقو کشیدم!

مسافر خشمگین مدعی است مورد تمسخر قرار گرفتن از سوی کارکنان تعاونی، انگیزه‌ای برای ارتکاب حادثه خونین شده است.

عامل حادثه ترمینال جنوب: مسخره‌ام کردند چاقو کشیدم!

به گزارش ۸دی، ساعت ۱۶ و ۱۰ دقیقه روز سه‌شنبه هفتم شهریورماه مأموران کلانتری ۲۰۸ ترمینال جنوب از درگیری مرگباری در داخل تعاونی شماره ۱۳ با‌خبر و راهی محل شدند.  مأموران در جلوی تعاونی ۱۳ در حالی که جمعیت زیادی تجمع کرده بودند، با پیکر غرق در خون مرد ۵۲ ساله‌ای به نام علی از کارکنان تعاونی ۱۳ روبه‌رو شدند که خون بدنش کف تعاونی را قرمز کرده بود. مرد زخمی که نفس‌های آخر زندگی‌اش را می‌کشید، با اصابت چاقویی به گردنش به شدت زخمی شده بود. کمی آنطرف‌تر مرد دیگری به نام ساسان از ناحیه کتف به شدت زخمی شده بود. داخل تعاونی هم مردی زخمی که لباس محلی یکی از استان‌های جنوبی کشور را به تن داشت، در حالی که از ناحیه سر زخمی شده بود و چاقوی خونین بزرگی در کنارش بود، روی زمین نشسته بود و تعدادی از کارکنان هم در اطرافش حلقه زده‌بودند. بررسی‌ها حکایت از این داشت، مرد زخمی داخل تعاونی که ریش بلند و موی سر کوتاهی داشت، عامل این جنایت است که ابتدا در مقابل در متروی محوطه ترمینال مردی به نام بشیر زندیه را که از داد‌زن‌های تعاونی است، به شدت زخمی می‌کند و در ادامه به داخل تعاونی ۱۳ می‌آید  و دو نفر دیگر را به شدت زخمی می‌کند و در حالی که قصد داشت صندوقدار تعاونی را زخمی کند، از سوی تعدادی از کارکنان تعاونی به شدت مورد ضرب و جرح قرار می‌گیرد و دستگیر می‌شود.

عامل حادثه داعشی نبود،  مسافر بود

در حالی که در شبکه‌های مجازی شایعه شده بود، مرد داعشی به ترمینال جنوب حمله و تعدادی از مسافران و کارکنان ترمینال را به قتل رسانده و زخمی کرده است، به مأموران خبر رسید که علی قبل از رسیدن به بیمارستان بهارلو به خاطر خونریزی شدید فوت کرده است. بدین ترتیب با اعلام خبر قتل کارمند تعاونی بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل به تحقیق پرداختند.
نخستین بررسی‌های تیم تحقیق حکایت از آن داشت متهم داعشی نیست و از مسافران ترمینال بوده و قصد داشته به یکی از شهرهای جنوبی کشور برود که به خاطر تأخیر طولانی اتوبوس به شدت عصبانی شده و بعد از پس دادن بلیت اتوبوس به خانه‌اش رفته و با چاقویی به ترمینال برگشته و این حادثه خونین را رقم زده است.

وقتی به تأخیر اتوبوس اعتراض کردم مرا به تمسخر گرفتند

در ادامه تیم تحقیق برای بازجویی از متهم راهی اداره پلیس شدند. متهم در تحقیقات به حادثه هولناک اعتراف کرد و در ادعایی گفت: وقتی به تأخیر اتوبوس اعتراض کردم، مرا مسخره کردند که عصبانی شدم و تصمیم گرفتم آنها را تنبیه کنم.  وی در ادامه بازجویی‌ها به سؤالات تیم تحقیق جواب داد.

حرف‌های یکی از شاهدان عینی

پس از این حادثه خبرنگار ما، برای تهیه گزارش میدانی از حادثه راهی ترمینال جنوب و تعاونی ۱۳ شد و با تعدادی از شاهدان عینی به گفت‌وگو پرداخت.
یکی از شاهدان عینی گفت: من از کارکنان تعاونی ۱۳ هستم. متهم صبح روز حادثه به ترمینال آمده بود و برای تهیه بلیت شهرستان سیرجان به چند تعاونی مراجعه کرده بود، اما در نهایت از تعاونی ما بلیت تهیه کرد. همکار من به او گفته بود که اتوبوس تأخیر دارد و او هم قبول کرد، اما چند ساعت بعد او دوباره به تعاونی مراجعه کرد و به تأخیر اتوبوس اعتراض کرد. زمان تهیه بلیت موضوع تأخیر را به وی گفته بودیم که در نهایت او بلیتش را پس داد و ما هم پولش را برگرداندیم. وی ادامه داد: ثانیه‌هایی قبل از حادثه مقتول در باجه دو روی صندلی نشسته بود و مشغول بلیت فروختن بود و من هم در باجه یکی مانده به آخر کنار صندوقدار نشسته بودم که برای خوردن چایی به داخل دفتر تعاونی رفتم و ساسان که در این حادثه به شدت زخمی شده بود، روی صندلی من نشست. داخل دفتر در حال خوردن چای بودم که دیدم قاتل با چاقویی بلند دوسری وارد تعاونی شد و ضربه‌ای به گردن علی زد. علی از جایش بلند شد و به بیرون رفت که قاتل در یک چشم بر هم زدن دیگری خودش را به ساسان رساند و با همان چاقو ضربه‌ای به کتف ساسان زد. او قصد داشت دومین ضربه را بزند که ساسان رد داد. پس از آن او به صندوقدار حمله کرد که من و تعدادی از کارکنان خودمان را به او رساندیم و درگیر شدیم. او با چاقو به ما حمله کرد که همکارم با صندلی به سرش کوبید و قاتل روی زمین نشست. ما بلافاصله چاقو را از دست او گرفتیم و به پلیس خبر دادیم. وی در ادامه گفت: وقتی بالای سر علی رفتم خون زیادی از او رفته بود. او با کلمات بریده گفت وقتی ضربه خورده ابتدا گردنش گرم شده و فکر کرده زنبور او را نیش زده است.

مردم قاتل را تحویل پلیس دادند

یکی دیگر از شاهدان عینی گفت: لحظه‌ای که من داخل دفتر نشسته بودم که قاتل با چاقوی بلندی که سرش خمیده بود، وارد تعاونی شد. او به علی که روی صندلی نشسته بود، حمله و بعد هم به یکی دیگر از کارکنان حمله کرد که در ادامه موفق شدیم او را دستگیر کنیم و تحویل پلیس بدهیم. وی ادامه داد: قاتل چاقویی دو سر بزرگ و عجیبی داشت که من تا حالا ندیده بودم. متهم وقتی بلیتش را پس داد یک کیف همراهش بود، اما ساعتی بعد که دوباره به ترمینال آمد فقط چاقو داشت. وی ابتدا یکی از داد‌زن‌های تعاونی را جلو مترو زده بود و برای من عجیب بود که بعد از آن حادثه هیچ کسی جلو او را نگرفته بود تا اینکه وارد تعاونی شد و این حادثه را رقم زد. وی گفت: علی ۵۲ سال سن داشت و یکی از کارکنان با سابقه تعاونی بود و یک‌سال و نیم دیگر بازنشسته می‌شد‌. او سه فرزند دارد و قرار بود به زودی مراسم عروسی پسر بزرگش را برگزار کند که به قتل رسید.

همه وحشت کردیم احتمال دادیم قاتل داعشی است

یکی دیگر از شاهدان گفت: قاتل لباس بلند به تن داشت که عربی به نظر می‌رسید. او با چاقوی بلندی به کارمند تعاونی حمله کرد و در یک چشم بر هم زدن یک نفر دیگر را هم زخمی کرد. همه وحشت زده او را تماشا می‌کردیم که تعدادی از کارکنان تعاونی با او درگیر شدند و او را دستگیر کردند. بعد از آن همه شایعه کردند او داعشی است و مردم به او حمله کردند و مورد ضرب و جرح قرار دادند که مأموران پلیس رسیدند. مردم قصد داشتند او را کتک بزنند، اما مأموران مانع ‌شدند. آنقدر جلو ترمینال شلوغ شد که مأموران درخواست نیروی کمکی کردند.

گفت و گو با متهم:

خودت را معرفی کن‌؟
اکبر هستم ۳۲ سال سن دارم.

معتادی‌؟
نه.

سابقه کیفری داری؟
نه.

اهل کجایی؟
من اهل شهرستان سیرجان هستم، اما از سال ۸۵ به تهران آمده‌ام و در تهران زندگی می‌کنم.

متأهلی‌؟
نه. مجردم و در تهران خانه مجردی دارم.

چه شد که از سیرجان به تهران آمدی‌؟
برای کار به تهران آمدم. آن زمان دیپلم داشتم که در تهران فوق دیپلم رادیولوژی گرفتم. قصد داشتم ادامه تحصیل بدهم، اما به خاطرمشکلاتی که برای من به‌وجود آمد، موفق به ادامه تحصیل نشدم.

چه کاره‌ای‌؟
قبلاً کار می‌کردم، اما فعلاً  بیکارم.

پول زندگی‌ات را از کجا تأمین می‌کنی‌؟
من کم‌خرج هستم و مقداری پس انداز دارم.

قصد داشتی به کدام شهر بروی‌؟
می‌خواستم به سیرجان بروم. مدتی بود به شهرستان نرفته بودم و قصد داشتم بروم مادرم را ببینم و دوباره به تهران برگردم.

چه شد که با چاقو به کارکنان تعاونی حمله کردی‌؟
اتوبوس تأخیر داشت و وقتی به آنها اعتراض کردم، مرا مسخره کردند که خیلی عصبانی شدم و همان لحظه تصمیم گرفتم از آنها انتقام بگیرم.

بیشتر توضیح بده‌؟
ساعت ۹ صبح به ترمینال آمدم. مرد دادزنی مرا به تعاونی ۱۳ برد. او گفت که اتوبوس ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه حرکت می‌کند. من ۴۲ هزار تومان به صندوقدار دادم و بلیت گرفتم. پس از آن داخل ترمینال منتظر حرکت اتوبوس ماندم تا اینکه ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه به من گفتند اتوبوس ۱۵ دقیقه تأخیر دارد. ناراحت شدم اما تحمل کردم اما ساعت ۱۱ و ۴۵ دقیقه هم اتوبوس حرکت نکرد و دوباره اعلام کردند، تأخیر دارد. ساعتی داخل ترمینال منتظر ماندم، اما اتوبوس حرکت نکرد به همین دلیل به کارکنان تعاونی اعتراض کردم که آنها مرا مسخره کردند. همین موضوع باعث شد تا از آنها انتقام بگیرم.

چاقو را از کجا تهیه کردی‌؟
من با مترو به خانه‌ام که در حوالی خیابان نبرد است، رفتم و از آشپزخانه چاقویی برداشتم و دوباره با مترو به ترمینال برگشتم. وقتی از مترو وارد محوطه ترمینال شدم، ابتدا با همان مرد دادزن که مرا به تعاونی ۱۳ معرفی کرد برخورد کردم و با چاقو ضربه‌ای به سینه‌اش زدم. پس از آن به تعاونی ۱۳ آمدم و به مردی که به من بلیت فروخته بود، حمله کردم و با چاقو ضربه‌ای به گردنش زدم که یکی از کارکنان با دیدن این صحنه درخواست کمک کرد و من بلافاصله به سراغ او رفتم و با ضربه‌ای او را هم زخمی کردم که در ادامه یکی از آنها با صندلی به سرم کوبید و من افتادم.  متهم پس از تحقیق به دستور قاضی پرونده برای مشخص شدن سلامت روحی و روانی‌اش به پزشکی قانونی معرفی شد. تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد.

انتهای پیام/

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه