پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
غروب جمعهای از شرق انقلاب شود
شعر شاعر گیلانی «مرتضی عابدپور لنگرودی» را پیرامون مسائل اخیر سیاسی اجتماعی کشور، در ادامه میخوانید.
به گزارش هشتدی، شعر شاعر گیلانی «مرتضی عابدپور لنگرودی» را پیرامون مسائل اخیر سیاسی اجتماعی کشور، در ادامه میخوانید.
جهنمیست جهان حول محور تردید
نشستهایم و فقط استخاره میگیریم
همیشه در زدن حرف مرد میدانیم
و در میانه میدان کناره میگیریم
تو رفتی و برکت رفت و شهر یادش رفت…
نشستهایم و فقط یادواره میگیریم
خودت بگو که چه چیزی از این عجیبتر است
که یادوارهی تو از خودت غریبتر است
سیاستی که به هرحال بیکفایت بود
چرا مقصر این بیکفایتی دین است؟
چرا شعارنویسی گرگ و گله یکیست
حواس-پرت شده یا که بحث سنگین است؟
قرار بود که پایان کار (آن) بشویم
میان راه چرا حال و روزمان (این) است؟
تو کوهی از طلبی، ما به تو بدهکاریم
نشستهایم… اگرچه سوال هم داریم
چه شد که از سر این نسل، جهل بالا رفت
چه شد که از سر هر عقل روسری افتاد
چه شد که مأمن آغوش ما افاقه نکرد
چه شد که رفت و به آغوش دیگری افتاد
چه شد که خطبهی گوسالهها قرائت شد
چه شد رسانه به دستان سامری افتاد
سوالهای زیادی ست که نمیدانیم
در این میانه برقصیم یا برقصانیم
درون آتش یک (توی کوچه رقصیدن)
خلیلهای زیادی هنوز میسوزند
همیشه هم خودشان اصل را تلف کردند
ولی زمین و زمان را به هیچ میدوزند
به ذبح کردن تو توی کوچه خندید
جماعتی که عزادار مرگ پیروزند
در ازدحام زن و زندگی و آزادی
چقدر فحش شنیدی، چقدر جان دادی
دعا بکن که نجنگیده عدل سر برسد
نبرد شبزده منجر به آفتاب شود
کسی که مسجد ما را به تیغ شعله کشید
به حق خون تو میخانهاش خراب شد
هجوم غرب به دست خودش غروب کند
غروب جمعهای از شرق انقلاب شود
دعا بکن که خدا از دلت خبر دارد
دعا بکن، که دعاهای تو اثر دارد
مرتضی عابدپور لنگرودی
نظرات