پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
در ۱۷ بهمن ۱۳۵۷ چه گذشت؟/ امام خطاب به نظامیان: در خدمت ملت باشید
روز هفدهم بهمن ۵۷ امام خمینى خطاب به نظامیانى که براى بیعت با او گرد آمده بودند، گفت: «از حالا به بعد شما در خدمت ملت باشید. دست این اجانب باید کوتاه بشود. چقدر آمریکا باید از این مملکت ببرد و بخورد یا انگلستان یا سایر جاها؟ ما باید زنده شویم، بیدار بشویم. آزادى را بگیریم. حق را باید گرفت با سرنیزه، با مسلسل باید حق را گرفت از اینها؛ خودشان که نمى دهند. بایستید در مقابل اینها.» تأثیر شگفت این پیام امام را ۴روز دیگر (۲۱بهمن) در یکى از مهمترین پایگاههاى هوایى دشمن خواهیم دید.
به گزارش ۸دی، روز هفدهم بهمن ۵۷ امام خمینى خطاب به نظامیانى که براى بیعت با او گرد آمده بودند، گفت: «از حالا به بعد شما در خدمت ملت باشید… دست این اجانب باید کوتاه بشود. چقدر امریکا باید از این مملکت ببرد و بخورد یا انگلستان یا سایر جاها؟ ما باید یک وقت هم زنده بشویم، بیدار بشویم… آزادى را بگیریم. حق را باید گرفت با سرنیزه، با مسلسل باید حق را گرفت از اینها؛ خودشان که نمى دهند. بایستید در مقابل اینها.»
تأثیر شگفت این پیام امام را ۴ روز دیگر (۲۱ بهمن) در یکى از مهمترین پایگاههاى هوایى دشمن خواهیم دید.
امریکا مسئول همه پیامدهاى ناگوارى است که اتفاق خواهد افتاد، امام خمینى از ماهها پیش به هر وسیله ممکن به مقامات کاخ سفید گوشزد کرده بود که بهترین راه ممکن، قطع دخالتهاى امریکا و پایان دادن به حمایتهاى گذشته از رژیم شاه است. امام بارها تأکید کرده بود که ملت ایران رخدادهاى این روزها را هوشمندانه ارزیابى مى کند تا دشمنان آینده انقلاب و کشور خویش را شناسایى کند. اما دولتمردان امریکا و غرب هیچگاه درستى این سخن را در نیافتند. ریچارد فالک، استاد و رئیس بخش مطالعات خارجى دانشگاه پرینستون امریکا، روزها پیش از این، نظریات امام خمینى را به اطلاع هیئت حاکمه امریکا رسانده بود و جهانیان نیز از آن اطلاع یافته بودند.
اظهارات بعدى سایروس ونس، وزیر خارجه امریکا بیانگر آن بود که مقامات این کشور هیچگاه هشدارهاى امام خمینى را جدى نگرفته اند. او در خاطراتش نوشته است: «روز اول فوریه آیتاللّه خمینى در میان استقبال بىنظیرى وارد تهران شد. تلاش بختیار براى ملاقات و مذاکره با آیتاللّه بىنتیجه ماند. روز پنجم فوریه پس از اینکه بختیار نتوانست فرماندهان نظامى را وادار به جلوگیرى از معرفى دولت جدیدى از طرف خمینى بکند، آیت اللّه خمینى مهدى بازرگان را به عنوان رئیس دولت موقت تعیین و معرفى کرد. ما در شرایطى عجیب و غیرعادى در میان دو دولت در یک کشور قرار گرفتیم: دولت بختیار که براساس قوانین موجود کشور بر سر کار آمده ولى عملاً فاقد قدرت و اختیار بود، و دولت بازرگان که بدون تشریفات قانونى منصوب شده ولى از طرف اکثریت مردم و نیروهاى سیاسى واقعى کشور پشتیبانى مىشد. روز ششم فوریه مجدداً پیامى براى سولیوان فرستادیم و ادامۀ پشتیبانى خود را از دولت بختیار به عنوان حکومت قانونى کشور تأکید کردیم.»
بختیار در نخستین واکنش خود نسبت به تعیین نخست وزیر از سوى امام، طى سخنانى در مجلس گفت: «از اینکه هر روز یک نفر حکومتى تشکیل دهد تا زمانى که شوخى و حرف است (!) تحمل مىکنیم ولى اگر وارد عمل شوند، عمل را با عمل جواب مىدهیم… من در مقام نخستوزیرى قانونى مملکت مىمانم تا انتخابات آزاد آینده را انجام دهم».
سرتاسر ایران صحنۀ تظاهرات مردم در حمایت از انتخاب دولت انقلاب است و در این میان تظاهرات مردم زاهدان به خون کشیده شد. آقاى بازرگان به دنبال تأکید ویژۀ امام در فرمان خویش، موقتاً از رهبرى «نهضت آزادى» کنار رفت. سپهبد ربیعى فرماندۀ نیروى هوایى ارتش شاه اعلام کرد: «در سیاست دخالت نمى کنم.» ولى همزمان با آن، فانتومها و هلى کوپترهاى نیروى هوایى در یک مانور تهدیدآمیز بر فراز تهران پرواز کردند. سران ارتش گمان مىکنند که اینگونه مانورها مردم را خواهد ترساند!
حضور پرسنل ارتش در اقامتگاه امام، آغاز حوادثى بود که پیروزى انقلاب را تسریع مىکرد. تأکید امام در پیوند ارتش و ملت بیش از هر چیز در فروپاشى انسجام ارتش شاه مؤثر بود. برخورد رهبر انقلاب حتى با خدمتگزاران رژیم نیز همچون سیاست پیامبر اسلام(ص) در فتح مکه بود که اَلإسلامُ یَجُبُّ قَبْلَهُ (اسلام از گناهان گذشته در مىگذرد).
آیتاللّه سید محمد باقر صدر از مراجع مبارز نجف طى نامهاى خطاب به امام خمینى نوشت: «… پیروزیهاى پى در پى و چشمگیرى که با رهبرى خردمندانه آن حضرت صورت گرفت، برنامه نجاتبخش اسلامى را به جاى دو تمدن و ایدئولوژى متقابل شرق و غرب به بشریت عرضه داشت.»
به گزارش خبرگزاریها رئیس جمهور یمن جنوبى در یک کنفرانس مطبوعاتى حمایت خود را از «جنبش ضد شاه در ایران به رهبرى آیتاللّه خمینى» اعلام کرد.» همزمان مطبوعات شوروى با لحن احتیاطآمیز و مساعدترى از انتصاب آقاى مهندس بازرگان به نخستوزیرى دولت موقت یاد کردند.
اقدام رهبر انقلاب در اجراى مراحلى از برنامه دراز مدت جمهورى اسلامى (تعیین شوراى انقلاب و نخست وزیر موقت) باعث شده تا کنجکاوى پیرامون «حکومت در اسلام» ابعاد ویژهاى پیدا کند. هر چند امام خمینى در پاریس به دفعات متعدد در پاسخ خبرنگاران به شبهات القایى پاسخ گفتهاند، ولى هنوز تصویرى که توسط خبرگزاریها ارائه مىشود نشان از جهل آنها و یا غرضورزى گردانندگان این رسانهها دارد. خبرگزارى فرانسه طى گزارشى از قم به نقل از یک دانشجوى اهل لندن که اخیراً به اسلام گرویده است و به ادعاى خبرنگار از اطرافیان امام خمینى است (!) تصویرى غیر واقعى از جمهورى اسلامى و نظام آینده ایران به سراسر جهان مخابره کرده است.
علت تأکید امام در توضیح اهداف ایدئولوژیک انقلاب ـ که بارها تکرار کرده است و البته این تکرارها بىحکمت نبوده است ـ و تأکید ایشان در مورد سیاهکاریهاى مدعى تمدن بزرگ (!) آنست که جبهه فرهنگى استعمار بىوقفه در تلاش است تا چهره حکومت آینده ایران را چهرهاى بس نامطبوع و مخالف هرگونه پیشرفت و تمدن جلوه دهد. سخنرانى حاضر نمونهاى از این پاسخهاست.
روز هفدهم بهمن ماه، خبرگزاریها رسماً بازگشت ژنرال هایزر به واشنگتن را پس از یکماه تلاش بىوقفه در تهران ـ مخابره کردند. هودینگ کارتر سخنگوى وزارت خارجه امریکا اظهار داشت: «هایزر سعى کرد تا نظامیان ایران از بختیار حمایت کنند. هایزر بعضى از مسائل ناشى از وضع سیاسى و اقتصادى ایران را مورد بحث قرار داده و نتیجه آن کاملاً رضایتبخش بوده است. هایزر به این علت ایران را ترک کرد که اقامت وى به احساسات ضد امریکایى در ایران دامن مىزند.»
رئیس جمهور کنونى امریکا ، جیمى کارتر، از بدشانسترین رؤساى جمهور این کشور است(بهمن ۱۳۵۷). دولتمردان امریکایى به خاطر ماهیت سلطه گرانۀ کشورشان، بحرانهاى فزاینده زیادى را پشت سر گذاشتهاند که مهمترین آنها شکست این کشور در جنگ ویتنام بود ولى بحرانى که هماکنون کارتر را دچار سردرگمى کرده است با طوفانهاى سابق تفاوت فاحشى دارد. جنگ ویتنام با همه افتضاحى که براى امریکا در پى داشت بدان جهت آغاز شده بود تا منطقهاى جدید بر مناطق تحت نفوذ غرب در مقابل شوروى افزوده شود. از سوى دیگر امریکا در مقابل رقیب پیروزش، براساس معادلات دوران جنگ سرد، ویتنام را در ازاى امتیازاتى دیگر واگذار مىکرد. اما در بحرانى که انقلاب اسلامى براى امریکا پدید آورده است هیچگاه چنین معادلهاى برقرار نبود. سرنوشت انقلاب هم در مبدأ پیدایش و نوع رهبرى و نیز به لحاظ مبانى ایدئولوژیک آن به مسائلى باز مىگشت که در مرزبندیهاى انحصارى جهان دو قطبى کاملاً مستقل مىنمود. از دیدگاه دنیاى الحادى کمونیستها «انقلاب در ایران، آنهم اسلامى و در مقابل امپریالیسم و در منطقهاى خارج از نفوذ روسها» مفاهیمى موهوم و ناشناخته تلقى مىشدند. هنوز ایران پروسۀ تحولات تاریخى و گذر از مرحله فئودالى به سرمایهدارى را پشت سر نگذاشته است. در منطق مارکسیستها وقوع انقلاب در چنین جامعهاى، افسانه است! در این دیدگاه دین نه تنها انقلاب ساز نیست بلکه عاملى است براى بازداشت تودهها از قیام! از دید امریکائیها نیز، انقلاب اسلامى پدیدهاى نوظهور بود که در صورت پیروزى، برخلاف ماجراى ویتنام منطقهاى را از دست آنها خارج مىساخت که حداقل ۲۵ سال در تیول انحصارى این کشور بوده است. موجودیت دهها کارخانه اسلحه سازى و صدها شرکت صنعتى و تجارى و تا حدود زیادى اقتصاد به شدت وابسته امریکا مستقیماً در گرو ثبات سیاسى منطقه حساس خلیج فارس بود که رژیم ایران نقش ژاندارمى آن را برعهده داشت.
هرچند جمهورى خواهان امریکا پس از ۲۲ بهمن ۵۷ حزب دموکرات حاکم بر این کشور و شخص کارتر را به باد انتقاد گرفتند ولى آنها نیز مىدانستند که او براى پیشگیرى از آنچه که به وقوع پیوست کوتاهى نکرد و هر چه که مىتوانست و ممکن بود انجام داد. مشکل اساسى آنها را در نقطهاى دیگر باید سراغ گرفت … واقعیت این بود که امریکائیان قادر به درک ماهیت انقلاب ایران نبودند. اشتباه اساسى آنها این بود که مىخواستند با همان تفسیرها و ابزارها و شیوهها به ستیز با این پدیده برخیزند که قبلاً در جریان نهضت ملى شدن صنعت نفت ایران و در بسیارى از نقاط جهان در مواجهه با نهضتها و قیامهاى معاصر تجربه کرده بودند.
ریچارد کاتم، استاد علوم سیاسى دانشگاه پیترزبورگ امریکا، که در سال ۵۷ به عنوان چهرهاى منتقد نسبت به سیاستهاى این کشور در ایران معرفى شده بود، در دوران اقامت امام در پاریس با امام خمینى دیدار و گفتگو کرد. مشروح این دیدار، بیانکننده دو جریان فکرى و سیاسى متقابل است. جریانى که در یک سوى آن قدرتى قرار دارد که براى تکمیل آخرین ارزیابیهاى خود و چارهاندیشى به چهرهاى ظاهراً مستقل متوسل گردیده است، به این امید که شاید تهدیدها و تحلیلها کارساز شود و در دیدگاههاى رهبرى انقلاب تغییرى پدید آورد. و در سوى دیگر شخصیتى به گفتگو نشسته است که همین دیدار را فرصتى مىشمارد تا جهانیان را به داورى بخواند و دخالتهاى غیر قانونى امریکا در ایران را که هنوز بسیارى از عمق آن بىاطلاعند به آگاهى مردم جهان برساند و بر استوارى خویش و ملت ایران در ادامه راه تأکید کند.
با در نظر گرفتن رویدادهاى امروز ـ هفدهم بهمن ۵۷ ـ و موقعیت کنونى هر یک از دو جریان مذکور به سهولت مىتوان به داورى نشست. اکنون همه سازمانهاى دولتى، کارمندان وزارتخانهها و بخصوص کارمندان نخستوزیرى با صدور اطلاعیههاى متعدد پشتیبانى خود را از دولت منتخب و معرفى شده از سوى امام اعلام داشته اند.
در حالیکه هنوز دولت دست نشانده شاه دم از برخوردارى این دولت از پشتیبانى ارتش مىزد، رهبر در جمع دهها خبرنگار رئیس دولت موقت انقلاب را که از سوى شوراى انقلاب پیشنهاد شده بود معرفى کرد. و با آنکه امام از حمایت کامل ملت ایران اطمینان داشت، تأکید نمود که مردم نظر خود را درباره این انتخاب اعلام دارند. ایران یکپارچه شادمان است و اعلام حمایت مىکند. در چند منطقه مأموران بختیار دست به جنایت مىزنند. اما کار رژیم ساخته است و خونریزى به حال او سودى ندارد.
نظرات