رزمنده شفتی: انتقال پیام دفاع مقدس از خود دفاع مهم تر است/ شهدا در مناجات خود فوق تخصص گریه بودند

حمدالله نظربین: دفاع مقدس گنجینه ای ارزشمند است که پیام دارد و محتوای پیام آن باید به نسل جوان و نسل های آینده متقل شود.

رزمنده شفتی: انتقال پیام دفاع مقدس از خود دفاع مهم تر است/ شهدا در مناجات خود فوق تخصص گریه بودند

به گزارش خبرنگار سرویس ایثار مقاومت ۸دی نیوز، در آستانه سالروز دفاع جانانه از ارزش ها و آرمان های مقدس امام و انقلاب اسلامی، گفتگویی را با چند تن از رزمندگان گیلان در دفاع مقدس با موضوع “علمدار امام خمینی(ره) و سرباز امام خامنه ای(مدظله العلی)” انجام دادیم که خلاصه آن از مقابل دیدگانتان می گذرد:

شناسنامه:

بسیجی پاسدار حمدالله نظربین مسوول انجمن راویان فتح و سرمربی درس آمادگی دفاعی شهرستان شفت، رزمنده و جانباز در ایام دفاع مقدس متولد ۱۳۴۲ در روستای سیاهمزگی از توابع شهرستان شفت؛ مدت زمان حضور در جبهه حق علیه باطل در زمان دفاع مقدس ۷۰ ماه.

دفاع مقدس پشتیبانی از قرآن، اولیای الهی و دفاع از تمام ارزشها و باورهای ما که برگرفته از راهنمایی هدایت رهبران دینی ماست و گفتمان شهداست که در اصل همان ولایت مداری می باشد، که اگر هزاران رئیس جمهور یا نخست وزیری دستور جهاد می داد، هیچ فردی برای دفاع از کشور جانش را فدا نمی کرد. وقتی که امام دستور دادند، فرزندان دفاع مقدس تردیدی نداشتند و درنگی نکردند.

12364587900001

 

۸دی نیوز: از چه تاریخی وارد جبهه های حق علیه باطل شدید و در چه مناطقی توفیق حضور داشته اید؟

در سال ۶۱ در عملیات بیت المقدس (آزاد سازی خرمشهر) وارد جبهه شدم و به عنوان بسیجی امداد گر در جبهه فعالیت می کردم و دو ماه بعد از اعزام به ارتفاعات میمک برای مرحله دوم به عنوان بسیجی در منطقه عملیاتی میمک انجام وظیفه نمودم.

پس از این به لطف خدا از هر صحنه و هر نمایشی خیلی چیزها را یاد گرفتیم چون خواستیم و توانستیم و نصرت الهی شامل حال ما شد.

بعد ها به صورت پاسدار رسمی به عضویت در سپاه درآمدم و عازم کردستان شدم و بعنوان مدیر داخلی بیمارستان بوکان انجام وظیفه نمودم.

پس از عضویتم در سپاه در عملیات های مختلفی در مناطق از جمله محورهای بوکان-مهاباد، بوکان-سقّز و کلیه محور های مریوان و عملیات والفجر ۹ و اتفاقات اشنویه و محورهای پدافندی گردان قائم و تیپ ۶۵ هجرت اواخر مأموریت بنده بوده است.

۸دی نیوز: قبل از جبهه به چه کاری مشغول بودید و چرا در آن زمان در جبهه حضور یافتید؟
اوایل سال ۶۱ بود. سال دوم دبیرستان بودم که درس را رها کردم و چون پدرم رضایت به حضور در جبهه را نمی داد، رضایت نامه ای با همکاری یکی از دوستان به با این عنوان که “شناسنانمه ام گم شده و باید اثر انگشتی از پدر در پای این رضایت نامه باشد” از پدرم اذن ورود به جبهه گرفتم.

این در نوع خود پاسخ به یک شایعه است که دانش آموزان را به زور به جبهه کشانده اند، این یعنی پیام نسل دفاع مقدس. ما نوجوانان با رضایت خودمان می خواستیم برویم جبهه و کسی ما را به اجبار نبرده است.

علت حضور در جبهه احساس نیاز به حضور ما جوانان در پیروی از امرِ ولی امر مسلمین حضرت امام خمینی (ره) بود.

۸دی نیوز: در قالب بند هایی جبهه را برای نسل امروز که فقط خاطرات جبهه ها را خوانده اند و آن را لمس نکرده اند، توصیف کنید.

نسل جوان ما مورد شدید ترین عملیات روانی دشمن است. در هیچ برهه ای از زمان نسل جوان ما مثل زمان حال، مورد تهاجم قرار نگرفته به هیچ وجه من الوجوه. در جنگ فیزیکی حس پنجگانه مان به ما کمک می کرد.

با چشم خود ان را می دیدیم، با گوشمان صدای غرش هواپیما و توپ و خمپاره را می شنیدیم، با پوست خودمان گرمای گلوله را حس می کردیم و با حس چشایی مان احساس می کردیم که منطقه آلوده به مواد شیمیایی است ولی در این جنگ که از آن به عنوان جنگ نرم یاد می شود، جنگ باورها و عقیده و ایمان ماست، حس پنجگانه مان هیچ کمکی به ما نمی کند و همه چیز عادی است و عادی به بنظر می رسد.

این کتاب است و ان هم کتاب است؛ این فیلم است و آن هم فیلم است؛ فکر می کنیم اتفاقی نیفتاده است. کس نمی تواند احساس کند که جنگ است. همه در حال نابود شدن هستند، حتی حس چشایی آن هم نمی تواند درک کند که اینی که دارد می خود سم است یا چیز دیگر، اصلا حسی ندارد که برود دکتر. برای درمان سمش آمپول یا پادزهری تزریق کند. نابود می شود بدون آنکه بداند از کجا در حال نابود شدن است.

مار عقرب هم اگر نیشش بزند نیاز به پادزهر دارد ولی در اینجا هر چقدر از این سم هم بخورد علاقه مند تر می شود می میرد؛ خاصیت جنگ نرم یعنی این. دشمن برنامه دارد و ما برنامه ای نداریم. دشمن برای تک تک ما برنامه دارد و می خواهد شخصیتمان را از بین ببرد و آلوده کند.

نسلی که می تواند مثل کوه در مقابل دشمنان ما در زمان دفاع مقدس ایستادگی کند. شخصیت هایی که دشمن را ذلیل و خوار کردند و شکستشان دادند دیگر نتوانند چنین حماسه هایی را خلق کنند و آرزوی دشمن ما این است که زمینه سلطه را فراهم کند و جوانان ما را وابسته و واداده نمایند.

۸دی نیوز: فرق جبهه و نبرد با ارزشها و عقاید امروز با جبهه توپ و تانک دیروز در چیست؟

کشور کویت چند ساعته اشغال شد. آیاد آنها نیروی نظامی آموزش دیده نداشتند؟ تاکتیک بلد نبودند؟ بعثی های عراق از انبار های کویت ۷ هزار موشک تاو به غنیمت گرفتند.

موشکی که هر ۱۰ عدد آن نه تا به هدف می خورد. یعنی ۶ هزار و ۳۰۰ تانک می توانستند با آن منهدم کنند در حالی که عراق ۵۵۰ دستگاه تانک برای اشغال کویت داشت. اما سوال اینجاست که چرا کویت نتوانست یک تانک عراق را شکار کند؟ خود عراق در مقابل امریکا چه کهر کرد؟ عراق ۸ سال تجربه جنگ با ما داشتند؛ چرا در مقابل امریکا آنقدر کم آوردند؟ عراق مسلح، آموزش دیده و با آن همه تجربه هیچ کاری نتوانستند مقابل امریکا کنند.

حالا این اتفاقات را مقایسه کنید با رزمندگان دفاع مقدس ما در خرمشهر! چطور جنگیدند؟ آیا همه اسلحه داشتند؟ نه. کسانی که اسلحه نداشتند، منتظر بودند که آن یکی که اسلحه دارد، شهید شود تا با اسلحه آن بجنگد. آن تفاوت است که تضمین می کند برنده جنگ چه کسی است و ان روح دفاع ، اعتقاد داشتن به عزت، کرامت، دین، شرف، غیرت دینی و ملیست و آن جوهره ای وجه تمایز ما و آنها را مشخص می کرد.

جایی که حتی سلاحی در کار نبود با دست خالی هم توانستند مقابله کنند و لذا کشوری که عزت، کرامت انسانی و شرافت در آن نباشد، بازنده است. این همان چیزی است که ما نیاز داریم و آن خصوصیتی است که اگر پیدا شد می تواند در هر دو جنگ سخت و نرم به دردمان بخورد، جوهر دفاع اصل دفاع است.

ما وظیفه داریم ان جوهر دفاع حماسی و برتری دین خدا و ارزشهای اخلاقی خودمان را در مقابل دسیسه های دشمن برتر بدانیم. قرآن، شهادت، ولایت و از ان دفاع کردن، محور امروز ما باشد.

۸دی نیوز: یه خاطره شیرین از نظر خودتان و هم نوعانتان برای مخاطبان این پایگاه خبری تحلی بفرمایید؟

ما با خاطرات خودمان خوشیم. بنده با یک آموزش مختصر بهداری توسط شهید فرقان بین در بهداری سپاه ناحیه رشت دیدیم و با همان آموخته های خود در سن ۲۰ سالگی (که حکم آن هم موجود می باشد) شدم مدیر داخلی بیمارستان بوکان.

قبل از رفتن به بیمارستان بوکان برای سرکشی محور های بوکان-مهاباد موقع برگشتن سوار بر موتور سیکلت بودم. حدود یک تا دو دقیقه زود تر از کمین دشمن من رد شدم، لذا دشمن مرا از پشت به رگبار بست که به شکر خدا تمام تیر های دشمن به جاده یا به درختان اطراف می خورد و هیچ گلوله ای نه به من و نه به موتورم اصابت نکرد و من از کمین دشمن نجات پیدا کردم.

۸دی نیوز: توصیه شما بعنوان رزمنده ۸سال دفاع مقدس به رزمندگان امروز عرصه دفاع از ارزشها چیست؟

توصیه ما به جوانان ما این است که در مقابله با جنگ نرم دشمن توجه داشته باشند به فورمول ها و الگوهای قرآنی که در سوره طلاق، آیه دوم و سوم به آن اشاره شده است؛ رعایت نموده و عمل به آن که دشمن در مقابل آنها هیچ کاره است، پایبند باشند.

۸دی نیوز: و کلام پایانی…

دفاع مقدس گنجینه ای ارزشمند است که پیام دارد و محتوای پیام آن باید به نسل جوان و نسل های آینده متقل شود.

در حکومت پنج ساله مولایمان امیر المونین(ع) ایجاد پیام شد و این پیام باید منتقل شود ولی ناقل نداشت و اکثر یاران مولا به شهادت رسیدند ولی انتقال پیام پنج ساله حکومت ایشان متأسفانه به دست دشمن افتاد و دشمن از عملکرد مولا نقل می کرد و کوفه به دست دشمن افتاد و عامل مخرب جامعه شد و این بود که حادثه کربلا به وجود آمد.

کربلا یک پیام بود که امام حسین (ع) ایجاد کرد. همه ی حادثه در یک روز بود. صبح شروع شد و عصر تمام شد. و این پیام قرار بود که موتور تاریخ باشد و باید منتقل شود؛ اما انتقال این پیام بر دوش حضرت زینب(س) افتاد که از کربلا بیرون ببرد و بعد از یک سال به خاطر سنگینی بار انتقال این پیام از حضرت زینب کبری(س) جان گرفت.

دفاع مقدس ما یک پیام است. یکی از پیام های قوی که خداوند ایجاد کرد داستان جنگ یک پیام بسیار سنگین دوبعدی است؛ یعنی یک رابطه خدا با ما و رابطه ما با خدا. اصولا این جنگ چه نقشی در روند حرکت شیعه داشته است؟این باید منتقل شود.

پیام جنگ حرکت روبه جلوست نه به عقب. اگر کسی پیام جنگ را به عقب بدهد نفهمیده جنگ مال آینده است، بنابراین اگر کسی روایت گری کند و از درون روایتش نامیدی و یأس در بیاید این اشتباه است. از نقل جنگ فقط باید امید در بیاید یعنی وقتی این جنگ نقل شد، هرکسی گوش داد متوجه شود که ما پیروز میدان بوده ایم.

ما در مسیری میرویم که ۱. توانمندیم ۲. هدفمندیم و ۳. حتمیت نصر خدا در ان است. ما هر چه داریم از سر سفره جنگ است. یعنی ما از اول چیزی بلد نبودیم. خداوند متعال به ما یاد داد. وقتی به نیازهای حقیقی مان پی بردیم در تمام زمینه ها وقتی نیازها را فهمیدیم نقاط کور را فهمیدیم و درست کردیم. خداوند این جنگ را جمع کرد. اگر هزاران مانور نیز انجام می دادیم، نمی توانستیم نقاط ضعفمان را پیدا کنیم. جنگ یک مانور واقعی بود. اینکه دشمن ما را به نوعی می بیند و جرأت ندارد به ما حمله کند.

امورزه ما را مقایسه کنید با سایر کشورهای اسلامی و این اقتدار و عظمت و امنیت و آرامشی که جامعه ما دارد به برکت خون شهدای ماست و رهبری پیامبر گونه حضرت امام خمینی(ره) و رهبر مولای و مقتدای ما نایب امام عصر(عج) امام خامنه ای(مدظله).

اما انتقال پیام شهدا که خود فرصت تشریح می خو اهد. روی هر ترکش و مرمی گلوله سهم هر شهیدی نوشته شده بود و می دانستند که رزق کیست. اکثر شهدا از زمان و مکان و نحوه شهادت خودشان می دانستند.

همراه شهید فرخ نور محمدی کردمحله در عملیات والفجر ۹ حدود ساعت ۴ الی ۵ بعد از ظهر در گوشه ای از یک تخته سنگ نشسته بودیمغ رو به من کرد و فرمود: امشب من شهید می شوم و لذا ساعت ۱۲ الی ۱ شب بود، دیدم پیکر مطهرش را آوردند…

و یا شهید علیرضا پسندیده که درست ۵ دقیقه قبل از شهادتش با یک آینه و قیچی کوچک در حال کوتاه کردن سبیل هایش بود و من مطمئن بودم که ایشان دارد خود را آماده می کند برای شهادت و لذا به شوخی با ایشان گفتم: داری می ری ما رو هم شفاعت کن! و پس از گذشت لحظه ای آخرین گلوله کاتوشای دشمن به ایشان و دو تا از رانندگان امبولانس اصابت کرد و هر دو تا شهید شدند و جلوی سنگر بهداری و من برادر قربانی هم زخمی شدیم…

شهدای ما در مناجات های خود فوق تخصص ضجّه و گریه بودند و باور داشتن به سوره نصر و تک تک آیه های آن و به این آیه که ” ان تنصر الله ینصرکم و یثبت اقدامکم” ولی این باوره الآن کمی کم رنگ شده است و اینکه ما جا ماندگان کاروان شهدا وقتی بغض ما می ترکد و بعضی از خود ما هم می گویند که فلانی خودش را گیر اورده و دارد گریه می کند.

بحث انتقال پیام سخت تر از ایجاد خود پیام و مشکل تر و دشوار تر و مهم تر از ایجاد خود پیام است. ایجاد یک پیام زمان محدودی می خواهد اما انتقال ان زمان وسیعی لازم دارد.

ایجاد یک پیام در یک نقطه محدود است اما در انتقال پیام با سلایق، حرف ها و نظر های گوناگون برای ظرافتش بسیار سخت تر است لذا انتقال پیام خیلی بیشتر بار می برد تا خود پیام.

متأسفانه امروز کسانی پیام دفاع مقدس را انتقال می دهند که ناقل پیام نیستند و یک سری به صورت کلیشه ای در انتقال پیام مقدس نقش دارند و از گفتمان شهدا و امام آرمانهای انقلاب دور شده اند.

ما در اول راهیم، خیلی از جوان های ما از محتوای دفاع مقدس بی اطلاع اند. نسل سوم، نسل انقلاب و جنگ نیستند. ما باید برای آنها بستر سازی کنیم تا درک لازم و فهم فرهنگ دفاع مقدس را از پیام ما داشته باشند و خودشان ادامه دهنده پیام دفاع مقدس و گفتمان شهدا تا ظهور حضرت ولی عصر(عج) باشند.

ان شاءالله که مدیون خون پاک شهدا نباشیم و خداوند ما را جزء کاروان آنها قرار دهد تا زمانی که زنده هستیم بتوانیم از گفتمان و آرمانهای آنها پشتیبانی کنیم و روح امام و شهدا از ما راضی باشند.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه