پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
یوزها، تختگاز به سمت قهرمانی
تیمی که کارلوس کیروش ساخته به هیچ کدام از حریفانش فرصتی برای طراحی و اجرای حملات نداده است.
به گزارش ۸دی، پیشبینیها درباره صعود آسان تیم ملی ایران به نیمه نهایی به واقعیت مبدل شده است. چیزی که کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی پیش از شروع جام ملتها از آن به عنوان «رویا» نام برده بود. بی انصافی است اگر همه پروسه صعود را به مرهون «ضعف رقبای» تیم ملی بدانیم. کافی است نتایج تیمهایی که در مقابل ما بازی کردهاند را در مقابل دیگر تیمها به یاد بیاوریم. ویتنام که در مقابل تیم ملی ایران یک حریف دست و پا بسته بود و باخت دو بر صفر برایش راضی کننده بود اردن را حذف کرد و فقط با پنالتی و «VAR» مغلوب ژاپن شد. همین چین که با ۳ گل در مقابل تیم ملی ایران تسلیم شد و حرفی برای گفتن نداشت در مقابل کره جنوبی در یک بازی نسبتا متعادل با دو گل به کره باخت که یکی هم از روی نقطه پنالتی بود. حقیقت این است که تقریبا هیچ کدام از رقیبان ما در اوج نیستند. اما این ارتباطی به قدرت بالای تیم ملی ایران ندارد. وقتی چین با ۳ گل به ایران میبازد دیگر نمیشود از ضعف چین نوشت. اینکه به جز همان فرصت تصادفی که در دقایق اولیه نصیب شاگردان مارچلو لیپی شد فرصت دیگری به دست نیاوردند نشان دهنده قدرت ایران است. تیمی که کارلوس کیروش ساخته به هیچ کدام از حریفانش فرصتی برای طراحی و اجرای حملات نداده است. فرصتی هم اگر بوده یا روی اشتباهات معدود و غیر منتظره بازیکنان بوده یا از روی اتفاق. این دیگر ربطی به قدرت حریفان تیم ملی ندارد. ایران در جام جهانی هم همین طور بود. تفاوت این است که در جام جهانی توپ و بازی در اختیار رقیبان ما بود و ما فقط سعی داشتیم اجازه باز شدن دروازهمان را ندهیم. اما حالا توپ و زمین هم در اختیار تیم ماست. این اتفاق در بازی حساس با چین هم افتاد. فرصتهای متعددی نصیب ایران شد که فقط ۳ مرتبه منجر به گل شد. عملکرد همه بازیکنان در این بازی هم خوب بود و کیروش در پایان مسابقه مثل همیشه از همه بازیکنانش تشکر کرد. اما این بازی چهرههای ویژهای داشت که عملکردشان را باید بیشتر بررسی کرد.
رامین رضاییان؛ ناجی «صورت سنگی»
اتفاقی که در دقیقه اول بازی ایران با عمان رخ داد و یک پنالتی برای این تیم به همراه داشت در بازی با چین هم به شکلی دیگر تکرار شد. در بازی با عمان علیرضا بیرانوند پنالتی را مهار کرد و ایران توانست بازی را ببرد. اما در بازی با چین این رامین رضاییان بود که منجی دروازه تیم ملی شد. او در صحنهای که نزدیک بود دروازه ایران باز شود در حالی که چند متر از مهاجم حریف عقبتر بود در تصمیمی درست با سرعت زیاد از پشت مهاجم حریف خارج شد و خودش را به جلوی او نزدیک کرد. در نهایت هم با یک تکل شگفتانگیز اجازه نداد توپ روی خط دروازه به مهاجم چین برسد. این صحنه خاطره بازی با اسپانیا و صحنه مشابه آن بازی را زنده کرد. نکته جالب واکنش مدافع «صورت سنگی» تیم ملی بعد از این اتفاق بود. او طوری رفتار کرد که انکار هیچ اتفاقی نیفتاده! این هم البته از خصوصیات اخلاقی اوست. به یاد میآوریم که بعد از پایان بازی قبلی ایران مقابل عمان مصاحبهای از رامین رضاییان پخش شد که در آن رامین از سوال محمدرضا احمدی ناراحت شده بود. پخش گسترده فیلم این مصاحبه دوباره همه را یاد بازیکنی انداخت که او را به عنوان بازیکنی با اخلاق تند، عصبی و زودرنج میشناسند. گذشته از این رامین یک برهه نه چندان خوشایند را هم پشت سر گذاشته بود. او بعد از جام جهانی مدت نسبتا زیادی را بدون تیم مانده بود اما کیروش همیشه او را به اردوهای تیمش دعوت میکرد و همین باعث افزایش انتقادها از سرمربی تیم ملی شده بود. در همین روزها وریا غفوری در استقلال میدرخشید و اوضاع را برای رامین سختتر میکرد. اما کیروش با شناختی که از رامین داشت او را با خودش به تیم ملی برد. در نهایت باز هم رامین تبدیل به مدافع راست اصلی تیم ملی شد. حتی با وجود یک وریای آماده و سرحال.
امید ابراهیمی؛ همان همیشگی
شماره ۹ تیم ملی در بازی با چین مثل همه بازیهای قبلی یکی از بازیکنان کلیدی تیم بود. مثل همیشه بی ادعا و دونده بود و با حضور موثر در میانه زمین کمک حال خطوط دفاعی و هافبک تیم ملی بود. ابراهیمی در یکی از حساسترین پستهای زمین بازی میکند. این حساسیت برای تیمی که با یک هافبک دفاعی بازی میکند بیشتر است. اما تجربه بالا به او کمک کرده که بتواند در این پست بدون کوچکترین اشتباهی انجام وظیفه کند. او به تنهایی بار کار دفاعی در خط هافبک را به دوش میکشد. جاگیری درست در زمین، تکنیک قابل توجه و دید بالا از او بازیکنی ساخته که یک مربی سختگیر مثل کیروش میتواند به او اعتماد کند. امید به قدری خوب و کامل بازی میکند که این روزها دیگر کسی یاد سعید عزتاللهی نمیافتد. بازیکنی که مدتی پیش غیبتش واقعا ترسناک بود. شاید باور کردنش سخت باشد. اما بازیکنی که در سال ۲۰۱۶ فقط دو بازی با لباس تیم ملی ایران انجام داده بود حالا به جایی رسیده که یکی از معدود مردان بی جانشین تیم کارلوس کیروش شده و تصور تیم ملی ایران بدون او کمی سخت و ترسناک است. امید ابراهیمی از سال ۲۰۱۷ تبدیل به یکی از بازیکنان اصلی تیم ملی شد و یکی از بازیکنان تیمی بود که توانست با اقتدار به جام جهانی ۲۰۱۸ برسد. در روسیه و در همان بازی اول مقابل مراکش بود که تصویر ماندگار دوران حضورش در تیم ملی را خلق کرد. او با تکلی فداکارانه که سلامتش را به خطر انداخت اجازه ضد حمله خطرناک را به بازیکن مراکش نداد. ابراهیمی به روند رو به رشدش در تیم ملی ادامه داد و حالا یکی از «امید»های کیروش برای فتح جام ملتهاست. کسی چه میداند؟ شاید او بتواند یک تصویر ماندگار دیگر در تیم ملی از خودش به جا بگذارد. چیزی مثل زدن گل صعود به فینال یا حتی زدن گل قهرمانی.
مرتضی پور علی گنجی؛ سیم خاردار جدید
وقتی تیمی در ۵ بازی گل نمیخورد قطعا باید از دروازهبان خوبی برخوردار باشد. اما وقتی همین دروازهبان خوب در ۵ بازی بیشتر از سه یا چهار بار به زحمت شیرجه زدن نیفتاده دیگر باید برای خط دفاع آن تیم هم ارزش بیشتری قائل شد. قطعا بیرانوند در ثبت این ۵ کلین شیت نقش مهمی داشته به خصوص در بازی با عمان که پنالتی حریف را گرفت. اما در دیگر بازیهای تیم ملی سهم خط دفاعی در باز نشدن دروازه بیشتر بوده. مرتضی پورعلی گنجی مدتهاست رهبر خط دفاعی ایران شده و در انجام وظایفش بسیار موفق عمل کرده. حالا اوضاع خط دفاع به قدری خوب است که دیگر انتقادها از کیروش به خاطر خط زدن سید جلال حسینی فراموش شده است. پور علی گنجی در این سالها رو به پیشرفت بوده. هم روی زمین و هم روی هوا بی نقص عمل میکند. خیلیها معتقدند کیروش با تکیه بر او بود که تصمیم به خط زدن سید جلال گرفت. او در جریان جام ملتها هم یکی از بهترین بازیکنان تیم ملی بوده و فقط در بازی با عراق با تصمیم کیروش به زمین نرفت. اطمینان خاطری که زمانی سید جلال در تیم ملی به هواداران میداد حالا با حضور مرتضی در خط دفاع هم به وجود میآید. دردسر کیروش یافتن زوج مطمئن برای اوست. این دردسر هم نتیجه افت بی موقع سید مجید حسینی در جریان جام ملتها بود. پورعلی گنجی قبل از جام ملتها مدتی مصدوم بود و تصور نرسیدنش به مسابقات واقعا برای هواداران تیم ملی دلهرهآور بود. اما پورعلی گنجی رسید و با خودش آرامش را به خط دفاع تیم ملی هم آورد. مرتضی آنقدر خوب و پخته عمل میکند که نفر کناریاش هر که باشد اعتماد به نفس پیدا میکند و با خیال راحت در زمین کارش را انجام میدهد. کمتر کسی صحنهای را به یاد میآورد که او دوئل زمینی یا هوایی را به مهاجم حریف باخته باشد. شاید برای همین هم باشد که بعد از سید جلال او را بهترین گزینه برای لقب سیم خاردار میدانند.
میلاد محمدی؛ بمب روحیه
نوشتن از این که او و برادر دوقلویش همین سه چهار سال پیش به عنوان بازیکن تستی راهی تمرین راهآهن تهران شدند و حمید استیلی هر دو را پسندیدند تکراری است. قصه او و برادرش هم شباهتهایی با قصه علیرضا بیرانوند دارد. اما حالا وقت یادآوری آن ماجراها نیست. میلاد و برادرش همه زندگیشان را وقف فوتبال و تمرین کردهاند و بدون هیچ کار اضافهای فقط به فوتبال فکر میکنند. شاید برای همین هم هست که گاهی در بدیهیترین اطلاعات عمومی هم اشتباه میکنند. مثل حضورشان در برنامه ۹۰ و آن سوتی بامزه. آن فیلم در زمان خودش خیلی دیده شد. بعدها هم چند کار بامزه دیگر از میلاد سر زد که فیلمهایش فضای مجازی را تسخیر کردند. مثل اوتی که در جام جهانی نینداخت! آخرین مورد هم اشتباه خواندن سرود ملی قبل از بازی با چین بود. با این همه کم لطفی است اگر تواناییهای فنی او زیر سایه این حاشیهها دیده نشوند. میلاد تبدیل به یک مدافع چپ قابل اطمینان شده است. به طوری که حالا خبر علاقه نیوکاسل و رافائل بنیتز به او شنیده میشود. قطعا لیاقت او بیشتر از بازی در اخمت گروژنی روسیه است. اما او نیاز دارد یک کار ویژه برای تیم ملی بکند. او همیشه انتظارات را برآورده میکند. چه در دفاع و چه در حمله. آنقدر خوب هست که کیروش با اطمینان به او احسان حاج صفی را به خط هافبک ببرد. اما این برای دیده شدن و تقدیر شدن کافی نیست. خصوصیت خوب او خونسردی و اعتماد به نفسش است. تحت تاثیر شرایط بازی قرار نمیگیرد و روحیهاش را از دست نمیدهد. خصوصیات این چنینی به تیم ملی برای رسیدن به هدفش کمک میکند. تیم ملی ایران حالا با سرعتی شگفت انگیز دارد به سمت قهرمانی جام ملتها میرود. سرعتی که شبیه دویدنهای بیامان میلاد در بازی با اسپانیا در جام جهانی است. یکنفس، بدون توقف و با تمام وجود.
کارلوس کیروش؛ در جستجوی احترام از دست رفته
درباره سرمربی تیم ملی چه میتوان گفت؟ کارلوس کیروش تا همین هفته پیش و در بحبوحه جام ملتهای آسیا شمشیر مبارزهطلبیاش را زمین نگذاشته بود. تیم ملی را به مرحله حذفی رسانده بود اما مجادلات را از مصاحبههایش حذف نکرده بود. اما بعد از بازی با عراق شمشیرش را زمین گذاشت و روی بازیهای پیش رو تمرکز کرد. نتیجه این شد که تیم ملی در دو بازی خوب، ابتدا عمان را دو بر صفر برد و سپس چین را با ۳ گل شکست داد و از جام حذف کرد. به عقیده خیلیها تیمی که او ساخته جذابترین تیم تورنمنت است. ۱۲ گل زده و بدون گل خورده در راه قهرمانی پیش میرود. همه این اتفاقات در حالی رخ داده که مرد پرتغالی قبل از شروع جام، سختترین روزهای حضورش در ایران را پشت سر گذاشت. دامنه انتقادها از او به شدت گسترده شده بود و این تصور به وجود آمده بود که عدهای حاضرند تیم ملی نتیجه نگیرد تا کیروش از تیم برود. این چیزی است که کیروش خودش هم به آن رسیده بود و بارها در مصاحبهها و بیانیههایش به آن اشاره کرده بود. حالا اما تیم ملی به راحتی به نیمه نهایی رسیده است و اوضاع کاملا فرق کرده. کارشناسان خارجی در بیان «بهترین توصیف» از ایران مسابقه گذاشتهاند. هیچ حریفی از رویارویی با ایران استقبال نمیکند و این نتیجه ۸ سال فعالیت سرمربی پرتغالی در ایران است. کیروش در هشتمین سال حضورش در ایران، در حال افزایش توان تهاجمی تیمش است. او در همه سالهای گذشته تمام توان و وقتش را صرف ارتقای ساختار دفاعی تیم ملی کرده بود و حالا با ارائه نمایشهای هجومی منتقدانش را به سکوت دعوت کرده است. شاید مهمترین ویژگی تیمی که او ساخته انگیزه و اشتیاق برای پیروزی است. اما بدون شک در حال حاضر خود او بیشتر از بقیه برای پیروزی و قهرمانی در آسیا انگیزه دارد. کیروش میخواهد با قهرمان کردن ایران در جام ملتها، احترام از دست رفتهاش را بازیابی کند. کسانی که این روزها در اردوی تیم ملی هستند میگویند هرگز سرمربی تیم ملی را اینقدر مصمم و جدی ندیده بودند. این شاید همان چیزی است که کیروش را به هدفش میرساند. او هر وقت عصبی و تهییج میشود هم خودش و هم تیمش بهتر بازی میکنند و بهتر نتیجه میگیرند. نکته مثبت دیگر این است که شاگردانش هم به خاطر علاقه زیادی که به او دارند از همه توانشان استفاده میکنند تا تیم ملی را به بزرگترین افتخار این سالهایش برسانند. آن وقت است که باید بیشتر و جدیتر به سوالی که مرتضی محصص مطرح کرد بیندیشیم. با رفتن کیروش از ایران او بیشتر ضرر میکند یا تیم ملی ایران؟
ناصر نامدار
نظرات