سیدمحمدحسین میرحسینی
به کام تکنوکراتها به نام جمهوری اسلامی/بخش اول:

ریشه یابی فساد مالی، از دولت هاشمی تا دولت روحانی/ سهم مدیران فاسد دولتی در اعتماد زدایی از نظام سیاسی

شاید برای اولین بار در دولت هاشمی بود که زمزمه ها در مورد فساد مالی، رانتخواری و امتیاز طلبی های چند تن از آقازاده ها بر سر زبان ها افتاد.

ریشه یابی فساد مالی، از دولت هاشمی تا دولت روحانی/ سهم مدیران فاسد دولتی در اعتماد زدایی از نظام سیاسی

به گزارش ۸دی، انقلاب اسلامی آمده بود تا ریشه های تبعیض، فساد و اشرافیت سردمداران نظام ۱۵۰۰ ساله ی شاهنشایی را قطع نماید و قرار بود یک کشاورز روستایی و یا کارمند ساده در کنار یک مدیرکل و فرماندار قرار گیرند و فاصله های طبقاتی به حداقل برسد. انقلاب اسلامی با پیام حمایت از مستضعفین و محرومین و پابرهنگان پا به عرصه وجود گذاشت و امام شهیدان نیز همین پابرهنگان را حامیان و صاحبان اصلی انقلاب اسلامی دانسته بود.

خوی اشرافیگری ومادی گرایی، همواره به عنوان یک خصلت رفتاری مذموم نزد امام راحل و رهبر معظم انقلاب مطرح بوده که در این ۳۷ ساله ی پس از انقلاب اسلامی، این دو بزرگوار همواره بارها دولتمردان و مسئولین و مدیران را از این خصیصه ی منفی بر حذر داشته اند.

اما شاید برای اولین بار در دولت هاشمی رفسنجانی بود که زمزمه ها در مورد فساد مالی، رانتخواری و امتیاز طلبی های غیر قانونی چند تن از آقازاده ها و برخی مدیران دولتی در جامعه بر سر زبان ها افتاد.

رئیس جمهور سابق که در نماز جمعه ی تهران به تعریف از زندگی اشرافی و تجملاتی مسئولین سخن می گفت، با ایراد خطبه ای معروف به “مانور تجمل”، شائبه ها در مورد حمایت وی از سرمایه داران و بی تفاوتی اش در خصوص شکاف اقتصادی طبقاتی و فقر محرومین را دامن زد.

هاشمی رفسنجانی در سال ۶۸ و در آن نماز جمعه معروف به “مانور تجمل و اشرافی گری” گفته بود: “« اظهار فقر و بیچارگی کافی است. این رفتارهای درویش مسلکانه وجهه جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است. زمان آن رسیده که مسئولین ما به “مانور تجمل” روی آورند. از امروز به خاطر اسلام و انقلاب مسئولین وظیفه دارند مرتب و باوقار باشند. هرچند ما فقیر باشیم و اقتصادمان به سامان نباشد اما برای آنکه در دیدگان سایر ملل مسلمان و غیر مسلمان “ملتی مفلوک” جلوه نکنیم لازم است تا “جلوه هایی از تجمل” در چهره کشور و مسئولین حاکمیتی رویت شود ».”

از سخنان فوق کاملا مشخص است که گوینده ی آن هیچ درکی از طعم تلخ فقر و نداری ندارد و گویا اصلا قبول ندارد که عده ای در جامعه با فقر و تنگدستی دست و پنجه نرم می کنند. چرا که اگر چنین درکی وجود داشت بعید بود جمله ای با مضمون ” اظهار فقر و بیچارگی” بیان نماید.

هیچ انسان و مسلمانی از زندگی راحت و مرفه بدش نمی آید و در بیان بزرگان دین اسلام، تلاش برای رسیدن به زندگی مرفه و راحت از راه حلال هرگز مورد نکوهش قرار نگرفته و بلکه سفارش هم شده است اما اگر کسی ظاهری فقیرانه و درویش مسلکانه دارد نه به خاطر ریا و تظاهر بلکه واقعا به خاطر فقر و ضعف مالی آن شخص است که چاره ای جز برگزیدن این چنین ظاهری ندارد. از همه تاسف بار تر این مسئله است که وقتی عده ای از مردم جامعه در شرایط سخت معیشتی و تنگاهای مالی قرار دارند، دولتمردان و مسئولان همان جامعه به بهانه کسب وجهه یا پرستیژ بین المللی، به مانور تجمل و اشرافی گیری روی بیاورند که این مسئله همچون تیری در چشم و قلب اقشار نیازمند جامعه خواهد بود.

فقرا و نیازمندان جامعه اگر بدانند که مسئولان و دولتمردان هم در وضعیت مالی معمولی و متعارف به سر می برند چه بسا تحمل ناملایملات و سختی های ناشی از ناتوانی های مالی برایشان قابل تحمل تر خواهد بود.

زندگی اشرافی برخی دولتمردان هاشمی رفسنجانی، حمایت هاشمی و جریان وابسته به وی از فساد مالی کرباسچی در شهرداری تهران، اختلاص ۱۲۴ میلیارد تومانی در بانک صادرات دولت هاشمی رفسنجانی که در دوره ی  تصدی ولی ا.. سیف-رئیس فعلی بانک مرکزی کشور  بر بانک صادرات کشور به وقوع پیوسته بود. همچنین دریافت رشوه های کلان مهدی هاشمی فرزند علی اکبر هاشمی رفسنجانی، در وزارت نفت دولت هاشمی و خاتمی از دیگر موارد و مصادیق فساد مالی در دولت سازندگی محسوب می شود.

ادامه دارد…

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه