به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «هشت‌دی»، شهید واژه مقدسی است که در کشور ما از عزت و جایگاه بسیار والایی برخوردار است و ۲۲ اسفندماه نیز در تقویم به‌عنوان روز بزرگداشت شهدا نام‌گذاری شده است.

 ایران اسلامی در تاریخ پرافتخار خود شهدای زیادی دارد که برای عزت، استقلال و سربلندی مردم جان عزیز خود را فدا کردند و در تاریخ ماندگار شدند. فرقی هم ندارد که چه زمانی و در چه جبهه‌ای بودند. دفاع مقدس یا مدافعان حرم، میرزا کوچک جنگلی یا رئیسعلی دلواری همگی جزء نام‌آوران پرافتخار ایران اسلامی هستند که مقابل زور و ستم سر خم نکردند و همت و غیرت خود را به رخ طاغوتیان کشیدند.

 گیلان نیز از این قاعده مستثنی نیست. دیار شیرمردان غیوری که هیچ‌گاه نسبت به تحولات کشور بی‌تفاوت نبودند و همواره در صف اول دفاع از وطن، ناموس و اسلام قرار داشتند.

 در بین هزاران نفر از شهدای دیار میرزا کوچک جنگلی، نام سردار «محمدعلی حق‌بین» جور دیگری می‌درخشد. سردار پرافتخاری که آوازه غیرت و شجاعتش به آن‌سوی مرزها نیز رسیده است و فاتح نبل و الزهرا است.

 به همین مناسبت گفتگویی با دختر این سردار پرافتخار گیلانی انجام داده‌ایم تا بیشتر با خلق‌وخو و خصوصیات وی آشنا شویم.

پدر به جزئی‌ترین رفتار ما هم توجه داشت

 محدثه حق‌بین در گفتگو با خبرنگار «هشت‌دی»، با بیان اینکه سردار حق‌بین نمونه یک پدر واقعی بود، اظهار کرد: ایشان برای ما یک پدر مهربان و دلسوز بود که به کوچک‌ترین و ریزترین جزئیات رفتار ما توجه داشت و امور زندگی را با لطافت و مهربانی مدیریت می‌کرد.

 وی با اشاره به اینکه پدرش همانند یک مادر مهربان و حواس‌جمع بود، افزود: اگر چه به دلیل مشغله‌های کاری و نظامی خیلی در خانه حضور نداشت؛ اما وقتی کنارمان بود کمبودی را حس نمی‌کردیم و برایمان چیزی کم نمی‌گذاشت.

 دختر سردار حق‌بین ادامه داد: پدرم با نوه‌هایش مهربان و دلسوز بود و بسیار دوست‌شان داشت.

ادب مهم‌ترین خصیصه‌ای که پدرم به آن توجه داشت

وی با بیان اینکه ادب مهم‌ترین خصیصه‌ای بود که پدرم به آن توجه داشت، افزود: پدرم معتقد بود کسی که ادب دارد همه صفات خوب دیگر را نیز دارد و حتی موقعی که همسرم به خواستگاری‌ام آمد، ایشان مدام از ادب وی تعریف می‌کرد و برایش بسیار مهم بود و ما را همواره بدان توصیه می‌کرد.

 دختر سردار حق‌بین با بیان اینکه سردار حق‌بین دلش برای مظلومین عالم می‌تپید، گفت: وی نمی‌توانست ظلم را تحمل کند و هنگامی که ماجرای داعش در سوریه شروع شد ایشان دیگر نمی‌توانست این ستم را تاب بیاورد و دوست داشت هر چه زودتر به جنگ با آنها برود.

 وی ادامه داد: پدرم در وصیت‌نامه خود ذکر کرده بود که نمی‌تواند ظلم به شیعیان در نبل الزهرا را تحمل کند و دست روی دست بگذارد و به همین دلیل نیز در آن عملیات خوش درخشید.

 دختر سردار حق‌بین با بیان اینکه پدرم همواره نسبت به مشکلات مردم دغدغه داشت و بابت فشارهای مختلفی که در جامعه به مردم وارد می‌شد ناراحت بود، افزود: ایشان همیشه در پی حل مشکلات مردم بود و حتی همین الان نیز خیلی‌ها وقتی مشکلی پیش می‌آید به من می‌گویند کاش پدر شما زنده بود و کاری می‌کرد.

وی با بیان اینکه پدرش در جنگ با داعش به همراه تمام مردان خانواده یعنی پسر و دامادش در سوریه حضور یافت، تصریح کرد: ایشان وقتی برای اولین بار به سوریه رفت و یک مدت کوتاهی به مرخصی آمد دیگر دلش با ماندن نبود و همواره منتظر بود تا دوباره برگردد.

 دختر سردار حق‌بین با اشاره به خاطره آزادسازی شهرهای نبل و الزهرا، گفت: همسرم بعد از پیروزی در این عملیات و هنگامی که هنوز خبرش رسانه‌ای نشده بود به من زنگ زد و در مکالمه کوتاهی به بنده گفت: «پدرت دیشب گل کاشت»؛ من و مادرم چون از چیزی خبر نداشتیم خیلی نگران بودیم که چه اتفاقی افتاده که بعداً متوجه جزئیات عملیات و پیروزی آنها شدیم و خیال‌مان راحت شد.

 وی افزود: وقتی بعد از پیروزی در عملیات نبل و الزهرا با پدرم حرف می‌زدم می‌گفت که اینجا پر از بچه‌های هم‌سن و سال شما است و وقتی عکس‌هایشان را می‌دیدم، پدرم بچه‌ها را بغل کرده بود و بابت آنها بسیار خوشحال بود.

گوش به فرمان ولی‌ّفقیه‌ بودن مهم‌ترین وصیت سردار حق‌بین

 حق‌بین با بیان اینکه مهم‌ترین وصیت پدرش گوش به فرمان ولی‌فقیه‌بودن است گفت: پدرم وصیت کرده بود که حضرت آقا مرد پاکی است و من قبولش دارم و از همه خواست که به حرف ایشان گوش کنند.

 وی تصریح کرد: پدرم به احترام‌گذاشتن به خانواده شهدا بسیار اهمیت می‌داد و همیشه توصیه می‌کرد که به آنها سر بزنیم و جویای احوالشان باشیم.

 دختر سردار حق‌بین در پایان خاطرنشان کرد: پدرم نسبت به خانواده شهدا احساس دین می‌کرد و هنگامی که خبر شهادت یارانش را به آنها می‌داد، می‌گفت هر کاری دارید روی من حساب کنید و احترام به خانواده شهدا را از کودکی به ما تأکید می‌کرد.

انتهای خبر/