پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
"محمد لسانی" پژوهشگر سواد رسانه مطرح کرد
خطر پدیده “ساسی” با تولیدات قبح شکن و ضدانسانی/ بزرگان فرهنگ و هنر نگران ذائقه مردم باشند
“محمد لسانی”، محقق و پژوهشگر سواد رسانه، گفت: این اتفاق بیش از آن که شبیه یک شهاب سنگ در آسمان فرهنگ باشد که برود و محو شود به نظر بنده دارد به یک سیاره ماندگار تحت عنوان تولیدات قبحشکن و ساختارشکن و تولیدات ضد ارزشهای حاکم انسانی تبدیل میشود، به عبارتی این تولیدات نه تنها در جامعه اسلامی و انقلابی بلکه در جامعه سکولار و لیبرال هم ضد اررزشهای حاکم است.
به گزارش خبرنگار هشت دی، “محمد لسانی”، محقق و پژوهشگر سواد رسانه در پاسخ به این سوال که وقتی شخصی ادعای هنرمند بودن دارد و میداند بخش عمدهای از مخاطبانش را عموما کودکان و نوجوانان تشکیل میدهند، به چه دلیلی محتواهای فاقد صلاحیت اخلاقی و مستهجن تولید میکند، اظهار کرد: در ابتدای امر ما باید تعریفمان را از هنرمند بودن بدانیم و اینکه شخص مذکور حتی صلاحیت خواننده بودن هم ندارد که او را خواننده بدانیم.
وی افزود: اتفاق کنونی در عالم فرهنگ و هنر به نظر بنده یک ریشه قدیمی دارد که به مطالعات فرهنگی برمیگردد، در یک دورهای گفتند چرا فرهنگ را فرهنگ اِلیت و نخبگان بدانیم؟ چرا به فرهنگ عالی اعتقاد داشته باشیم؟ چرا باید به تئاتر برویم و روی صحنه آن را ببینیم یا موسیقی ویژهای که سالها روی آن کار شده را روی صحنه بشنویم؟ چرا باید برای تولید آثار این مقدار وقت بگذاریم؟ همین فست فودی که در همهجا فراگیر شده قبل از اینکه بر سفره ایرانی وارد شود سالها قبل یک (Fast culture) فرهنگ سریع غیرنخبگانی در ایجاد آن دخیل بوده است بنابراین پدیده ساسی به معنای سیاهی یک ریشه حدودا ۱۰ الی ۱۵ساله دارد.
وی ادامه داد: بنده به یاد دارم که در سال ۸۷ در یک مجموعه نمایشی که در ماه مبارک رمضان پخش میشد و همه کشور در حال تماشای آن بودند، هنرپیشه فیلم مدام به سرویس بهداشتی میرفت و دیالوگهای شنیعی را بیان میکرد.
این محقق و پژوهشگر سواد رسانه ای افزود: این شخص که در آن زمان به عنوان هنرپیشه طنز مطرح بود و تا سال ۹۲ کار انجام داد، در یک جشنواره فجر اثری ارائه کرد و گفت: “به نظر بنده صحبت از مسائل جنسی رکیک نیست و صحبت از شوخیها و کلمات رکیک هم میتواند طنز باشد!”، با توجه به این صحبت ها تا ۵سال کسی جواب این شخص را نداد تا اینکه در جشنواره فجر بعدی آمد وگفت: “اگر لازم باشد ما مردم را بخندانیم میشود حتی شلوارمان را پایین بکشیم تا مردم بخندند!”، در آن جشنواره بزرگمردی به نام مرحوم “جمشید مشایخی” جواب این شخص را داد و گفت: “ما باید هنر و هنرمند را پاسداری کنیم، چقدر این نگاه به هنر را تحمل کنیم؟ این نگاه که ما یک هنر فاخر و ویژه نداریم و هنر روزمرهای سطح پایینی که هر کاری انجام بده صرفا برای خنداندن مردم و لذت بردن، دارد به لایههای اجتماعی تاثیر میگذارد.
لسانی افزود: از سال ۸۷ تاکنون که ۱۲ سال میگذرد با اتفاقاتی که در جامعه ایران رخ داده به نظر بنده به عنوان یک فعال فرهنگی باید دید که چرا این فرد با این مدل کارهایش مخاطب دارد، مخاطبی که از دیدن یک چیز چرک و کثیف خوشش میآید، این ذائقه به چه دلیل ایجاد شده است.
وی گفت: ما و خانوادهها باید خودمان را مسئول بدانیم، این اتفاق بیش از آن که شبیه یک شهاب سنگ در آسمان فرهنگ باشد که برود و محو شود به نظر بنده دارد به یک سیاره ماندگار تحت عنوان تولیدات قبحشکن و ساختارشکن و تولیدات ضد ارزشهای حاکم انسانی تبدیل میشود، به عبارتی این تولیدات نه تنها در جامعه اسلامی و انقلابی بلکه در جامعه سکولار و لیبرال هم ضد اررزشهای حاکم است.
این محقق سواد رسانه در بخش دیگری از سخنان خود گفت: بهتر است بزرگان فرهنگ و هنر نه برای این شخص، بلکه بخاطر حال و روز فرهنگ و ذائقه مردم نگران باشند و به آن بپردازند.
تولیدات رسانهای با مضمون مستهجن بر روی کودکان و نوجوانانی که در آموزش برخط درس میخوانند، خطرناک است
لسانی تغییر نگرش نسبت به بانوان جامعه را اولین اثر خیلی خطرناک این پدیده دانست و افزود: ما عملا از تصویرسازیهایی که انجام میدهیم، داریم یک الگوی زیستی را برای فرزندانمان ایجاد میکنیم، اینکه نگاه یک دختر بر آینده خودش و نگاه یک پسر در آینده نسبت به انتخاب دختر چه باشد؟ نمیشود که ما بگوییم احترام به اینها میگذارد اما مصرف فرهنگیاش مصرف مستهجنی است، اینها درونی شده و به یک ارزش تبدیل میشود و پس از آن بر نگرش و هنجار اثر میگذارد و باعث میشود که کمکم افراد دوشخصیتی شوند؛ این افراد یاد میگیرند که در محیط کار و مدرسه به گونهای رفتار کنند که با رفتارشان در خانه تفاوت دارد و بدین ترتیب دو شخصیتی در افراد نهادینه میشود.
این محقق و پژوهشگر اثر دوم را پناه بردن به رسانه به معنای محل تخلیه احساسات و هیجانات برشمرد و گفت: جامعهای که ارزشهای سنتی ایرانی و خانوادگی دارد در این جامعه به دلیل نگاهی که از رسانه ایجاد شده فرد نمیتواند تخلیه شهوت داشته باشد و به رسانه پناه میبرد، به این معنا که رسانه به یک قفس و زندانی تبدیل میشود که فرد در آن تخلیه هیجانات و احساسات خود را انجام میدهد و بدین ترتیب یک دنیای دیگری برای خود میسازد که این تاثیرات منفی بیشماری از جنبه علم (Neurosciences) عصب شناسی مغزی دارد.
وی ادامه داد: دیدن تصاویر مستهجن و تخلیه هیجانات پای اینترنت اثر منفی بر ذهن و مغز افراد میگذارد زیرا (Dopamine) دوپامین مغز یکی از هرمونهای نشاط و سرخوشی، شرطی میشود تا پای اینترنت ترشح کند که این در ابتدای امر باعث معتاد شدن فرد و در مرحله بعد گرفتن لذت دنیای واقعی و چشاندن لذت غیرواقعی به او میشود و فرد کمکم منزوی شده و در ارتباطات خود هیچ لذت و حسی ندارد و همه چیز او در یک زندان رسانهای و مجازی خلاصه میشود.
وی با بیان اینکه این آثار در بعد اجتماعی و روانشناسی بسیارزیاد است، در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: (WHO) سازمان جهانی بهداشت مصرف رسانه برای سنین زیر ۳سال را خطرناک عنوان کرده و گفته است که این رسانه خواه تلویزیون باشد یا موبایل و گیم، و برای سنین ۳ تا ۶سال رسانه باید با محدودیت شدید باشد به این دلیل که تا ۶سال عصبهای مغزی در حال تکمیل است.
پژوهشگر سواد رسانه تصریح کرد: فردی که از بطن تولد تحت تعلیم پدر و مادر خود باشد به راحتی میتواند در ۱۰ تا ۱۱سالگی روی پای خود در دنیای رسانه بایستند. مهم این است که فرزندان روی پای خود بایستند که این با همهگیری نهضت سواد رسانهای به معنای خودآگاهی در راهبری زیست دیجیتال و رسانهای افراد تامین میشود.
نظرات