شلوار تا خورده دارد مردی که یک پا ندارد…

جانباز همان دلداده و آسیب‏ دیده ‏ای است که پرمایه‏ ترین سرمایه خود را به مسلخ عشق برده است تا مُهر محبت و بندگی را بر پیشانی خود زند، همان کسی که با دریافت حقیقت وجود خویش به اوج انسانی خود رسیده و به ‏دنبال رضایت خدا و بهشت ابدی است.

شلوار تا خورده دارد مردی که یک پا ندارد…

به گزارش ۸دی، تجلیل از مقام جانبازی و جانبازان جنگ تحمیلی حداقل کار ممکن در برابر  آن همه ایثار، گذشت و فداکاری می باشد. رزمندگانی که برای حفظ میهن، ناموس خود و دفاع از ارزش های اسلامی پا به جبهه های حق علیه باطل گذاشتند و تا سرحد نثار اعضا و وجودشان از میهن اسلامی و جان و مال ملت دفاع کردند.

روز چهارم شعبان که سالگرد میلاد حضرت اباالفضل العباس است، روز جانباز نام گذاری شده است. ایشان با ایثارگری خود، چگونگی پیروی از پیشوای معصوم را عملاً تعلیم می دهد. حضرت اباالفضل العباس، آموزگار بزرگ عشق و وفا، امیر ادب، الگوی بی ‏بدیل شجاعت و مردانگی است. بصیرت ایشان مورد تأکید ائمه اطهار(علیهم السلام) بوده است. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «عموی ما عباس بینشی ژرف داشته است».

یکی از بارزترین شاخصه های حضرت عباس «وفا» است. وفاداری نسبت به پیشوای معصوم، مهم ترین مصداق وفا به میثاق الهی است. ایشان با بذل جان، وفاداری را به کمال رسانده و سمبل وفا نام گرفتند. امام سجاد(علیه السلام) در ستایش عموی بزرگوار خود می‏ فرماید: «خدا رحمت کند عمویم عباس را که جان خود را ایثار کرد و فدای برادرش شد، تا آن که دو دست او قطع شد، در عوض، خدا دو بال به او عنایت کرد که به وسیله آن، همراه ملائکه در بهشت پرواز کند، چنانکه برای جعفر بن ابی طالب نیز دو بال قرار داد. برای عباس در نزد خدا منزلتی است که همه شهدا در روز قیامت غبطه آن مقام را می‏ خورند».

جانباز همان دلداده و آسیب‏ دیده ‏ای است که پرمایه‏ ترین سرمایه خود را به مسلخ عشق برده است تا مُهر محبت و بندگی را بر پیشانی خود زند، همان کسی که با دریافت حقیقت وجود خویش به اوج انسانی خود رسیده و به ‏دنبال رضایت خدا و بهشت ابدی است. او همان انسان خودباوری است که کرامت و شجاعت را در جان خود جا داده و جهاد را بهترین میدان عرضه اخلاص خویش به پروردگار محبوب خود می ‏داند.

ما همه پیشرفت ها و موفقیت هایمان را مدیون خون شهدا و ایثار و از خودگذشتگی جانبازان و ایثارگران هستیم، جانبازان شیمیایی یا اعصاب و روانی که گاهی حتی عزیزان خود را فراموش می‌کنند یا جانبازان جسمی حرکتی که با وجود قهرمان بودن در نگاهشان شرم زحمت دادن دیده می‌شود.

دلنوشته یک جانباز ایرانی را در زیر بخوانید:

اگردوباره جنگی شروع شد وما نبودیم از قول ما رزمندگان دیروز به رزمندگان فردا بگوئید: در حین مبارزه با دشمن متجاوز، به *بعد از جنگ* هم بیاندیشید.
مبادا ارزش‌ها را در خاکریزها جا بگذارید، اگر چنین کنید، ارزش ها، مثل امروز، عوض می شود و عوضی‌ها ارزشمند می شوند.
می بینید که چگونه ما را غریبه می‌پندارند!
آن روزها:
قطار قطار می رفتیم.. واگن واگن بر می گشتیم.
راست قامت می رفتیم.. کمر خمیده بر می گشتیم.
دسته دسته می رفتیم. تنها تنها بر می گشتیم.
بی‌هیچ استقبال و جشن و سروری.
فقط آغوش گرم مادری چشم انتظارمان بود و دگر هیچ..!
اما مردانه، ایستادیم…
باور کنیدکه:
ماهم دل داشتیم،
فرزند و عیال و خانمان ‌داشتیم.
اما با دل رفتیم… بی‌دل برگشتیم.
با یار رفتیم… با بار بر گشتیم.
با پا رفتیم… با عصا بر گشتیم.
با عزم رفتیم… با زخم فرگشتیم.
با شور رفتیم… با شعور برگشتیم.
مااکنون پریشان هستیم.
اما پشیمان نیستیم.
ما همان کهنه رزمندگان پیاده‌ایم که سواری نیاموخته‌ایم.
ما همان هایی هستیم که به وسوسه‌ی قدرت نرفته بودیم.
می‌دانید تعداد ما در هشت سال جنگ، چند نفر بود؟؟؟؟
۳/۵ درصد از کل جمعیت ایران!!!
اما مردانگی را تنها نگذاشتیم.
ما غارت را آموزش ندیده بودیم.
رفتیم و غیرت را تجربه کردیم.
اکنون نیز فریاد می‌زنیم که:
این حرامیان یقه سفیدان قافله‌ی اختلاس از ما نیستند…
این گرگانی که صد پیراهن یوسف را دریده‌اند از ما نیستند .
این خرافات خوارج ‌‌‌پسند وصله ی مرام ما نیست.
ما نه اسب امام زمان دیدیم، نه بی ذکر سالار شهیدان، جنگیدیم.

شلوار تا خورده دارد، مردی که یک پا ندارد خشم است و آتش نگاهش، یعنی تماشا ندارد

رخساره می تابم از او، اما به چشمم نشسته/ بس نوجوان است و شاید، از بیست بالا ندارد

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه