پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
فرزندان ناخلف جریان انتخابات؛
از وعده های پوشالی کاندیداها تا خرید و فروش آرای انتخاباتی
از فراموشی مردم نسبت به عملکرد ضعیف اعضای شورا تا خریدوفروش آرای انتخاباتی میتوان یه عنوان فرزندان ناخلف جریان انتخابات یاد کرد.
به گزارش ۸دی، به نقل از آستانخبر؛ میخواهم در خصوص پدیده نهچندان جدیدی صحبت کنم که برخلاف بیماری آلزایمر، ارتباط چندان مستقیمی با افزایش سن ندارد و در هر سن و سالی میتواند هر فردی را دچار اختلال حافظه آنی حتی کوتاهمدت نماید! هرچند که شیوع این پدیده نحس اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی، در افراد مسنتر، بیشتر از جوانان است!
موضوع خریدوفروش آرای انتخاباتی که در گذشتههای نهچندان دور، بهعنوان یک پدیده شوم خوانده میشد و قبح این عمل بر کسی پوشیده نبود و حتی اگر کسی به دلایلی به آن مبادرت و حداقل سعی میکرد به خاطر حفظ آبروی اجتماعی، خانوادگی و شخصی خود، آن را بهعنوان یک راز حفظ کند، به چنان مرتبهای رسیده که امروزه از آن بهعنوان یک اعتراض اجتماعی، مد انتخاباتی، فقر فرهنگی و حتی عرف متداول، یاد میشود.
امروزه آنقدر پارادوکسها و متناقض گوییها در باب چرایی و چگونگی خریدوفروش رأی، فراوان شده که واقعاً نمیتوان پاسخهای روشنی به آن داد و ظاهراً این پدیده مرسوم شده تا مدتهای مدیدی میهمان صندوقهای رأی خواهد بود!
اگر هنوز با یادآوری این نمونه بارز مشهود ذکرشده عینی، شیوع «آلزایمر زدگی» را باور نکردهاید، این روزها فرصت مناسبی است که با یک تحقیق میدانی و باکمی توجه بیشتر به محاورات و دیالوگهای ردوبدل شده بین مردم در موضوع انتخابات و قلمفرساییهای شبانهروزی در شبکههای مجازی در مباحث ویژگیهای یک نماینده مجلس، دانایی و توانایی او، لزوم دقت و حساسیت در انتخاب مناسب، مذمت خریدوفروش آرا و …؛ به درک مشترکی در این خصوص برسیم. به نظرتان، این نطقها آشنا نیست؟ آیا درست در چند سال پیش، همین مباحث مطرح نبوده؟ آیا پای صندوقهای رأی، همانطور عمل کردیم که اعتقاد داشتیم؟ و …
آنچه مشخص است این است که اگر دستاندرکاران اجرایی و همچنین نخبگان و فرهیختگان جامعه در این خصوص بیشتر از این سکوت و اغماض نکنند و آن را بهعنوان یک مسئله حل ناشدنی بپندارند، دیری نخواهد گذشت که آسیبهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ناشی از آن گریبان همه را خواهد گرفت، هرچند که در همین زمان حال هم تبعات منفی آن را در نقلقول دیالوگهای بین برخی از کاندیدا و برخی مردم ناراضی از عملکرد آنان، میتوان شنید که یکی دیگری را به سلب مسئولیت از خود در قبال او به جهت فروش رأی خود به او متهم میکند و دیگری او را به عملکرد ضعیف و روا داشتن تبعیض در باب چرایی توسعه نامتوازن در جایجای شهرستانها!
بههرحال کاملاً مشخص و مبرهن است که موضوع خریدوفروش آراء، مسئلهای نسبی بوده و غیرواقعبینانه خواهد بود که انتظار داشته باشیم بتوان آن را بهکلی ریشهکن و پیشنهاد میکنم که برای رسیدن به لزوم جدی گرفتن خطر گسترش بلای «آلزایمر زدگی» در فضای مجازی و حقیقی، نخبگان و فرهیختگان جامعه در هر سمت و جایگاهی که هستند برای یکبار هم که شده، ستاد مدیریت بحران تشکیل دهند، ستاد مدیریت بحران پیشگیری از «آلزایمر زدگی». البته نه مثل این ستادهای رایج تکلیفی مدیریت بحران پدیدههای طبیعی و جوی (نوشداروی بعد از مرگ سهراب!) که بیشتر به دورهم نشینی های روزمره شباهت دارد!
ستاد بحران واقعی که با تکیهبر اعتقاد راسخ به سرنوشتساز بودن انتخابات در توسعه و پیشرفت کشور، استان و شهرستانها. تشکیل شود..
انتهای پیام/
نظرات