محمدحسین میرحسینی
8دی بررسی می کند/1

لیبرالیسم قانونگرای دولت تدبیر!/ مشاوران لیبرالی که در دهه ی چهارم انقلاب جا پای امثال سروش و کدیور میگذارند

اگر دیروز تئوریسینهایی چون سروش، کدیور، حجاریان و… مبانی، اصول و ارزشهای انقلاب را هدف تیر زهرآلود قلم و سخن خود قرار داده بودند و فرصتهای فراوانی را در دوره اصلاحات، به تهدید تبدیل نمودند، امروز نیز خطر امثال سریع القلمهای عمیقا لیبرال، در نفوذ و تصمیم گیری ها و تصمیم سازی های دولت یازدهم، به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست.

لیبرالیسم قانونگرای دولت تدبیر!/ مشاوران لیبرالی که در دهه ی چهارم انقلاب جا پای امثال سروش و کدیور میگذارند

سرویس سیاسی ۸دی؛

انقلاب اسلامی ایران بی شک پدیده ای نوظهور در قرن حاضر می باشد. انقلابی غایت گرا(teleoerical) ، آرمانگرا(utopianist) ، اسلامگرا(pan – islamist) و جهان شمول(casmapoklifianist) که از سوی رهبری بی نظیر(Unique) چون امام خمینی (ره) در جهان اسلام هدایت گردید و تحولی شگرف در عرصه روابط بین الملل و در معادلات سیاسی جهان پدید آورد. این رهبر تاریخ ساز، انقلابی را بنیان نهاد که بسان تیغی دو لبه همزمان علیه کمونیسم و کاپیتالیسم به کار گرفته شد. ایشان با هدف مقابله با سلطه ابرقدرتهای شرق و غرب، ملل اسلامی را به رویکردی مجدد به ارزشهای اسلامی فرا خواندند و با قائل شدن رابطه ای مستقیم میان انقلاب و ایدئولوژی، انقلاب را شرطی لازم و ضروری برای تحقق آرمانهای الهی و وسیله ای برای نیل به مقاصد مکتبی و ایصال جامعه بشری به تعالی انسانی تلقی کردند.(۱)

البته تردیدی نیست که شأن و شایستگی‌های مردم ایران به عنوان پایه گذار یکی از قدیمی‌ترین تمدن های جهان و خردمند ترین انسانهایی که بی هیچ تعصبِ غیر منطقی و جاهلانه، آخرین، برترین و کامل‌ترین دین آسمانی را برگزیده‌اند، بسیار بالاتر از چیزی است که هم اکنون به آن دست یافته اند، چرا که نه تنها برترین اصول و ارزشهای معنوی و اجتماعی به آنها تعلق دارد، بلکه خداوند به یُمن فضیلت‌های انسانی مردم این سرزمین ، نعمت را بر آنان تمام داشته و همگام با اعطای مسئولیت پرچمداری نهضت بیداری جهان اسلام و مبارزه با استکبار، ظرفیت‌های لازم برای الگوسازی و رشد و شکوفایی مادی و معنوی را نیز در این سرزمین، به ودیعه نهاده است.

الگوها و ارزشهایی چون استکبار ستیزی، حمایت از مظلومان و مستضعفان جهان، دفاع از نهضتهای اسلامی و آزادیخواه، ضدیت با نظام سلطه به سرکردگی آمریکا، مبارزه با شبکه صهیونیسم بین الملل، جلوگیری از نفوذ و سلطه ی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی غرب و دهها آرمان و الگوی ارزشمند دیگر که برگرفته از مکتب اهل بیت (ع) و نهضت تسلیم ناپذیر عاشورا و انتظار در طول تاریخ میباشد، همگی از عناصر و سلولهای تشکیل دهنده ی هسته ی مرکزی انقلاب اسلامی ایران میباشند و ارائه هرگونه تعریفی دیگر، متفاوت از آنچه که در بالا به آن اشاره شد، نسخه ی قلابی و تحریف شده ای از انقلاب اسلامی مردم ایران خواهد بود.

در ۳۸ سال گذشته ، همواره عده ای از روسای قوه ی مجریه یا برخی معاونین و مشاورین آنها کوشیده اند به نحوی این تحفه ی گرانبها را با نسخه های بدلی و قلابی اسلامی(مانند اسلام آمریکایی)تعویض یا دستخوش تغییر نمایند و یا برخی جریانات با تحرکاتی زیر پوستی و زیر جلدی(جنگ نرم) در صدد اصلاح! ساختارهای سیاسی و اجتماعی انقلاب اسلامی برآمده اند. از دولت موقت مهندس بازرگان و ابوالحسن بنی صدر گرفته تا دولتهای هاشمی رفسنجانی و محمدخاتمی، همواره ارزشها و الگوهای این انقلاب در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در معرض خطر تجدیدنظر یا لیبرالیزه شدن قرار داشته اند که البته همیشه هم با واکنش و عکس العمل به موقع  امت و امام امت، روبرو گردیده است.

اینگونه رفتارهای برخی سیاسیون بلندپایه داخلی، در داخل پازل چندبعدی و فراگیر دشمن شیطان صفت انقلاب اسلامی، یعنی آمریکا تعریف میشود، که متاسفانه به دلیل غفلت برخی نیروهای خودی، انقلاب مجبور به پذیرش برخی ریزشهای حداقلی شده و البته با این وجود با افتخار به راه اصیل خود با همراهی رویشهای مجدد نسل های جدید ادامه می دهد و در این میان کسانی ضرر خواهند نمود که لیاقت و شایستگی و افتخار همراهی با نظام مقدس جمهوری اسلامی را نمیتوانند اختیار نمایند.

بنابراین برای انقلاب اسلامی خطر خودی های غافل یا مغرض، از خطر دشمنان تابلودار خارجی اگر بیشتر نبوده کمتر هم نبوده است.

sariolghalam

متاسفانه در دهه ی چهارم انقلاب به جای اثبات و استحکام ارزشها و آرمانهای جهانی انقلاب اسلامی، شاهد حضور جریانی هستیم که به هیچ وجه ایدئولوژی مستقل و ضداستکباری جمهوری اسلامی ایران را برنمی تابند و کتابها، نوشته ها و گفته هایشان، نشان از نسخه پیچی های غرب گرایانه ی سکولار و کدخداپرستانه، برای پیشرفت اقتصادی جمهوری اسلامی دارد. جای بسی تعجب و شگفتی است که چگونه میشود رئیس جمهور یک کشور انقلابی و ضداستکباری بود و همزمان مشاورانی سکولار و غربزده انتخاب نمود که نظریاتی صد درصد مخالف با آرمانها و اصول ارزشهای انقلاب اسلامی تئوریزه میکنند و به خورد دولتمردان و بدنه ی تصمیم ساز دولت تدبیر میدهند!

از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم، جریانی در محافل علمی و البته بعضی از نهادهای رسمی کشور نضج یافته است که راهبرد «توسعه‌یافتگی» را در دل وابستگی تجویز می‌کند. بدین معنا که منشأ توسعه را جهان غرب دانسته و با اصرار بر توسعه‌ی برون‌زا، آن را در مدل «تعامل‌گرایی» پیشنهاد می‌دهد. در نگاه این جریان، هدف کلان نظام باید توسعه‌یافتگی به‌معنای رایج و متعارف غربی آن باشد و با توجه به برتری سرمایه‌ای و فناورانه‌ی غرب، ناچار به تعامل با غرب و پذیرش منویات آن در حوزه‌ی مسائل بین‌المللی، منطقه‌ای و حتی داخلی کشورمان باشیم.

البته این تئوری پردازی ها فراتر از اصول و ارزشها ، مشکل اصلی در عدم پیشرفت و توسعه یافتگی کشور را قانون اساسی و مکتب انقلابی مذهب تشیع معرفی مینماید.

وقتی که خوب دقت میکنیم میبینیم در پس اکثر رفتارها و جهت گیری های امروز دولتمردان دولت یازدهم به ویژه در عرصه سیاست خارجی و اقتصاد، نظراتی نهفته است که آنالیزورها و تئورسین هایی لیبرال آنها را در کتابها و مقالات سیاسی خود به عنوان دکترین فکری خود مدنظر قرار داده اند.

اگر دیروز تئوریسینهایی چون سروش، کدیور، حجاریان و… مبانی، اصول و ارزشهای انقلاب را هدف تیر زهرآلود قلم و سخن خود قرار داده بودند و فرصتهای فراوانی را در دوره اصلاحات، به تهدید تبدیل نمودند، امروز نیز خطر امثال سریع القلمهای عمیقا لیبرال، در نفوذ و تصمیم گیری ها و تصمیم سازی های دولت یازدهم، به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست.

دکتر محمود سریع القلم استاد دانشگاه شهیدبهشتی و مشاور رئیس جمهور، که رابطه ی بسیار نزدیکی با رئیس جمهور محترم دارد، از جمله  افرادی است که پیشرفت و توسعه کشور را در میان مکاتب توسعه غربی جستجو و تجویز میکند.

این مسئله را زمانی میتوان خوب احساس نمود که در جهت گیری ها، تصمیمات ورفتارهای سیاسی دولت یازدهم به خصوص دستگاه دیپلماسی کشور در سه سال اخیر، ردپای اندیشه های ماتریالیستی برگرفته از مبانی نظام فکری سرمایه داری غرب این استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، مشاهده شود.

صرف نظر از مصاحبه ها، اظهار نظرها، یادداشت ها و سخنرانی ها محمود سریع القلم، شاید بتوان شفاف ترین و صریح ترین بیان از اندیشه های سیاسی محمود سریع القلم را در لابلای نوشته هایش درکتاب «ایران و جهانی شدن، چالش ها و راهکار ها» مشاهده نمود.

ضدیت این اندیشه ها که برای به اصطلاح توسعه اقتصادی! و پروژه مدرنیزاسیون ایران از منظر جهانی شدن از سوی این استاد علوم سیاسی برای سیاستمداران کشورمان در نظر گرفته شده است، با اهداف و آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی کاملا مشهود است.

این کتاب در سال ۸۴ توسط مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام  که رئیس آن حجت الاسلام حسن روحانی بوده است ، چاپ شده و چاپ چهارم آن به ۹۱ باز می گردد.

جالب! آن است که رئیس جمهور محترم کشورمان، حجت الاسلام حسن روحانی که پیشگفتار این کتاب را به زیور قلم آراسته اند! در تمجید و تجلیل از این کتاب و نویسنده اش آورده اند:

تحقیق حاضر که توسط دانشمند گرانمایه دکتر محمود سریع‌القلم استاد دانشگاه و محقق توانمند همکار در مرکز تحقیقات! به انجام رسیده است، سعی کرده است ضمن پاسخ دادن به حساسیت‌های هویتی و فهم روندهای تاریخی –سیاسی نظام اجتماعی و اقتصادی ما، رویکردی را در میان رویکردهای دیگر برای بحث و گفت‌وگو و تسهیل تعامل فکری میان نخبگان سیاسی و نخبگان دانشگاهی فراهم آورد. امید است این اهتمام مرکز تحقیقات استراتژیک! برای فهم بهتر پدیده‌های جهانی و ارائه ی راه‌حل در مسائل چالشی!، مورد توجه محققان و سیاستمداران و تصمیم گیرندگان کشور قرار گیرد-حسن روحانی، قائم مقام مرکز تحقیقات استراتژیک، تیرماه ۱۳۸۴»

در این قسمت به برخی تضادها و تقابل های مبنایی و ایدئولوژیک تفکرات دکتر سریع القلم همکار سابق رئیس جمهور در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت، و مشاور فعلی وی، با قانون اساسی و اندیشه های حضرت امام و رهبر معظم انقلاب اشاره خواهیم نمود.

محمود سریع القلم مشاور رئیس جمهور روحانی، در صفحه ۲۲ کتاب “ایران و جهانی شدن، راهکارها و چالش ها” آورده است:

«….فلسفه حاکم بر این منطق کانونی، روش افزایش سرمایه و ثروت است که صرفاً در چند قرن اخیر رشد کرده و بر مبانی نظام سرمایه‌داری شکل گرفته است. مکتب فکری حاکم بر این جریان ثروت‌اندوزی از زمان چاپ کتاب ثروت ملل توسط آدام اسمیت تا به امروز، سرمایه‌داری است»(صفحه ۲۲)

«….در فرآیندهای جهانی شدن، اصل بر اقتصاد است و بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها در مسائل اقتصادی متمرکز است و نکته مهم تر دوم اینکه اگر کشور میان پایه و در حال توسعه‌ای تصمیم گرفت در این فرآیند وارد شود باید به دنبال استقلال اقتصادی نباشد!! بلکه اقتصاد خود را در معرض تار و پود اقتصاد جهانی به خصوص غرب قرار دهد!!….» (ص۱۰۶)

دکتر سریع القلم در حالی به عدم استقلال اقتصادی اشاره میکند که دراصل چهل وسوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،چنین آمده است: «هدف عالی جمهوری اسلامی ایران،تحقق استقلال اقتصادی، رفع فقر و برآوردن نیازهای درحال رشد انسان‌هاست.

نظر حضرت امام خمینی در مورد استقلال اقتصادی؛

تقابل نظرات و تفکرات اقتصادی و سیاسی دکتر سریع القلم با تفکرات حضرت امام، در این بیان حضرت امام خمینی کاملا مشهود و مشخص است. ایشان در رابطه با استقلال اقتصادی بیان میدارند:”«استقلال با وابستگی جمع نمیشود. مافرهنگمان وابسته بشوداستقلال نداریم. اقتصادمان وابسته شود استقلال نداریم. اول باید اینها را درستش کرد تا ما بتوانیم اسم خودمان را یک مملکت مستقل بگذاریم”.»(صحیفه امام ج۱۰ص۴۳۸)

در جهان امروز آنچه که مسلم است ارتباط غیرقابل انکار اقتصاد و سیاست است. به طوری که نمیتوان کشوری را مشاهده نمود که دارای استقلال اقتصادی باشد ولی در مسائل سیاسی و بین المللی از سیاستهای کشورهای دیگر تبعیت نماید.

امام بر این باور بودند که استقلال اقتصادی مقوله ای کلیدی است که حیات ملت بدان وابسته است و دستیابی به آن کشور را بیمه خواهد کرد و برخلاف مشاور رئیس جمهور که معتقد است “در فرآیند جهانی شدن نباید به دنبال استقلال اقتصادی باشیم بلکه اقتصاد خود را در معرض تار و پود اقتصاد جهانی به خصوص غرب قرار دهیم!

بنابراین اینکه وابستگی اقتصادی ، وابستگی سیاسی و فرهنگی را به دنبال خواهد داشت مسئله ای است غیر قابل انکار و غیر قابل چشم پوشی. در واقع آنچه که روشن است اینکه جمهوری اسلامی ایران برای عمل به آرمانهای خود مانند: صدور انقلاب اسلامی به دنیا، حمایت از مظلومان و مستضعفان جهان و مقابله با مستکبران و زورگویان در نظام بین الملل، نمیتواند اقتصادی پیوسته و وابسته به نظام سرمایه داری آمریکا داشته باشد، چراکه اساسا انقلاب اسلامی برای به چالش کشاندن ارزشهای ناعادلانه نظام کاپیتالیسم سرمایه داری و کمونیسم الحادی پابه عرصه وجود گذاشته است، و چگونه میتواند پدیده ی جهانی شدن که براصول نظام ماتریالیستی و ظالمانه سرمایه داری بنا شده است را بپذیرد؟

اما مقام معظم رهبری هم مانند حضرت امام(ره)، استقلال اقتصادی را پیش شرط دست یابی به استقلال در تمام ابعاد سیاسی اجتماعی و نظامی میدانند. رهبرانقلاب جمعه گذشته در سخنرانی سالگرد رحلت حضرت امام خمینی در حرم مطهر ایشان اذعان نمودند: “ادغام اقتصاد یک کشور در اقتصاد جهانی، افتخار نیست ، بلکه خسارت است….استقلال اقتصادی تنها با اقتصاد مقاومتی به دست می آید”.

همچنین مقام معظم رهبری در جایی دیگر با انتقاد به نظام سرمایه داری غرب و اشاره به الگوی اقتصاد مقاومتی، بیان میدارند: گرایش به اقتصاد مقاومتی مخصوص ما  نیست؛ امروز در بسیاری از کشورها – بخصوص در این سالهای اخیر – با تکانه‌های شدید اقتصادی که در دنیا به‌وجود آمد، کشورهای متعددی به دنبال مقاوم‌سازی اقتصاد خودشان برآمدند….. این اقتصاد سرمایه‌داری با مشکلاتی که ناشی از این اقتصاد بود، از غرب و از آمریکا سرریز شد به بسیاری از کشورها؛ و اقتصاد جهانی در مجموع، یک کل مرتبط به یکدیگر است، طبعاً کشورها از این مشکلات کم‌وبیش متأثر شدند؛ ….احتیاج ما به اقتصاد مقاومتی بیش از کشورهای دیگر است؛ ما بیشتر احتیاج داریم که اقتصاد خودمان را مقاوم‌سازی کنیم.. (۱۳۹۲/۱۲/۲۰)

ادامه دارد…

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه