به گزارش ۸دی نیوز ، سکوتی فضای پارک را گرفته بود که دلتنگتر شدم ، دلتنگِ دلتنگِ دلتنگ… وقتی وارد فضای منتهی به مزار شهدای گمنام شدم ، بردلتنگی یم افزونی شد…

دلم آنقدر فشرده شد که نفهمیدم چگونه خودم را برسر مزارشان انداخته ام … مزار مردانی که خودشان محل مزارشان را انتخاب نموده بودند که یادمان بدهند آنها غریب نیستند مائیم که در این روزگار  غریبیم . آنقدر در روزگار روزمره مان غرق شده ایم که برخی اوقات برای نام و جاه چنگ میزنیم …

این روزها وقتی در رسانه ها حرف تشییع شهدای گمنام را می شنوی یا میخوانی، مرا به یاد مراسم تشییع شهدایمان در املش که همین چندماه پیش برگزارشد،     می اندازند ، همه برای  برگزاری پرشور این مراسم چه برنامه هایی ریختند و خداراشکر به بهترین جلوه پیش رفت… ولی وقتی تمام شد نمیدانم چرا حداقل عصر پنج شنبه ها کم اینجا میآیند … چرا برخی ها که قول های زیادی داده بودند اجراییش نکردند …چرا اینجا اینقدر سردست … سرد از حضور … حضور من و تو …از حضور کسانی که فریادزنان در صفوف اول ورودتان لبیک میگفتند… برای خودمان می گویم… ما گمنامیم ، آنها در آسمان جایشان خوبست …

اندکی برای خودمان فکری کنیم …

 

 

مزار شهدای گمنام مزار شهدای گمنام 1 مزار شهدای گمنام 6 مزار شهدای گمنام 2 مزار شهدای گمنام 3 مزار شهدای گمنام 5