مذاکره با شیطان بزرگ

چندسال پیش یکی از کارشناسان مسائل سیاسی که سالها تجربه دیپلماتیک و پارلمانی و حتی حقوقی نیز داشت تئوری مذاکره با همه در هر شرایط- حتی مذاکره با شیطان در قعر جهنم – را ارائه داد.البته این دیپلمات نتوانست در آستانه انتخابات مهم دوم خرداد۷۶ از ملاقات و مذاکره با فرستاده انگلیس برای پیروزی کاندیدای […]

مذاکره با شیطان بزرگ

چندسال پیش یکی از کارشناسان مسائل سیاسی که سالها تجربه دیپلماتیک و پارلمانی و حتی حقوقی نیز داشت تئوری مذاکره با همه در هر شرایط- حتی مذاکره با شیطان در قعر جهنم – را ارائه داد.البته این دیپلمات نتوانست در آستانه انتخابات مهم دوم خرداد۷۶ از ملاقات و مذاکره با فرستاده انگلیس برای پیروزی کاندیدای مطلوبش بهره گیرد و اتفاقا جریانی که بعدها به نام اصلاات شناخته شدند همین ملاقات را آنچنان برجسته نمودند که به یک پدیده قریب به خیانت ملی! تعبیرشد.

خبر مذاکره کوتاه وتلفنی رئیسان جمهور ایران وامریکا از آن چنان اهمیتی برخورداربود که تا ساعتها و بلکه روزهای اینده مورد تحلیل و تفسیر مفسران و خبرگزاریها قرار گیرد.در هر صورت خط قرمز مذاکره مستقیم با امریکا درخصوص مسائل فی مابین شکسته شد و پس از۳۵ سال مذاکره تلفنی ولو کوتاه مدت این تابو و خط قرمز را شکست، مذاکره با امریکا یعنی شیطان بزرگ در عالی ترین سطح دیپلماسی صورت گرفت. درهمین ارتباط چند نکته ارائه میگردد:

 

۱- به میزانی که سخنرانی مستدل و منطقی روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل توانست منجر به وحدت ملی در اعلام حمایت از مواضع وی گردد، مذاکره تلفنی ایشان با رئیس جمهور امریکا موجب برداشت ها و تفاسیر  متفاوت خواهدشد.عده ای در داخل که شاید به ملاقات رودر روی اتفاقی- ولو در راهروهای سازمان ملل و یا برخورد لحظه ای در ضیافت دبیرکل سازمان ملل- رضایت میدادند شاهد مذاکره تلفنی دو رئیس جمهور با یکدیگر بودند،ممکن است خوش باورانه در رویای پایان همه مشکلات  طرفینی بسر برند.درعین حال نمیتوان نگرانی نیروهای انقلاب واصولگرا را از این مذاکره نادیده گرفت.

۲- صرف نظر از مباحث مطرح شده بین دو طرف به نظر میرسد اصل مذاکره مستقیم خود موضوع اصلی این اتفاق است زیرا دو طرف به راحتی می توانستند همه پیامهای خود را ازطرق دیگر منجمله وزرای خارجه یا اجلاس پنج بعلاوه یک با ایران منتقل نمایند.حال که این مذاکره صورت گرفته و اقای روحانی از خط قرمز۳۵ساله عبور کرده است درحقیقت یک کوپن مهم خویش را از دست داده است. امیدواریم به همان میزان توانسته باشد برای منافع ملی و انقلاب اسلامی کسب امتیاز نماید.

۳-  امام راحل عظیم الشان(قدس الله نفسه الزکیه) امریکا را شیطان بزرگ نامید و در واکنش به قطع رابطه ازسوی امریکا تنها کار درست رئیس جمهور وقت امریکا را همین کار دانسته بود. البته این سخن به معنای دشمنی ابدی بین دو دولت وملت نخواهد بود. همیشه درسیاستهای اعلامی امام و پس ازآن مقام ولایت تکرارشده است که اگر امریکا “آدم” شود مذاکره با او تحت شرایطی پذیرفته است.

هرچند امریکا دیگر یارا وتوان گذشته را ندارد و درعوض جمهوری اسلامی ایران روز به روز قوی تر شده است اما امریکا همچنان شیطان بزرگ ودشمن ملت ایران است.تداوم تحریمهای ظالمانه موید این نظر است. هنوز صحنه بازی بهم نخورده است فقط دشمن قدری ضعیف شده است. باید دقت و کیاست لازم صورت گیرد تا عملیاتی از این دست دشمن را احیاء و تقویت نکند!.

۴-  هرچند نمیتوان از کاربردهای داخلی این مذاکره در هر دو کشور چشم پوشید درعین حال باید مراقب بود تامسائل کلانی از قبیل رابطه با امریکا دست مایه سوء استفاده جریانات سیاسی نگردد. بعبارتی دیگر جریان حاکم بر دولت از استفاده داخلی ازاین ماجرا جدا بپرهیزد. زیرا این ماجرا با اعتقادات انقلابی وارزشی مردم پیوندی مستحکم دارد.و اگر روحانی امروز میتواند در مجامع جهانی با عزت سخن بگوید مدیون شهیدان همیشه شاهد وامام سرافرازی است که امریکا را شیطان بزرگ میدانست. همچنین مدیون همه مجاهدان صحنه علم و عمل – از دانشمندان هسته ای تا مبارزان وپاسداران تفکر انقلاب اسلامی که تاثرشان در منطقه وخاورمیانه مورد قبول همگان است-  مجموعه این عوامل است که دولت جمهوری اسلامی ایران را درمنطقه در موقعیت مناسبی قرار داده  که حتی شیطان نیز آن را به خوبی درک می کند.به دیگر سخن برای همین صحبت تلفنی کوتاه هزینه”ملی” پرداخت شده است؛ دولت آن را خرج منافع جناحی نکند.

۵- نحوه اعلام دو طرف در اینکه کدام طرف مایل به مذاکره ودرخواست کننده بوده است نیز نشان داد که امریکا همچنان غیر قابل اعتماداست. آنان این درخواست را از جانب روحانی میدانند درحالیکه روحانی از تمایل اولیه کاخ سفید واوباما سخن میگوید. یا روحانی از بیان حقیقت ابا میورزد که با ادعای راستگوئی اش در تناقض است یا رایس دروغ میگوید که البته عادت سیاستمداران امرایکائی است.ما به رئیس جمهور روحانی اعتماد داریم و شرایط نیز حکایت از نیاز امریکا به این مذاکره دارد. درهرصورت وقوع این پدیده به این معناست که دولت روحانی وتحلیلگران باید بدانند که امریکا همچنان غیر قابل اعتماداست. و حتی از صداقت حداقلی نیز برخوردار نیست. نرمش قهرمانانه یعنی اینکه در حالیکه نرمش صورت میگرد از اصل رقیب و دشمن غفلت صورت نگیرد.همه وبویژه دولت روحانی وتیم دیپلماسی اش باید بدانند که با طرفی غیر صادق روبرو خواهندبود.

۶-  نکته دیگری که نباید ازآن غفلت نمود احتمال تاثیر گذاری امریکا برآرایش سیاسی داخل ایران از طریق دیپلماتیک واحیانا گشایش اقتصادی است. تا عملا اصولگرایان ومعتقدان به مبارزه ومقاومت را عامل مشکلات نشان دهد.اگر این موضوع را بپذیریم باید قبول کرد که نزدیکی ها و تغییر لحن های امریکا دامی است برای دولت موجود تا همچنان پیگیراهدافش باشد ولو آنکه تغییر “نظام” را برای خود هدفی غیر قابل وصول ببیند درپی تغییر ماهیت نظام باشد.

نویسنده: غلامرضا دولتی

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه