نکات منفی و مثبت سریال آنام؛

روایتی جذاب با پایان بد/ قهرمان فیلم به «ضدقهرمان» تبدیل شد

“آنام” به کارگردانی جواد افشار که سریال موفقی چون کیمیا را در کارنامه هنری خود دارد این بار اقدام به ساخت یک سریال خانوادگی اجتماعی با داستان جذاب کرد که توانست جذابیت های بسیاری برای مردم داشته باشد.

روایتی جذاب با پایان بد/ قهرمان فیلم به «ضدقهرمان» تبدیل شد

به گزارش خبرنگار ۸دی، سریال آنام به کارگردانی جواد افشار بعد از ۶۱ قسمت به اتمام رسید، جواد افشار که سریال موفقی چون کیمیا را در کارنامه هنری خود دارد این بار اقدام به ساخت یک سریال خانوادگی اجتماعی با داستان جذاب کرد که توانست جذابیت های بسیاری برای مردم داشته باشد.

گلچهره سجادیه با این سریال پس از سالها دوری از تلویزیون دوباره به تلویزیون بازگشت و در نقش مادری فداکار، زنی استوار و خانواده دوست درخشید.

 

گلچهره سجادیه کاملا در نقش مارال سلطانی جا افتاد و بازی او باورپذیر و زیبا بود که بسیاری از لحظات بینندگان دلشان به حال این مادر مظلوم سوخت و با او همدردی کردند.

مارال قبل از سهند با احمد ازدواج می کند که بخاطر دستکاری ترمز خودرو که توسط پسرعموی سهند انجام می شود فوت می کند. مارال از او باردار است و با وجود مخالفت اطرافیان در تلاش است که فرزند احمد را بدنیا بیاورد و بزرگ کند.

مارال که اکنون کارخانه دار بزرگ است، اکنون دختر خود آرزو را پیدا می کند و بانام ماهگل به زندگی دختر خود وارد می شود.

ماهگل در عین اینکه فرد ثروتمندی است در خانه دخترش بی آنکه آرزو بداند که مادر واقعی اش است به عنوان خدمتکار مشغول کار است. فیلم در همه این سکانس ها، تلاش و مبارزه خستگی ناپذیر مارال در دوران جوانی و هم در نقش ماهگل در دوران پیری را روایت می کند.گلچهره سجادیه در نقش ماهگل برای ایفای این نقش از میمیک صورت مناسب برخوردار است و در سایر سکانس ها نیز بخوبی نقش یک مادر رنجیده، مضطرب و نگران را ایفا می کند.

نقطه ضعف اصلی این فیلم پایان نامناسب فیلم و پیام اخلاقی است که به مردم مخابره می شود، شخصیتی به نام کبیر که برادر شوهر سابق مارال است با کینه ای که از مارال دارد سعی دارد تا کارخانه موادغذایی بزرگ مارال را به ورشکستگی بنشاند، از پدر خوانده آرزو اخاذی کرده و به اهداف خود برسد.

پدر خوانده آرزو که مدیرعامل یکی از بانک های مطرح کشور بوده در برابر تهدیدهای کبیر مبنی بر افشای راز بر آرزو سعی دارد وام میلیاردی بگیرد و در این راه از هیچ جنایتی دست برنمی دارد و بیش از ۲ نفررا به قتل می رساند، آزادی یک مجرم سابقه دار و اخاذی مدیرعامل یکی از بانک های مطرح کشور یکی از نقاط ضعف زننده فیلم بود زیرا مدیرعاملان بانک های مطرح کشور از حفاظت خاصی بهره می برند و اساسا امکان این اخاذی وجود ندارد و نوع جدید از اخاذی را به تبهکاران معرفی می کند.

نکته ضعف بعدی فیلمنامه رسیدن کبیر به اهداف پلید خود است، کبیر آرزو را در بچگی به پدرخوانده اش می فروشد، کارخانه مارال را نابود می کند و با زندگی صدها کارگر بازی می کند تا اینکه یک فرد از نزدیکان مارال او را به قتل می رساند، این نشان می دهد کشور بدون قانون بوده و دستگاه های اطلاعاتی امنیتی و انتظامی خواب بوده و مردم خود باید انتقام از انسان های پلید بگیرند که نکته خوبی نیست.

 

 

نکته ضعف دیگر این فیلم پاشیدن کارخانه ای که به گفته صاحبش با سرمایه حلال به وجود آمده و صاحب کارخانه بسیار به احوال کارمندان و کارگران حساس بوده است، این نکته برای مخاطب باورپذیر نبوده و فرهنگ کار را به زیر سوال می برد در حالی که صاحب کارخانه هیچ تلاشی برای احیای کارخانه نمی کند و کارخانه از دست می رود.

 

نکته ضعف اصلی و آخر فیلم نامه پایان بسیار بد فیلم است، مارال که به عنوان قهرمان قصه یاد می شود چون از دیدن دخترش ناامید می شود دست از درمان و دیالیز کشیده به روستای بچگی خود رفته و در آنجا از دنیا می رود، این عمل مارال در شرع مقدس اسلام نوعی خودکشی محسوب می شود. زنی که نماد استواری است یک باره در زمان اوج و رسیدن به دخترش که سی سال از دیدن اش محروم بوده دست از درمان کشیده و از دنیا می رود و این لحظه غم مضاعفی را به بیننده منتقل می کند.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه