پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
نامه شدیداللحن حیدر رحیم پور به رئیس قوه قضائیه؛
در تمام دوران ریاستتان یک قاضی جانی نبوده که او را به دار بکشید یا در نمازهای جمعه شلاق بزنید؟!
آیا یک قاضی هم نبوده که مستحق کیفر باشد و آن را در مقابل دادگستری یا چون مولای تان در ازدحام نمازجمعه شلاق بزنید، تا مردم باور دارند دادگستری برای قضات خلافگر خانه امنی نیست؟!
به گزارش ۸دی به نقل از عدالتخواهی، حاج حیدر رحیمپور ازغدی نامهای خطاب به رئیس قوه قضاییه نگاشته است. این نامه در جلسه دیروز رئیس قوه قضائیه با اتحادیههای دانشجویی، از طرف جنبش عدالتخواه دانشجویی به آیتالله آملی لاریجانی داده شد.
متن نامه به قرار زیر است:
بسمه تعالی
دادگستری ما التقاطی است…
و التقاطی به چیزی گفته میشود که سروسامانی نداشته باشد و سخن یا نامهای فقط برای رفع الوقت گفته یا نوشته شود. آقای رئیس قوه قضائیه آگاهند که خلیفه اول سلمان پاک را برای امیری هرمزگان که ناآرامیهایی در آنجا پدید آمده بود برگزید، و سلمان برای کسب تکلیف خدمت مولایش رسید و علی امیر مؤمنان به او گفت چرا نروی؟ و خلیفه را مجبور کرد کسی را بفرستد که شایستگی تو را نداشته باشد و سلمان سوار بر حمارش راهی هرمزگان گردید و چیزی نگذشت که آنجا را آنچنان امن و آرام ساخت که خیالپردازان میگفتند جنّیان در چنین ایجاد نظمی، سلمان را یاری کردهاند وگرنه چگونه میشود که پیرمردی چنین آرامش را بیافریند؛ و اسلامشناسی به پاسخشان گفت این اجرا در آیین اسلام است که چنین توانی را دارد و ربطی به اینکه یک نفر آنها را اجرا کند یا اُمّتی ندارد.
آقای رئیس!
علت همه درماندگی شما به این است که دادگستری شما التقاطی است و شما به همه احکام شرع عمل نمیکنید. به امیر مؤمنان خبر میدهند که نماینده حضرتش در اهواز از مردم رشوه میگیرد و حضرت دستور میدهند بلافاصله او را از شغلش بگیرید و در شهر بگردانید تا رسوا شود؛ و پسازآن او را بیاورید و از همگان بخواهید قسم بخورند و آنچه را که به اجبار و رشوه داده به رقم آورند، و از مال او بردارید و سپس شلاقش بزنید و رهایش سازید و مسلّم است که چنین شخصی دیگر در شهر باقی نمیماند و نیازی به زندانی کردنش نمیباشد.
آقای لاریجانی!
شما که مسیر قضاوت دادگستری بر پایه معلولها میباشد و کاری به علّتها ندارید، و متأسفانه احکام شرعی را گزینشی به کار میگیرید و کاری به کیفیت اجرا قانون ندارید، و میفرمایید علّت زیادی پرونده، این است که ما نیاز به پانزده هزار قاضی و چندین ساختمان دادگستری داریم! و یاران مشهدی شما خبر میدهند که یک هکتار زمین را برای افزودن بر زندانهای فعلی تهیه کردهایم! این را بدانید که بودجه دادگستری آمریکا بیشتر از همه بودجه کشور ایران است و جنایات در آمریکا بیش از هر کشوری است.
آقای آملی!
این را نیز بخوانید جوانی که پس از کودتای ۲۸ مرداد به خارج رفته بود پس از پیروزی انقلاب، به ایران برگشت و از کشوری چنین حکایت میکرد که در شهر میگشتم و چشمم به ساختمانی افتاد که درب آن باز، و پیرمردی وسط سالن نشسته و روزنامه میخواند. پرسیدم اینجا کجاست و این پیرمرد کیست؟ در پاسخ شنیدم که اینجا دادگستری است و این پیرمرد رئیس دادگستری است و چون شکایات اندک است قاضی هم خود او میباشد و هرگاه شکایتی برسد، تا به پرونده خاتمه ندهد حتی خواب و فرصت خوردن را ندارد!
و بدانید که حکم شرع بر این است که قاضی نباید پروندهای را که شب به دستش میرسد رسیدگی آن را به صبح بیندازد.
سوگند بخدا در دادگستری شما بسیار پروندههایی میباشد که اگر آنها به قضاوت مسجدی واگذارند، در چند ساعت مطابق شرع حلّ و فصل میکند، در دادگستری شما چند ماه دستبهدست میشود! و شما از کمبود قاضی ناله میکنید.
آقای رئیس!
اگر این گزارش را نادیده بگیرید این را که همین چندی پیش در روزنامه خواندید و از تلویزیون شنیدید چگونه میتوانید پاسخ بدهید؟
چندی پیش هلند گزارش داد: چون تعداد قضات و کارمندان دادگستری بیش از شکایات و زندانیان گشته بود ما ۳۲۳ نفر از آنان را بازنشست کردیم و این نیست مگر به این دلیل که چنین دادگستریهایی به تمامه به قوانین کشورشان عمل میکنند و التقاطی نیستند؛ لیکن بسیاری از قضات شما پروندهای که قضاوتش بیش از ساعتی نمیطلبد ماهها برای اهدافشان دستبهدست میکنند و شما از کمبود قاضی شکایت دارید و زندانیان موقت شما چه گنهکار و چه بیگناه، تا رسیدگی به پروندههایشان زندانی موقت میشوند.
آقای رئیس قوه!
اگر دادگستری شما مرعوب غرب نبود و از همان آغاز توجهی به آیۀ «و لکم فی القصاص حیات یا اولی الأالباب» کرده بودید، اینک کار به اینجا نمیرسید که از مجلس تقاضا کنید حکم قتل هروئین فروشها را تبدیل به زندان بگرداند، زیرا ما هم اکنون پنج هزار اعدامی پشت خط اعدام داریم.
نمیدانید خداوند که میفرماید «و فی الاقصاص حیات» از شمایان مهربانتر است و به خاطر پیشگیری از زیادی جنایت است که تا این اندازه به اجراء قصاص تأکید میکند؛ زیرا مفهوم آیه این است که اگر قصاص نباشد اسلامتان میمیرد و شگفت اینکه شما نوجوان خامی را که بر سر هیچ و پوچ به دعوایی میپردازد و ناخودآگاه چاقو را میکشد و طرف را میکشد حکم اعدامش را صادر میکنید، لیکن برای هروئین فروشی که صدها انسان را خاکسترنشین و آنان را میمیراند تقاضای تبدیل اعدام به حبس ابد میکنید و تا آخر عمرش چند میلیارد تومان خرج زندان او و خانوادهاش میکنید! یا «أولی الألباب» بهوش آیید.
آقای رئیس دادگستری!
در همه دوران ریاست خودتان یک قاضی جانی در دادگستری شما نبوده که قصاصش واجب باشد و او را مقابل دادگستری بدار بکشید؟ تا مردم آسیبدیده از این دادگستری در جمهوری اسلامی شعارهایی چنین تند را جز به زیان ما ندهد و شما بگویید این ضدانقلاب است و در پی مقابله با روحانیت و انقلاب. چرا روحانیت؟!
اعتراض اینان بر دادگستری چیان است، نه روحانیت.
بفرض محال که چنین قاضیای نداشتهاید؛ آیا یک قاضی هم نبوده که مستحق کیفر باشد و آن را در مقابل دادگستری یا چون مولایتان در ازدحام نماز جمعه شلاق بزنید، تا مردم باور دارند دادگستری برای قضات خلافتر خانه امنی نیست.
آقای رئیس!
این سخن جوانی را هم که به کار اقتصاد مقاومتی پرداخته بوده است و خاکسترنشین قضاتی گشته که گردن حق و باطل را باهم میزند نیز بشنوید.
آن جوان میگوید: «قاضیای که شکمش با مال حرام سیر شود بهتر از این نمیگردد» و چنین حکایت میکند.
شخصی که میتواند با فضولات گاو و کاه نیشکر کود وری کامپوس را تولید کند، پس از ورشکستگیاش گاوداران و اصطبل های مملو از کودها را مناسب رشته دید و به ایران آمد؛ او را به جرم ناکرده، به زندان میافکند و بدهیهای او را به طلبکارانش نمیدهد و آقای رئیس دادگستری آن پولها را به فرد میدهد و با فرع آنها، حقوق قضات را میدهد؛ قاضیاش به از این نمیشود.
آقای لاریجانی!
مرغی که دانه حرام بخورد، یاکریم نمیخواند.
حیدر رحیم پور ازغدی
نظرات