حمله تند یکی از خوانندگان قدیمی به شجریان؛

اکبر گلپا: شجریان چرا اکنون معترض شده؟ / تنها توصیه من به جوانان این است که از راه شجریان دوری کنند

شاید شنیدن این نصیحت از هرکسی انتظار می رفت جز اکبر گلپا؛ کسی که وقتی شجریان به تهران آمد، او را برد و جا و مکان داد.

اکبر گلپا: شجریان چرا اکنون معترض شده؟ / تنها توصیه من به جوانان این است که از راه شجریان دوری کنند

به گزارش ۸دی، «تنها توصیه من به جوانان این است که از راه شجریان دوری کنند» شاید شنیدن این نصیحت از هرکسی انتظار می رفت جز اکبر گلپا؛ کسی که وقتی شجریان به تهران آمد، او را برد و جا و مکان داد. شخصیتی که محمدرضا شجریان در وصف او می‌گوید: «هنگامی که نوجوانی ۱۷ساله بودم، صدای آقای گلپایگانی را از رادیو می‌شنیدم و آواز او باعث شد تا به موسیقی علاقه‌مند شوم». حالا اکبر گلپایگانی (معروف به گلپا) در مصاحبه ای تصمیم گرفته است تا از شجریان بگوید.

به گزارش رجانیوز چند سالی است که برای جماعتی از سیاسیون که قصد داشتند بعد از فتنه ۸۸ با نماد سازی از شجریان اهداف سیاسی خود را پیاده سازی کنند، به خوبی مشخص شده است که برای شجریان هم با آن همه ادعا و طرفدارانش باید با هر بغض و گریه‌ی نمایشی هم که شده راه بازگشت‌ به میهن را بازکنند و به هر نحوی که شده استاد!  را بار دیگر در موسیقی ایران احیا کنند. گاهی با هیاهو و جنجال سازی و گاهی هم با مظلوم نمایی در برابر صداو سیما.

شجریان و اطرافیان او به خوبی درک کرده اند که پس از کوچ به بی‌بی‌سی و  پس از حذف صدایش از رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی مانند تلویزیون- مانند هر هنرمند کوچ‌کرده‌ی دیگری- به میزان قابل توجهی پایگاه اجتماعیش کاهش یافته است؛  تمام کارهای تبلیغاتی ای که در این چند سال هم صورت گرفته، درواقع پروژه‌ایست برای احیای مجدد شجریان در فضای موسیقی ایران.

اما حالا اکبر گلپایگانی یکی از خوانندگان قدیمی از این شیوه رفتاری شجریان لب به اعتراض باز کرده و می گوید: «آقای شجریان که در دهه شصت در موسیقی ایران برای خود امپراتوری ایجاد کرده بود، چرا اکنون معترض شده است؟ مگر نه آنکه وقتی که من در دهه ‌شصت خانه‌نشین بودم، او برای خود یکه‌تازی می‌کرد… اگر قرار به حرف‌زدن باشد، شرمنده خواهند شد».

گلپا در بخش دیگری از مصاحبه خود علت شرمندگی شجریان را چرخش های مقطعی بر اساس منافع و رفتارهای تصنعی او معرفی می کند. او در این باره با اشاره به یکی از همکاری های مشترک خود با شجریان و هوشنگ ابتهاج می گوید: «این دوستان بعد از مدتی دریافتند که نمی‌توانند مانند امثال فرهنگ شریف باشند و به سمت خودنمایی سیاسی حرکت کردند. اما، من مانند آن‌ها هر روز به رنگی درنیامده‌ام. من که مثل این آقایان هرلحظه تفکرم تغییر نکرده است».

Video Player

a_biihe8f6g7h8g41g21382h8805ej4179i5f0f8372404-795t__45167.mp4 | دانلود فیلم

 

البته شجریان قبلا نیز خود به این رفتار دوگانه اش اذعان کرده بود و در مصاحبه با شبکه ضد انقلاب بی بی سی فارسی می گوید «حقیقتش من از اولش هم انقلابی نبودم ولی به خاطر شرایط اطرافم مجبور بودم». شاید با این سخن بتوان راحت تر معنی رفتار شجریان در ماجرای فتنه ۸۸ درک کرد. اپورتونیسم یا فرصت طلبی باعث خواهد شد یک فرد به سرعت بر حسب تغییر اوضاع سیاسی یا تغییر رژیم یا زمامدار بنا بنفع شخصی تغییر عقیده دهد؛ یگانه هدف چنین فردی در زندگی منفعت فردی و شهرت اوست. چنین فردی فرزند حوادث است و همیشه منتظر تحول حاد در جامعه است تا بتواند منافع شخصی خود را کسب کند. چنین روحیه‌ای باعث می شود تا یک فرد در یک مقطع و برای کسب منافع، ظاهری انقلابی پیدا کند و چند سال بعد، در موقعیتی دیگر رنگ عوض کند و با براندازان و مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران همراه شود.

در بخش دیگری از این مصاحبه گلپا از فعالیت های دهه ۶۰ شجریان هم می گوید: «بر مردم واضح است که در طول این سالها به ‌خصوص در دهه‌شصت، این آقایان چه کردند. هرکسی می‌آمد که کار موسیقی انجام دهد، همین‌ها چوب لای چرخش می‌گذاشتند و نمی‌گذاشتند که مکتب‌های موسیقی ادامه پیدا کند، زیرا می‌خواستند همه مقلد خودشان باشند. اکنون که مقابل شما نشسته‌ام با افتخار می‌گویم مکتب گلپا، ادیب و تاج ادامه خواهد داشت، اما تردید دارم که آن‌ها در یاد مردم بمانند».

گلپا شجریان را فردی می داند که با استفاده از رانت در دهه ۶۰ مشهور شده است وگرنه در دنیای هنر جایگاه زیادی ندارند. او در این باره می گوید: «بعضی از مدعیان امروزی حتی نمی‌توانند دستگاه راست‌پنج‌گاه را به‌طورکامل اجرا کنند. تنها دعایی که می‌توانم در حق این دوستان داشته باشم، این است که خدا شفای‌شان دهد»

در ادامه به جوانان نیز می گوید: «آن‌ها راهی را انتخاب کردند که مسئولیت دنیوی و اخروی آن‌راه با خودشان است. تنها وظیفه‌ای که من دارم این است که به جوانان بگویم از راه آن‌ها دوری کنند…».

البته این اولین باری نیست که یکی از هم صنفان شجریان از رفتار او انتقاد می کنند. پیش از این محمد رضا لطفی گفته بود: «شجریان هیچ وقت به دنبال ایجاد یک جریان فرهنگی هنری مستقل با شرکت همکاران خودش نرفته است. یک شرکت اقتصادی به نام دل آواز درست کرده و کار خودش را مانند یک شرکت تولید کننده انجام می دهد و در آمد زایی خوبی هم از گذشته تا به امروز داشته و دارد».

سبک شخصیتی شجریان که صرفا به دنبال منافع مادی بوده است به نحوی است که لطفی در ادامه  با اشاره به حجم کار و کنسرت های شجریان پس از انقلاب می گوید: «امروز من شخصا نمی فهمم شجریان چرا اعتراض می کند».

با نگاه به وضعیت این روزها شجریان بهتر می توان علت اعتراضات او را فهمید. شجریان شخصی است که پس از انقلاب و با استفاده از حمایت های دولتی توانسته بود به جایگاهی برسد. او در فتنه ۸۸ نیز با تصور این که چنین فضایی تغییراتی را به دنبال خواهد داشت درصدد برآمد تا بار دیگر از شرایط پیش آمده ماهی خود را بگیرد.  اما حالا و بعد از پشت کردن او به مردم و نظام اسلامی روز به روز جایگاه اجتماعیش با کاهش روبرو شده است. کافی است تا به آخرین کنسرت او که قرار بود در ترکیه برگزار شود نگاهی انداخت. کنسرتی که البته علیرغم تبلیغات گسترده‌ی رسانه‌های حامی وی ، به دلیل عدم فروش بلیط و استقبال سرد مخاطبان لغو شد، تا یادآور این نکته باشد که  حتی استاد آواز شبه‌روشنفکران نیز، مانند باقی هنرمندان پشت‌کرده به مردم، پس از کوچ از وطن و خانه کردن در رسانه‌های ضدانقلاب در خطر فراموشی قرار دارد. این اتفاق برای فردی که تنها به منافع شخصی خود نگاه می کند خسارت سنگینی است.

انتهای پیام/

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه