پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
امین یوسف زاده
رنجنامه آقای معلم؛
وقتی آقای معلم توسعه را برای حاضرین کلاس معنا می کند!
میرزا ملکم خان چه خفتهای که برخی در پوشش علم و خیرخواهی گوی سبقت را در عشق به غرب و غربزدگی از تو و دوستانت ربودهاند.
به گزارش ۸دی، یک معلم نوشت: دو ماه است دارم پوز روشنفکری و توسعه طلبی دکترها را تحمل میکنم اما چند روز پیش تحملم تمام شد و توسعه را برای حاضرین کلاس معنا کردم؛
توسعه یعنی:
۲۵ سال مدیریت چابهار را به هندیها بدهیم
مدیریت بندر شهید رجایی را هم باید به خارجیها داد
اصلا باید مدیر وارد کنیم.
توسعه یعنی:
۲۰ سال حق کشف، استخراج و فروش نفت را به شرکتهای خارجی واگذار کنیم،
بعد یکی از همانها اطلاعات چاههای نفتی ما را به قطر بدهد.
توسعه یعنی:
غذای قطارهای ما را باید آشپزهای اتریشی درست کنند.
توسعه یعنی:
ژن خوب، دختر صفدر، داداش کفتر
توسعه یعنی:
به مردم بگوئیم پیشرفت اقتصادی و رویای چین، ولی نسخه آنور میزیها برایمان سیاست درهای باز تایلند باشد.
توسعه یعنی:
پای توافقنامههایی را امضاء کنیم که خودشان امضاء نمیکنند.
توسعه یعنی:
۲۰۳۰ را که هیچ کشور آسیایی نپذیرفته برای خوشرقصی بپذیریم و ۲ ماهه اجرائیش کنیم و سند تحول آموزش و پرورش هنوز خاک بخورد.
توسعه یعنی:
قلب راکتور اراک را پر از سیمان و سانتریفوژها را جمع کنیم، اورانیوم را به کیک زرد تبدیل کنیم و دهن منتقدین را گل بگیریم.
توسعه یعنی:
دم از خصوصیسازی بزنیم و فامیلسازی بکنیم.
توسعه یعنی:
کسانی که بیشناسنامه خطاب میکنیم مجبور باشند امنیت شناسنامهداران را حفظ کنند.
توسعه یعنی:
نجومیبگیر و مال مردم خور ذخیره انقلاب است و جوان انقلابی بیسواد و متحجر.
توسعه یعنی:
فقط مردم تهران شعور سیاسی دارند و نمایندهاش یکی پسرش کاناداست و دیگری دخترش در حال بازی با ارزشها و تازه آن یکی هم تا در ردیف اول جا نباشد نمینشیند.
توسعه یعنی:
ما میتوانیم و خودکفایی و نگاه به داخل مزخرف است
باید حتی مربا و آب معدنی را وار کنیم
در پایان باید گفت میرزا ملکم خان چه خفتهای که امروز برخی در پوشش علم و خیرخواهی گوی سبقت را در عشق به غرب و غربزدگی از تو و دوستانت ربودهاند.
انتهای پیام/
نظرات