گذری بر خاطرات شهید “پورنوروز”

خاطراتی از شهید “حمید پورنوروز”، بسیجی مدافع امنیت به قلم لطیفی فعال فضای مجازی گیلان را می‌توانید در این یادداشت بخوانید.

گذری بر خاطرات شهید “پورنوروز”

۸دی: اوج جوانی و روزهای پرمشغله دانشجویی بود، ده الی یازده سال از آن روزها میگذرد، شاید هم بیشتر، به برکت وجود بسیج دانشجویی از دو سه سال قبلترش با سازندگی و طرح هجرت دانشجویی آشنا شده بودیم، کار هر ساله تابستان مان حضور در روستاهای محروم و فعالیت های محرومیت زدایی بود، کارهای مان دسته بندی شده بود، از تیم های پزشکی گرفته تا آموزشی و عمرانی.

ما رودبار بودیم و بالطبع دوستانی از حلقه جهادی سایر شهرستان ها داشتیم، با دعوت یکی از دوستان مرکز استان به لاهیجان و بعد املش رفتیم، هدف بررسی اولیه و سطح مشکلات مناطق محروم بود.

برای ارزیابی دقیق نیاز به راهنمای بومی بود، با جوانی به نام حمید آقا آشنا شدیم، راهنمایی مان می کرد، کارش را بلد بود به مشکلات مناطق واقف و ارتباطات زیادی داشت، رفتار ها و سکناتش نشان می داد از هر جهادی ای جهادی تر است، از شهادت و رضای خدا می گفت، از مردم و مشکلاتشان می گفت، از مسئولان کم کار و دغدغه های مردم می‌گفت، از اعتقاد و وفاداری مردم به انقلاب در روزهای بحرانی ۸۸ می گفت.

دوستی مان در حد تماس و پیامک ادامه داشت، از دلسوزی اش برای مردم هرقدر که بگوییم کم گفتم، حمید آقا شغلش آزاد و جوشکار بود، اما مدافع بود، داوطلبانه مدافع امنیت در مناطق عملیاتی شمال غرب و بیرون از مرزها «حرم»می شد، می‌گفتند برای پول و دلار می روند اما پاسخش رضای خدا و امنیت جان، مال و ناموس مردم ، حریم اهل بیت و مرزهای مان بود.

تکرار میکنم چون نیاز است، هرقدر از حمید آقا و امثال آن جوان مومن بگویم کم گفتم، نمونه واضحش را در سالهای اخیر بیمارستان پیروز دیده اند، روزگاری که کرونا شلاق وار بر پیکره روح و روان جامعه می نواخت! جان عزیزان مان را می گرفت و شهر را نا امید و نا امید تر می‌کرد، اما حمید آقا ها بدون چشم داشت و بر حسب وظیفه شرعی آنجا هم بودند، سیل و زلزله هم داوطلبانه می رفتند.

از پروژه های محرومیت زدایی و مدرسه سازی که حضور فعال داشت بگذریم، حمید آقا ها جان می دهند نه برای منفعت خودشان، برای رضای خدا، برای میهن و پرچم مقدس ایران.

لب کلام را بگویم، روضه وار میگویم، جان حمید مان را گرفتند، نه یک نفر، نه دو نفر، یازده شاید هم بیشتر، جانش را با چاقو و قمه به جرم دفاع از امنیت سلاخی کردند، بمیرم برای مظلومیتش، شرافت و انسانیتش که جان داد تا امنیت جامعه نرود.

حمید عزیزمان ، شهادتت مبارک
حمید پور نوروز، بسیجی رزمنده دفاع از مناطق عملیاتی شمال غرب کشور، مدافع‌حرم، شامگاه پنجشنبه با حمله اغتشاشگران از طریق سلاح سرد در سن ۴۰سالگی به شهادت رسید.

علی اصغر لطیفی

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه