وای بر ما اگر اجازه دهیم که روشنفکران وارث انقلاب شوند

بعد از سی و چند سال تازه از فرنگ برگشته اند و هنوز هم مهر دکترای شان خشک نشده دوباره بحث جمهوریت یا اسلامیت را مطرح کرده اند،‌ دوباره ژست روشنفکرانه به خود گرفته اند.

وای بر ما اگر اجازه دهیم که روشنفکران وارث انقلاب شوند

به گزارش وبلاگستان هشت دی، قدسیان در بروزرسانی خود نوشت:

1759604533957791672

باز هم از گوشه و کنار این کشور چیزهایی به گوش مان می رسد، البته زیاد هم گوشه و کنار نیست، ارز اندام شان بیشتر در سایت ها و روزنامه ها و علی الخصوص در دانشگاه هاست، آنهایی که بعد از سی و چند سال تازه از فرنگ برگشته اند و هنوز هم مهر دکترای شان خشک نشده دوباره بحث جمهوریت یا اسلامیت را مطرح کرده اند،‌ دوباره ژست روشنفکرانه به خود گرفته اند و دم از برپایی لیبرال دموکراسی می زنند، و خواهان جدایی دین از سیاست هستند.
کسانی که هویت ایرانی را بر هویت اسلامی ارجح می دانند دوباره دم از وجود خفقان در آزادی بیان و اندیشه می زنند، آنهایی که تمدن ایرانی را راه گشای تمام مشکلات می دانند و بر این باورند که هویت ایرانی بر هویت اسلامی برتری دارد و اصل است و باید معیار قرار گیرد، و دیگر حکومت دینی پاسخگوی نیازهای دنیوی مردم نیست.
نمی دانیم روشنفکران وطنی این بار چه مرگشان است، شاید فرزندان این انقلاب را هنوز نشناخته اند ، یا شاید هم اینکه فراموش کرده اند، ما دوباره یادآوری خواهیم کرد، به قول شهید آوینی هرکه ما را می خواهد بشناسد داستان کربلا را بخواند.
داستان ما رمان نیست بلکه یک واقعیت است، هنوز هم هستند روشنفکرانی همچون پطر کبیر (Peter the Great)که ترقی و پیشرفت و بازشدن دروازه ی تمدن بزرگ غرب را در گرو تراشیدن ریش مسلمانان می دانند، نمی دانیم چرا این ها که دم از آزادی بیان و دموکراسی می زنند ، اینقدر دچار جمود فکری هستند، و هیچ چیز نمی فهمند، دیگر نمی دانیم با این پطرهای نه چندان کبیر چه کنیم  چرا که ما حرف از ولایت می زنیم آن ها لیبرال دموکراسی را مطرح می کنند، حرف از حکومت دینی می زنیم آنها قبول دارند اما از نوع سکولارش را مطرح می کنند.
اینها اصلاً نه می فهمند نه می خواهند بفهمند که پدارن ما زیر عَلَمِ آقا سید روح ا… یک نظام ۲۵۰۰ساله را متلاشی کردند، هویت مان نوش جانمان ولی این اسلامیت بود که با هویت مان آمیخته شد و انقلاب را پیروز گردانید و این اسلامیت و ولایت مان بود که جنگ تحمیلی را به نفع مان رقم زد و نقشه ی گربه ای شکلمان را به موش تبدیل نکرد.
آقایان منور الفکر هرچند کلاه مان را که قاضی می کنیم، به این می رسیم که حق با شماست، چرا که پدران ما رفتند و جان دادند و جانبازی کردند، شب وروز دنبال پخش اعلامیه بودند، یه پاهشان ژاندارمری بود و یه پاهشان هم مسجد بعد هم که برای آسایش و آرامش کمیته ها را زیر نظرمرحوم آیت الله مهدوی کنی شکل دادند و بعد از آن هم که صدام جنگ را شروع کرد و پدران ما یا روی مین رفتند و یا ترکش و موج انفجار از آن ها پذیرایی می کرد، و همه شان فقط برای حرف آقا سید روح ا… پا در این عرصه گذاشته تا تکلیف شرعی و اسلامی شان را ادا کنند اما در طول این مدت شما در کمبریج درحال پاس کردن واحد های درسی تان بودید و از آنجا روی مبل داراز کشیده اخبار جنگ را  از رادیو بی بی سی دنبال می کردید و فی الحال برای مان دایه ی عزیز تر از مادر شده اید و عملکرد کمیته ی انقلاب اسلامی را نقد می کنید یا پیرامون دفاع مقدس مان اظهار نظر می کنید، چرا  نمی خواهید بفهمید!!! راه قدس از دیدگان ما همچنان از کربلا می گذرد و جنگ در باورمان همچنان پابرجاست و عدالت واقعی را با این واژگان خود فریبنده ی (دموکراسی و حقوق شهروندی) غربی نمی خواهیم بلکه ما تنها سعادت را در شهادت می بینیم و بس…
وچه جانانه فرمود سید شهیدان اهل قلم که وای بر ما اگر اجازه دهیم که روشنفکران وارث انقلاب شوند.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه