به گزارش هشت دی، رفتار چندساله دولت خواسته یا نخواسته مردم را به سمتی برده که در حال دست و پنجه نرم کردن با فشار اقتصادی هستند.

فشاری که به نظر اکثریت کارشناسان منشأ داخلی داشته و باید آن را در داخل جستجو کرد، نارضایتی که اگر جلویش گرفته نشود شاید بخش اعظمی از مردم که قدرت نرم نظام هستند را با چالش مواجه کند یا خدای نکرده باعث ناامیدی آنان شود که یقینا باعث خشنودی دشمنان می گردد.

جنگ های روانی که هر روز شاهد هستیم لزوم توجه جدی و آگاهانه دلسوزان نظام به این مهم را می طلبد.

مثلا اگر به سرنخ هشتگ هایی که این روزها در فضای مجازی  برای خبر اعدام سه نفر در کشور زده می شود توجه کنید می بینید که به حوادثی که در پی گرانی بنزین در کشور ایجاد شد بر می گردد.

گرانی که یکباره و بدون اطلاع قبلی مردم توسط دولت صورت گرفت که می توانست با یک شیب ملایم و مناسب هم بنزین گران شود هم به مردم شوک وارد نشود. اما همین بی تدبیری فرصتی را برای بیگانگان مهیا تا اهداف پلید خود را دنبال کنند.

  مردم نظارگر این رفتار از سوی دولتی ها هستند. رفتاری که منجر به ایجاد مشکلات اقتصادی برای کشور شده و با سوء تدبیر آنان این فشار  را به مردم بیشتر وارد می کند. آیا فکر می کنید دولت خبر از عواقب این فشارها ندارد؟!

زمانی که نان ۵۰۰تومانی را یک شبه به نزدیک هزار تومان و  دلار ۳هزار تومانی را به ۲۲هزار تومان افزایش پیدا می دهند آیا نمی شود اینگونه برداشت کرد که انگار عده ای سعی دارند باجنگ روانی و  به انصباطی اقتصادی به دنبال خسته کردن مردم هستند.

آیا عقلا جامعه نمی دانند که در فضای جنگ هیبرتی پله ی اول عاصی شدن مردم است؟! آیا در فضای فعلی جزء عاصی شدن و عصبی شدن مردم چیز دیگری می ببینید؟

کرونا و مشکلات روانی آن، از دست رفتن یکباره ی هزاران شغل، گرانی و افزایش قیمت کالاهای اساسی،  خبر از اتفاقاتی می دهد که باید یک جا جلویش گرفته شود.

اگر به تفکیک قوا در کشور معتقد باشیم باید مجلس و قوه قضائیه را هم طراز با قوه مجریه در تقسیم بندی قدرت در نظر بگیریم، حال که به نظر می رسد دولت به خوبی خواسته یا ناخواسته به تکلیف خودش عمل نمی کند چشم مردم به دستان مجلس و قوه قضائیه هست که به تکلیف قانونی خود عمل کنند.

مردم از مجلسی که پرچم دار و داعیه دار انقلابی بودن است انتظار دارند  که جلوی خرابی بیشتر را بگیرند تا در فرصت مناسب و در دولت بعدی این خرابی ها به سرو سامان برسد.

با دست دست کردن و پشت عناوین و صندلی های گرم و نرم بهارستان قایم شدن مشکلی از مردم حل نمی شود.

نماینده انقلابی باید تدبیر و عملکردش را به رخ نماینده های لیبرال بکشاند و جواب اعتماد مردم را با قطع کردن دستانی که گلوی عامه ملت را گرفته و حتی اجازه نفس کشیدن هم به آنها نمی دهد را بدهد.

و اگر چنین نکند در وضعیت فعلی جامعه همانند کسانی که مسبب آن ها هستند مقصر  شناخته می شوند و باید به مردم پاسخگو باشند.

نماینده ای که خود را موکل مردم می داند  باید در مقابل کوتوله های سیاسی که سر در آخور اجنبی دارند سینه سپر کند  و حق ملت را ازحلقوم  آقایان وآقازاده ها بیرون بکشد وگرنه مردم نماینده بی تفاوت کم ندیده اند.

میثم گوهرپور