پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
یادداشت؛
بیسواد کیست؟
این نوع بیسوادی یک بیسوادی سفید و درد امروز جامعهی ما و بسیاری از جوامع دیگر است با بهرهگیری از سواد سفید و آشنایی و بهرهبرداری از ابزارهای موردنیازی که مهارتهای زندگی نامیده میشود باید توانایی انجام رفتار مثبت و سازگارانه را ایجاد کرد
به گزارش ٨دی؛ سجاد جعفری دانشجوی ارشد مدیریت منابع انسانی نوشت:
قال رسولالله صلیالله علیه و آله: ما العِلْمُ اِلّا مَا حَوَاهُ الصَّدْرُ علمی واقعی و مفید است که در درون انسان لمس شود و فقط ذهنی نباشد. (بحارالانوارج ۷۴ص ۱۶۸)
در فرهنگ معین سواد به معنای خواندن و نوشتن هست اما مصدر آن عربی و به معنای سیاهی است و در قدیم کسانی که توانایی خواندن و نوشتن داشتند یا میتوانستند صفحات را سیاه و پر کنند باسواد خوانده میشدند.
پس با ذکر مطالب فوق تعریف کلاسیک سواد، توانایی در خواندن و نوشتن است، اما بر اساس تعریف یونسکو که ۱۹۵ کشور عضو آن بوده و مقرش در پاریس پایتخت فرانسه است باسواد را فردی میداند که شرایطی نظیر سواد عاطفی (توانایی برقراری روابط عاطفی با خانواده، همسر و دوستان) سواد ارتباطی (توانایی برقراری ارتباط و تعامل با تمامی اعضای جامعه) سواد مالی (توانایی مدیریت اقتصادی درآمد) سواد رسانه (اینکه توانایی تشخیص وثوق اخبار و دیگر پیامهای رسانهای را داشته باشیم) سواد آموزشوپرورش (توانایی تربیت فرزندان به نحو مطلوب) سواد رایانه: داشتن مهارتهای هفتگانه رایانه (ICDL) داشته باشد.
پس با این تعاریف و آگاه شدن از تفاوت سواد کلاسیک و سواد در هزاره سوم درمییابیم، هنگامیکه سواد علمی جامعه در سطحی بالا باشد، رابطه همافزا بین علم و جامعه اتفاق میافتد.
یعنی هریک به رشد و ارتقای دیگری کمک میکند و وقتی اهمیت سواد علمی در فرهنگ عمومی، برجسته باشد، علم فینفسه ارزش مییابد و محترم شمرده میشود.
در چنین جامعهای است که سؤال علم بهتر است یا ثروت؟ اساساً موضوعیت ندارد و اگر طرح شود، ذهن نوآموز را نمیخراشد زیرا حل این نوع معادله به سهولت امکانپذیر است.
سواد در سطح جهان بهقدری دارای ارزش است که روز جهانی سواد تشکیلشده که به تاریخ شمسی ما همان ۱۷ آذر هست و آن مهم را گرامی نگه میدارند اما باز بااینهمه تفاسیر به نظر میرسد، امروز، نیاز ما الگوی ساده سواد یعنی «سواد خواندن و نوشتن» نیست.
همه فهمیدهایم که سواد، معنای سابق خود را ازدستداده است اما هر یک بهنوعی، چنان در دام بیسوادیهای سفید گرفتارشدهایم.
به معنای عمیقتر، کسانی که در ظاهر توانایی خواندن و نوشتن دارند، انبوهی از مدارک آموزشی، دانشگاهی و گواهینامههای حضور در انواع دورهها و همایشها را در کیف خود جابجا میکنند اما هنوز در سادهترین تعاملها و ارتباطها با دوستان و همکاران و اعضای خانوادهی خویش، دچار چالشهای جدی هستند یا حتی با نحوهی تنظیم فونت و رسمالخط در یک فایل متنی هم آشنایی ندارند و نمیتوانند جدولی ترسیم کنند که بتواند چشماندازی زیبا از استخدام آنها را برای کارفرمای احتمالی، ترسیم کند.
روزها و شبها، وقت خود را در شبکههای اجتماعی میگذرانند اما شبکههای اجتماعی هم برایشان شکل مدرن همان ایستادنهای سر کوچه میشود تا از اخبار دروهمسایه آگاه شود.
قبلاً در خانه، به همسایهی خود ناسزا میگفت و امروز به همراه صدها هزار نفر دیگر، به خانهی مجازی فرد دیگری حمله میکند و ناسزا میگوید.
در بعدی دیگر فرزند دار میشوند، زندگی، سرمایه، وقت و انرژی خود را صرف رشد و تربیت آنها میکنند اما کودکان و نوجوانانی رشد میکنند که روحیهی جنگجویی و رقابتی دارند.
تفاوت شادی و موفقیت و رضایت را درک نمیکنند و در نوع رسانه هم انواع اخبار هیجانانگیز اما دروغ و غیر موثق را در قالب ایمیل، پیام و پیامک به دوست و آشنا منتقل میکنند و اما با سادهترین معیارهای ارزیابی صحتوسقم یک خبر آشنایی ندارند.
این نوع بیسوادی یک بیسوادی سفید و درد امروز جامعهی ما و بسیاری از جوامع دیگر است با بهرهگیری از سواد سفید و آشنایی و بهرهبرداری از ابزارهای موردنیازی که مهارتهای زندگی نامیده میشود باید توانایی انجام رفتار مثبت و سازگارانه را ایجاد کرد تا افراد، امکان کنار آمدن با ضروریات و چالشهای زندگی و بهبود کیفیت آن و درنهایت دسترسی به آسایش و آرامش را در زندگی داشته باشند.
درنهایت، با توجه به اینکه تبعات ناشی از بیسوادی سفید بر اجتماع تأثیرگذار بوده لازم است دولت، دانشگاهیان، دانشمندان و مسئولین بنا بر توصیه حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) که فرمودند براى گسترش سواد و زدودن بىسوادى همهى دستگاهها و کل نظام باید حرکت و احساس مسئولیت کنند باید با برنامهریزی هوشمندانه و منسجم، اقدامهای مستمری را به اجرا درآورند.
انتهای پیام/
نظرات