آمریکا و عربستان مقصر اصلی فجایع یمن هستند نه ایران

شاید مهم‌ترین عاملی که باعث به بار آمدن این درجه از خشونت و ناراحتی در یمن شد، به قدرت رسیدن ملک سلمان در ریاض و منصوب شدن پسر جوان وی– و کسی که آرزوی رسیدن به سلطنت را در سر می‌پروراند – به عنوان وزیر دفاع بود که تصمیم گرفت برای نشان دادن این مسئله که چه کسی بر شبه‌جزیره‌ی عربستان حکم می‌راند، یمن را قربانی کند.

آمریکا و عربستان مقصر اصلی فجایع یمن هستند نه ایران

به گزارش ۸دی به نقل از اشراف، نشنال اینترست در مقاله‌ای به قلم پائول پیلار عضو ارشد مرکز امنیت دانشگاه جورج‌تاون و موسسه بروکینگز نوشت: کشته شدن حداقل ۱۳۱ شهروند غیرنظامی در یک جشن عروسی در هفته‌ی گذشته تنها یکی از آخرین و خونبارترین رویدادها در نبرد هوایی در یمن به دست ائتلاف خارجی شکل‌گرفته به رهبری عربستان سعودی است. کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل (UNHCR) گزارش داد که در طول دوره‌ی حملات شش‌ماهه که از اواخر ماه مارس آغاز و تا این هفته نیز ادامه دارد (و حتی پیش از این حادثه‌ی پیش‌آمده در جشن عروسی)، حداقل ۳۵۵,۲ شهروند غیرنظامی در جنگ یمن کشته شده‌اند، که چیزی در حدود دو سوم شمارِ این کشته‌شده‌ها به موجب حملات هوایی به رهبری عربستان سعودی و هم‌پیمانان آن در منطقه‌ی خلیج [فارس] بوده است. این ائتلاف شکل‌گرفته به رهبری عربستان سعودی همچنین دست به محاصره و بستن شهرهای بندری اصلی یمن زده است که این اقدام موجب وخیم‌تر شدن وضعیت حقوق بشر در یمن شده است، که به گفته‌ی کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل، هم‌اکنون چهار نفر از هر پنج یمنی [یعنی ۸۰ درصد] به کمک نیاز دارند.

 

بی‌اعتنایی آمریکا به رویدادهای خونبار در یمن

این کشتارها و درد و رنج‌های ناشی از حملات هوایی عمدتاً توسط ایالات متحده مورد چشم‌پوشی و بی‌اعتنایی قرار گرفته و حتی توجیه نیز می‌شود. در واقع، طبق بیانیه‌ی رسمی کاخ سفید، دولت اوباما در حال تهیه و فراهم کردن “پشتیبانی لجستیکی و اطلاعاتی” به مداخله‌ی نظامی شکل‌گرفته به رهبری عربستان سعودی است. توجه ناکافی به آنچه واقعاً در یمن در حال روی دادن است را می‌توان تا حدودی ناشی از این دانست که توجهات در این زمان به رویدادهایی معطوف شده که در حال حاضر در دیگر جاهای خاورمیانه در حال روی دادن است، که از جمله‌ی آخرینِ آن‌ها می‌توان به مداخله‌ی نظامی روس‌ها در سوریه اشاره کرد که بسیار بیشتر از جنگ یمن توجهات را به خود جلب کرده است – به ویژه با حملات هوایی روس‌ها در همین هفته که به نحو قابل‌توجهی هم در ماهیت و هم در اهداف، مشابه کاری است که سعودی‌ها در یمن انجام می‌دهند. عامل اصلی دیگر در بی‌توجهی آمریکا نسبت به آنچه در یمن روی می‌دهد، مربوط می‌شود به این عادت سرسختانه‌ی آمریکایی‌ها که تمامی رویدادها – به ویژه آن‌هایی که در خاورمیانه روی می‌دهد – را با توجه به “هم‌پیمانان” و دشمن‌های خود پیگیری می‌کنند، و نه با در نظر گرفتن معیارهای جهانی و بین‌المللی و بدون لحاظ نمودنِ توجهات کافی و با دقت به این مسئله که منافع ایالات متحده واقعاً در کجا قرار گرفته است و در کجا قرار نگرفته است.

 

ایران در خیزش حوثی‌ها در یمن نقش نداشت

ارتباط ایران با نبرد یمن در ابراز همدردی تهران و البته در اختیار قرار دادن میزان نامشخصی ابزار و مواد به حوثی‌ها که خود را یکی از مهم‌ترین و موفق‌ترین بازیگران در این نبرد چندبعدی نشان داده‌اند خلاصه می‌شود. جنبش حوثی‌ها را می‌توان به عنوان یک بازیگر اصلی در طول بیش از یک دهه در یمن به شمار آورد و باید گفت که این جنبش برای نشان دادن خود به هیچ عنوان به کمک ایران نیاز نداشت. برای حوثی‌ها که شیعیان زیدی هستند، انگیزه‌ی خیزش آنها در یمن، در واقع نگرانی و جلوگیری از پا گرفتن گروه‌های تندرو و افراطی سنّی [در یمن] بود – برای نمونه به شکل گروه تندروی القاعده در شبه‌جزیره‌ی عربستان (AQAP). البته عامل دیگری نیز در این میان نقش داشت، و آن مسئله‌ی بلندمدت توزیع قدرت سیاسی و اقتصادی در یمن بود.

 

اقدام حوثی‌ها برای گرفتن صنعا به‌رغم تلاش ایران برای منصرف کردن آن‌ها

موضع ایران تا حدودی بر پایه‌ی همدردی فرقه‌ای بود. هرچند باید گفت در منطقه‌ای و در واقع در جهان اسلامی که سنّی‌ها بسیار پرشمارتر از شیعیان هستند، ایران تمایل چندانی ندارد که این درگیری‌های فرقه‌گرایانه را تشدید کند و یا وخیم‌تر از این گرداند. ایران تلاش کرد که حوثی‌ها را از اقدام برای گرفتن پایتخت یمن بازدارد، اما حوثی‌ها با بی‌اعتنایی به این نصیحت ایران، صنعا را در دست گرفتند. هر جور که به مسئله نگاه کنیم، کمک‌های ایران به یمن که در شکل تجهیزات بوده است در مقایسه با حملات مستقیم هوایی و یورش زمینی و دریایی که عربستان سعودی و هم‌پیمانان آن در حال اجرا در یمن می‌باشند، به هیچ عنوان به چشم نمی‌آید.

 

نارضایتی اهالی جنوبی یمن از اهالی شمالی، یکی از عوامل بی‌ثباتی در یمن

این اقدام حوثی‌ها در واقع تنها بخشی از یک مجموعه اقدامات بزرگ‌تر و پیچیده‌تر در یمن است، کشوری که هیچ فردی هیچ‌گاه به طور کامل کنترل تمامی امور را در آن در دست نداشته است و حتی تا پیش از آنکه یمن شمالی و جنوبی در سال ۱۹۹۰ به هم بپیوندند، حتی یک کشور رسمی نیز به شمار نمی‌آمده است. مقاومت اهالی جنوب یمن در برابر آنچه تسلط و سلطه‌ی اهالی شمال یمن بر کشورِ درهم ادغام‌شده‌ یمن به نظر می‌رسد، از سال ۱۹۹۰ تاکنون عامل اصلی عدم ثبات در یمن بوده است.

 

پادشاه و وزیر دفاع عربستان، عامل اصلی ناآرامی‌های یمن

این ناآرامی‌های چند سال اخیر نیز نه به دلیل اقداماتی که حوثی‌ها انجام داند، بلکه به دلیل خیزش مردمی به سبک بهار عربی بود که رییس‌جمهور یمن، علی عبدالله صالح که مدت درازی بر تخت قدرت بود را به زیر کشید. به جای وی، عبد ربه منصور هادی که معاون پیشین وی بود بر سرکار آمد که مشروعیت خود را مدیون انتخاباتی بود که وی تنها نامزد آن بود. و سپس خود وی نیز به دلیل عمل نکردن به اصلاحاتی که وعده‌ی اجرای آن‌ها را داده بود با تظاهرات و اعتراضات مردم مواجه شد. شاید مهم‌ترین عاملی که باعث به بار آمدنِ این درجه از خشونت و ناراحتی در یمن شد، به قدرت رسیدن ملک سلمان در ریاض و منصوب شدن پسر جوان وی– و کسی که آرزوی رسیدن به سلطنت را در سر می‌پروراند – به عنوان وزیر دفاع بود که تصمیم گرفت برای نشان دادن این مسئله که چه کسی بر شبه‌جزیره‌ی عربستان حکم می‌راند، یمن را قربانی کند.

 

عربستان روش مناسبی برای تأثیرگذاری بر یمن را انتخاب نکرده است

به منظور مقایسه‌ی ابزارها و روش‌ها و نیز رفتار بین‌المللی کشورها در قبال یمن، تصور کنید ایران نیز در قبال یمن همان رفتاری را از خود نشان می‌داد که سعودی‌ها از خود نشان می‌دهند، برای نمونه به‌کارگیری از حملات هوایی برای انجام حملاتی مشابه آنچه سعودی در جریان جشن عروسی [در یمن] انجام داد. جنجال به وجود آمده به دلیل اقدام ایران چنان کر کننده می‌شد ، شاید حتی توافق هسته‌ای را از مسیر خارج می‌کرد.

 

آمریکا با پشتیبانی از حملات عربستان وجهه‌ خود را خراب می‌کند

و این اصلاً برای ایالات متحده توجیه خوبی نیست که آن کشور [از مداخله‌ی مستقیم نظامی پرهیز نموده و] تنها به فراهم کردن ابزار جنگ برای سعودی برای اشغال یمن کمک می‌کند، چراکه همین کار در واقع دلیلِ به وجود آمدن بخش اعظم ویرانی‌ها و درد و رنج‌ها در یمن بوده است. در واقع، این کار ایالات متحده را نمی‌توان در جهت کاستن از ویرانی‌ها و ناراحتی یمنی‌ها دانست (هرچند که ایالات متحده در حال فراهم آوردن یک سری کمک‌های بشردوستانه برای یمن است). ایالات متحده با مرتبط ساختن خود در جریان حملات سعودی [از طریق فراهم‌آوری ادوات جنگی برای ائتلاف سعودی] در واقع رسوایی، ننگ، و نفرت را برای خود به بار می‌آورد. در واقع، ایالات متحده با کوتاه آمدن در برابر عربستان سعودی و خواسته‌های آن، کار را حتی برای خود دشوارتر می‌سازد، تا آنجا که حتی از بازرسی هیئت بی‌طرف سازمان ملل که قصد تجسس در مورد عوامل شکل گرفتن این جنگ از سوی تمامی طرف‌های درگیر در این ماجرا – از جمله حوثی‌ها – داشته است جلوگیری نموده است.

 

اشتباه ایالات متحده در پشتیبانی غیرمستقیم از ائتلاف عربستان علیه یمن

ایالات متحده نقش مستقیمی در درگیری‌های داخلی بر سر قدرت و نفوذ در یمن ندارد، و حتی اگر داشت نیز دشوار می‌شد فهمید که کدام طرف را می‌گیرد. [رییس‌جمهور پیشین یمن] صالح در مدت درازی که بر سرِ قدرت بود، شریک ایالات متحده به شمار می‌آمد، و اکنون با حوثی‌ها هم‌پیمان شده است.

ایالات متحده نقشی در این مسئله که ناپایداری در یمن چگونه به شکل تروریسم و افراط‌گرایی فراملی بازتاب خواهد یافت ندارد، اما با تمام این‌ها باید گفت که ایالات متحده طرف ناحق (سعودی) را گرفته است. جنبش حوثی به تروریسم بین‌المللی مبادرت نمی‌ورزد. بلکه این القاعده در شبه‌جزیره‌ی عربستان است که در تروریسم بین‌المللی دست دارد و این گروه حتی بارها تلاش کرده است تا تروریسم خود را علیه ایالات متحده به انجام رساند. و بدیهی است که در این نبرد پیچیده در یمن، حوثی‌ها و القاعده دشمنان آشکار یکدیگر به شمار می‌آیند.

 

لزوم تغییر نگرش در قبال برچسب‌ “متحدان” و “دشمنان” آمریکا

و باید گفت که ایالات متحده به طور حتم دلیل خوبی برای پشتیبانی از یکی از طرف‌ها در این نبرد فرقه‌ای در یمن و یا در هرکجای دیگر در جهان اسلام ندارد. سیاست‌های غلطی مانند موضع ایالات متحده در قبال یمن تا زمانی که سیاست‌های ایالات متحده بر پایه‌ی این جو سیاسی در داخل آمریکا باشد که به طور خودکار برخی دولت‌های خارجی را با برچسب “هم‌پیمان” و دیگر دولت‌های خارجی را با برچسب کشورهایی با رفتار “شرور” اطلاق می‌کند، و نیز تا زمانی که ایالات متحده بر روی این نکته تأکید می‌کند که همواره خود را هم‌پیمان دسته‌ی نخست و دشمنِ هر طرفی که به دسته‌ی دوم مربوط است می‌داند، ادامه خواهد یافت.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه