به گزارش  سرویس سیاسی ۸دی، یکی از تبحرات و حرفه های شگفت انگیز غربی ها در بوق و کرنا کردن و به نام خود زدن داشته ها و نداشته های عالم است و در بسیاری از عرصه ها ، فرق نمی کند نظامی باشد یا سیاسی ، اقتصادی باشد یا فرهنگی ، علمی باشد یا هنری ، همواره تصور همه ی عالمیان و نه تنها ایرانیان بر این باور استوار است که حتمی پدر واقعی، مبدع و کاشف آن غربی است.
واین امر ریشه در تاریخ دارد که به وقتش نیاز به بررسی و مداقه ی بیشتر دارد. اما انچه در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته مربوط به تاریخ دوری نیست، مربوط به همین نزدیکی هاست.
چند سالی بیش نمی گذرد از اتفاقات و اغتشاشات تلخ ۸۸ که به درستی و از سر حکمت فتنه نام گذاری شد. فتنه ای که تیشه اش را نشانه رفته بود به بنیان و بنیان گذار انقلاب اسلامی ایران و باقی بهانه بود.
فتنه ای که از نوک سر تا سر انگشت پایش ریشه در غرب داشت. از تئوری پردازی دقیق گرفته تا تدارکات مالی و مجازی و انسانی و آنقدر دقیق بود که در حمایت های مالی اش در گزارشاتی که در جهت نشان دادن نوک کوه یخ استراتژی در اندیشکده ی بروکنیگز منتشر شد حتی حساب فساد مالی سران جنبش سبز را نیز کرده بود.
اما آنچه را که آنها دست کم گرفته بودند و رویش حساب باز نکرده بودند که آن هم ناشی از خود عالم و کاشف و مبدع پنداری آن هاست ، ضرب المثل ساده و کوچه بازاری آنچه که برای تو آرزوست برای ما خاطره است می باشد.
ادعای آنها و برنامه ی آنها راه اندازی انقلاب مخملی ای بود که به عقیده خود راه حل تازه کشف شده شان توسط جرج سوروس بود و به خیال خام آن بانو چون در گرجستان و اوکراین جواب داده بود در ایران هم جواب میدهد.
غافل از آنکه ما خودمان مبدع انقلاب از راه دور آن هم در کشورو بر علیه حکومتی هستیم که علاوه بر سابقه پادشاهی هزاران ساله از حمایت ابر قدرت های زمان خودش برخوردار بود و از آن به عنوان ژاندارم و جزیره ثبات منطقه یاد می شد.
امروز سالگرد یکی از مهمترین بازه های زمانی و به اصطلاح راحت شدن خیال شاه ملعون از بابت انقلاب خمینی است. امروز همان روزی است که محمد رضا فکر حتی تحمل امام را در عراق نداشت و او را به پاریس تبعید کرد و در توهم این به سر می برد که دیگر از پاریس کاری نمی شود صورت داد. اما این تئوری جدید انقلاب امام خمینی بود. انقلاب آرام. انقلاب بدون خشونت. انقلاب در قلب ها و مغز ها. انقلاب نه با اسلحه ، انقلاب با کاغذ و قلم و نوار.

خیلی قبل تر از اینکه سوروس در گرجستان و اوکراین دستور گل دادن به نظامیان را صادر کند ، به امر امام سرود و شعار « برادر ارتشی چرا برادر کشی » در ایران سر داده می شد.
خیلی قبل تر از اینکه سوروس عمده ی تمرکز خود را روی احساسات جوانان ساده ی گرجستان و اوکراین بگذارد ، امام خمینی سربازان خود را در گهواره ها یافته بود.
و اما در پایان کار انقلاب ها که اصلا و ابدا قیاس مناسب نیست. انقلابی که سوروس پایه ی آن را گذاشت چیزی جز هرج و مرج و جدایی آن هم به سود دشمن ایالات متحده نداشت ، و انقلابی که خمینی بنا نهاد تا هم اکنون بلای جان دشمن اصلی اش آمریکا در تک تک نقاط مد نظرش در جهان و بخصوص در منطقه است. از حیات خلوتش در بولیوی و کوبا و ونزوئلا گرفته تا محل تامین انرژی اش یعنی کشورهای حوزه ی خلیج فارس.
اما متاسفانه همچنان تئوری انقلاب امام پذیرفته ی اساتید روشن فکر نما و غرب زده کشور نیست چون امام مقاله اش را به آی اس آی ارائه نداد.