پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
“گذر از رنجها” سریالی که با گافهایی عجیب درس مقاومت میدهد
“گذر از رنجها” درس مقاومت و پیشرفت میدهد. آنهم در نزد زنانی که شاید در نظر عامه، ذاتا عدم مقاومت آنها در برابر سختیها توجیه شده باشد.
به گزارش هشت دی نیوز به نقل از بولتن نیوز، “گذر از رنجها” سریالی که در چند هفتهی اخیر، مهمان خانههای ایرانی از شبکهی اول سیما بود. حالا که دو سه روزیست تمام شده، میخواهیم نگاهی داشته باشیم به بالا و پایین دست بخت فریدون حسن پور تا ببینیم در این شبها و در رقابت با سریالهای جذاب ماهوارهای، رسانهی ملی چه چیزی به ملت تحویل داده است.
ابتدا از خوبیها و نقاط مثبت “گذر از رنجها” بگوییم. از اینکه این سریال، برخلاف خیلی از فیلمهای سینمای ایران خصوصا فیلمهای جشنوارهی فجر اخیر، داستان داشت. از جایی شروع شد، روندی را طی کرد و در این گذران، مطلبی مشخص برای بیان کردن داشت، و سرآخر، به جایی ختم شد. خیلی کلاسیک. یک درام کلاسیک.
محتوای اصلی این سریال هم از دیگر نقاط مثبت آن بود. در روزگاری که فضاهای رسانهای، در غیبت حضور موثر و متفکرانهی نهادهای تربیتی، نسلهای پیشرو را به سمت تحملناپذیری سوق میدهند تا جایی که حقیقتا برخی از دختران جامعهی امروزی، مصداق بارز واژهی “سوسول” هستند، “گذر از رنجها” درس مقاومت و پیشرفت میدهد. آنهم در نزد زنانی که شاید در نظر عامه، ذاتا عدم مقاومت آنها در برابر سختیها توجیه شده باشد. بدون گرایشهای فمینیستی، “دنیا”ی “گذر از رنجها” سعی میکند تا به نماد زن ایرانی مسلمان نزدیک شود و تا سطحی، آنرا محقق میکند.
اما با وجود نقاط روشن در کلیات اثر، نقاط تاریکی در جزئیات کار وجود دارد که انصافا وجود برخی از آنها در این اثر، خیلی تعجب براگیز بود. اینکه مثلا در زمان پیش از پیروزی انقلاب، از تلویزیون تظاهرات مردم پخش میشد یا دعای تحویل سال با صدای محمد اصفهانی، از آن گافهاییست که بیننده را در اوج داستان به خنده میانداخت و اصلا از سریالی در این سطح، قابل پذیرش نبود. و البته یکبار دیگر، این سوال را مطرح میکند که مگر نظارتی بر روند تولید آنها نمیشود که چنین مشکلاتی دارند؟
اما از اینها گذشته، میتوان نقدهای جدیتری به این سریال وارد کرد. نقد اول، به تصویریست که این سریال از زمان در خود نشان میدهد. زمان در “گذر از رنجها” گنگ است. بعضی وقتها معلوم نیست اتفاق رخ داده، در چه مقطع تاریخی رخ داده و فاصلهی بین رویدادها مبهم است. این باعث میشود که گاهی به خودمان بگوییم مثلا چقدر دوران کدخدامنشی طولانی شده و یا اینکه طول زمان مبارزات پیش از انقلاب را در کنار اتفاقات دیگر، بسیار طولانیتر از واقعیت تاریخی تلقی کنیم.
نقد دیگر، به تصویریست که در این سریال از نظام ارباب – رعیتی ترسیم میشود. اربابها نه چندان بد، با کمی دلسوزی. بله، ارباب خوب هم در تاریخ این نظام دیده میشد اما نکته اینجاست که هیچکدام از آنهایی که نظام ارباب – رعیتی را درک کردهاند، به آنچه که “گذر از رنجها” در اینباره نشان داد، نگاه مثبتی نداشتنه و فقط به آن خندیدند. چون ظلمهای آنها را بدون کمترین تناسبی با خان بالای سر “دنیا” میدانستند.
باید به طراحی لباس، گریم و خصوصا لهجههای حاضر در این سریال هم اشاره کنیم. لهجههایی که اصلا گیلکی نبود و عجیب اینکه بازیگران گیلانی این سریال مثل پژمان باذقی هم اسیر این لهجهسازی کارگردان میشوند. و یا گریمی که تنها در “دنیا” کمی قابل درک است، در حالی که اگر “دنیا” را با “الفت” شیار ۱۴۳ از این نظر مقایسه کنیم، ضعف گریم را درک خواهیم کرد. لباسها هم کلا عهد قجری میماند و معلوم نیست چرا “کتایون” همان فرم لباسی را در ایام نزدیک به انقلاب به تن میکند که در ابتدای این سریال و در دهه ۲۰ به تن میکرد؟
“گذر از رنجها” مبتلا به آببندی هم بود. نشان دادن سکانسهای طولانی راه رفتن و نگاه کردن و زبان طبیعت و … گویا صرفا برای پر کردن آنتن طراحی شده بود و لاغیر. هرچند در کنار این انتقادات میشود به موارد دیگری هم اشاره کرد اما نباید اینها باعث شود تا ما نکات مثبتی که در ابتدا به آن اشاره کردیم را فراموش کنیم و باید انتظار داشته باشیم، فریدون حسن پور، در کارهای بعدیاش فرم را چندان فدای محتوای و داستان نکند.
نکتهای که دشمنان فرهنگی جمهوری اسلامی به خوبی آن را رعایت کرده و بارها دیده شده که آنها محتوای نه چندان عمیق و گویا را با فرم قوی و جذاب ترکیب کرده و به این طریق، روی ناخودآگاه مخاطب خود تاثیر میگذارد.
نظرات