شب سوم و ما دختردارهای بی قرار!

“حمیده عاشورنیا” فعال فضای مجازی گیلان در پیج اینستاگرامی اش روایتی متناسب با شب سوم محرم را بازگو کرد که خواندنش خالی از لطف نیست.

شب سوم و ما دختردارهای بی قرار!

به گزارش ۸دی، “حمیده عاشورنیا” فعال فضای مجازی در پیج اینستاگرامی اش نوشت:

ازش میپرسم از بین هدیه های تولدت کدام را بیشتر دوست داری؟؟
خودش را لوس میکند وسرش را یک تکان چپ و راستی میدهد که صدای ریز گوشواره هارا بشنوم و میگوید:
این گوشواره هایی که بابا برام خریده رو.

به خودش نگاه میکنم
به نازکی گوشش نگاه میکنم، به گوشواره های ظریفش نگاه میکنم
بعد بلند میشوم میروم به کاغذ خرید گوشواره هایش نگاه میکنم، در قسمت وزن نوشته
یک گرم و۴۶۰سوت
قلبم مچاله میشود، توی زندان وسرش را میکوبد به استخوانهای محصورش
توی محاسباتم میگویم، هزارو چهارصد سال پیش
که دستگاههای برش و پرس نبود که گوشواره ها راظریف درست کند
حتما گوشواره های دخترکان اباعبدالله چند گرمی بوده که چشمگیر باشد
بعد دوباره میزنم توی سرم که مگر گوشهای نازک
یک دختر ۳ساله میتواند چند گرم طلا را تحمل کند

من دیگر عقلم کار نمیکند
همینجا کنار قلب مچاله ام مینشینم و برای
گوشهای زخمی دخترکان قافله اشک می ریزم
کاش اشکهای عالمیان میتوانست
این قسمت تاریخ را بشورد تا
گوش و گوشواره اینقدر برای ما جانسوز نباشد.

“حرف با ارباب دارم با رقیه میزنم
چون شنیدم،بیشتربابا به حرف دختر است”

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه