برای شهید نمر گریه نکنید!

دیروز در مسیر اتوبان «جلال آل احمد» ماشینی که سوارش شده بودم به سرعت از کنار جملاتی گذشت که در همان چند ثانیه نگاهم را میخکوب خود کرده بود و مضمون آن این بود: برای ما گریه نکنید…

برای شهید نمر گریه نکنید!

به گزارش هشت دی،  محمد حسین نیکزاد در یادداشتی با توجه به حوادث اخیر در خصوص اعدام شیخ نمر و اتفاقات وابسته به آن نوشت:

دیروز در مسیر اتوبان «جلال آل احمد» ماشینی که سوارش شده بودم به سرعت از کنار جملاتی گذشت که در همان چند ثانیه نگاهم را میخکوب خود کرده بود و مضمون آن این بود:

برای ما گریه نکنید؛

بلکه،

در جست و جوی افکار و نیات ما باشید!

برای من همین جملات ادیبانه و لحن عارفانه و تصویرِ سیمای دلربای شهید پای آن بنرکافی بود که گوشه ای از ذهن و قلبم را در میان جاذبه ی آن کلمات جا بگذارم. زمانی که به منزل آمدم به دنبال نام و نشان گوینده و متن کامل جملات بودم و حاصل آن جست و جو، این جملات حکیمانه و دلنشین از وصیت نامه ی سردار شهید، علی تجلایی بود:

«پدر و مادر عزیزم که غم و اندوه شهادت برادرم مهدی از دل شما بیرون نرفته… نه تنها برای مهدی و من و دیگر شهیدان گریه نکنید، بلکه گور و مزار ما را هم جستجو مکنید. به این بیاندیشید که ما برای چه شهید شدیم و چه راهی را برای رسیدن به مقصود و معبود خود برگزیدیم … . دعا کنید که خداوند متعال از گناهانم درگذرد.»[i]

این کلمات مرا برای نوشت این چند خط آتی برای شهید مجاهد، مبارز حق جو و حق گو، آیت الله نمر محمد باقر النمر رهنمون کرد.

با خود فکر می کردم که بگذار این قلم چند خطی برای شهید نمر و مظلومیت او بنویسد. برای نمر و مظلومیت پیام او و دعوت او حتی در میان ما که داعیه دار پاسداری از خون این شهیدانیم. غوغای مشکوک حمله به سفارت عربستان و دعواهای سیاسی گویا هنوز سایه اش بر خون شهید نمر و یاران باوفای آخرالزمانی اش سنگینی می کند. خیلی ها در رسانه ها به شکل رسمی یا غیر رسمی نوشتند که «این مسئله ای داخلی بود»! خیلی ها نوشتند که «در کشوری که مشکل اشتغال و تورم و … وجود دارد چه نیازی به پرداختن به یک شهید عربستانی احساس می شود»؟! فردی هم با چند ساعت تأخیر و با پررنگ کردن حمله به سفارت عربستان پیام تسلیت فرستاد!

با خود می گفتم اگر قرار است در این هیاهو از او بنویسم و اگر بنا، براین است که به وصیت شهید تجلایی عمل کرده و بیشتر از اشک بر شهید و جست و جوی مزار او در پی افکار و نیات او باشیم (ایشان از گریه و خواندن فاتحه بر مزار شهیدان کسی را نهی نکرده و حتی در جملاتی دیگر توصیه به گریه ی کمتر و صبر بیشتر دارند. بلکه جملات ایشان کنایه ای زیبا و زیرکانه جهت نشان دادن منظور خود و بالا بودن درجه ی اهمیت رسالت خون شهیدان و انگیزه های آن هاست)، حال چه چیزی بهترین و خلاصه ترین و زیباترین بیان از فکر و هدف شهید مجاهد ما، آیت الله العظمی شهید محمد باقر نمر است؟

می گویند در صحرای کربلا و در آن روز عاشورا، زمانی که حضرت اباعبدالله الحسین (ارواحنا فداه) خسته و زخمی، در جراحات ناشی از زخم نامردمان، غرقه به خون پاک خویش بودند این گونه با خدای خود زمزمه می کردند:

«الهی رِضاً بِرِضِاکَ، صَبراً عَلی قَضائِک یا رَبَ لا الهَ سِواکَ…»

خدایا!

راضی به رضای تو هستم

و در برابر قضای تو صبر می کنم…[ii]

پیام جملات واپسین امام آزادگان شورانگیز و شیرین است: هیچ چیزی بالاتر از رضایت الهی و کسب توجه او نیست و هیچ چیز جز قدرت لایزال الهی شایسته ی تعظیم نیست… و گرنه برای امام امضای یک بیعت نامه آن قدرها منفعت مادی و دنیوی داشت که می توانست علی اصغر را سیراب، علی اکبر را حفظ و دختران را از اسارت نجات دهد… اما «یا رب! لا اله سواک!»… هیچ کس جز تو ارزش اطاعت را برای حسین بن علی ندارد. راضیم به رضای تو، حتی اگر همه چیزم را بدهم برای تو!

حال آخرین نامه ی شهید نمر را به مادرش را از نظر می گذرانم. آن زمانی که با دستان مبارکش این گونه می نوشت:

«مادر صبورم …

سلام؛

در هر حال و شرایطی که هستیم باید شکرگزار خداوند بوده و تسلیم آنچه که برای ما مقدر می کند، باشیم.

ای مادر! آنچه پروردگار هستی برای ما مقدر می سازد، بدون شک بهتر از آن چیزی است که ما برای خودمان در نظر می گیریم…

همه چیز در این دنیا بر اساس اراده و مشیت الهی مقدر می شود و هیچ قدرتی یارای ایستادگی در برابر اراده الهی را ندارد و در عین حال هیچ کس نمی تواند بدون اراده پروردگار عالم قدم از قدم بردارد.

مادر عزیزم! خداوند در این عالَم بر همه کس و همه چیز نظارت دارد و اراده او همه چیز را فرا گرفته است و همین برای ما کافی است…»[iii]

و او چه یار صدیقی برای اباعبدالله بود! به خاطر همین صداقت بود که نه او و نه خانواده اش پیشنهاد خاندان فاجر سعودی را نپذیرفتند. زمانی که تنها یک دستخط بیعت با آل سعود می توانست به ظاهر همه چیز را تغییر دهد![iv]

درس بزرگ اباعبدالله الحسین و یاران باوفای شهیدش در هر عصر، چه تجلایی های ایرانی نژاد و نمرهای عرب تبار، فرقی نخواهد کرد! این درس، درس استکبار ستیزی و حق طلبی خواهد بود، نه درس اولویت «منافع ملی» و «اولویت نان»! درس نمر این نبود که یک روز پس از شهادتش با آمریکایی ها تماس بگیریم و یادمان برود که دوگانه ی ما بیشتر از آن که دوگانه ی ایرانی-عربستانی باشد، دوگانه ی اسلام و استکبار است! تشخیص این موضوع که در رأس استکبار چه کشوری قرار دارد را به شما واگذار می کنم!

مطمئن باشیم که شهید نمر هم دغدغه ی معیشت مردم را داشت! شهید تجلایی نیز از فقر مردم و دیدن مستحقان و درماندگان به خود می پیچید. از همه بالاتر گواه تاریخ از روز عاشوراست: گردن امامی که جای ریسمان آذوقه ی ستمدیدگان را در خود داشت و به قربان گاه توحید و استکبار ستیزی رفت.

بله! به خدا سوگند که هیچ کس بیشتر از شهیدان ما دغدغه ی مردم نداشت! خاطرات شفاهی و کتبی مانده از ایشان گواه این ادعاست که آن ها می بخشیدند بدون آن که بگویند و مهربان بودند بدون آن که انتظاری داشته باشند. اما از آن مهم تر دغدغه ی دین و سعادت توأمان دنیا و آخرت مردم بود.

برادران و خواهران! «برای شهید نمر گریه نکنید!» امثال او برای پیام تسلیت ما و اشک های ما نرفتند. رفتند تا این راه، راه «هیهات من الذله» و «الله اکبر» جاودانه بماند…

اللهم عجل لولیک الفرج….

[i] .وصیت نامه ی شهید علی تجلایی، قابل دسترسی در:

http://forum.ghorany.com/thread-1633.html

 

[ii] .شرح حال سید الشهدا در آخرین لحظات، قابل دسترسی در:

http://www.aviny.com/occasion/ahlebeit/imamhosein/moharram/87/10/PasAzShahadat.aspx

 

[iii] . نامه شیخ نمر به مادرش پس از شنیدن قطعی شدن حکم اعدام وی، قابل دسترسی در:

http://www.mehrnews.com/

[iv] . پیشنهاد آل سعود به آیت الله النمر پیش از اعدام، قابل دسترسی در:

http://www.mashreghnews.ir/

 

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه