پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
بررسی شکل گیری رویکرد نژاد پرستانه در فیلم هابیت / مظلومیت فلسطین از پرده واقعیت تا پرده نقره ای+ تصاویر
این مجموعه فیلمها اقتباسی از کتاب های هابیت و ارباب حلقه ها نوشته ج. ر. ر. تالکین بوده و البته متناسب با نوع قصه و اقتباسی بودن داستان توازن کامل نداشته و تغییراتی زیرکانه در نماد گرایی روند داستان توسط کارگردان اعمال شده است.
به گزارش سرویس سینمای ۸دی، فیلم های سینمایی “هابیت/ The Hobbit ” و ” ارباب حلقه ها / The Lord of the Rings ” به کارگردانی پیتر جکسون در ژانرهای حماسی، ماجرایی، تخیلی و هر کدام در سه قسمت تولید شده است که ارباب حلقه ها در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ و هابیت که روایت قصه ی قبل از ارباب حلقه ها است در سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ به نمایش عمومی درآمد.
این مجموعه فیلمها اقتباسی از کتاب های هابیت و ارباب حلقه ها نوشته ج. ر. ر. تالکین بوده و با استفاده از پیشرفته ترین تکنیک های فیلمسازی به تصویر کشیده شده است و البته متناسب با نوع قصه و اقتباسی بودن داستان توازن کامل نداشته و تغییراتی زیرکانه در نماد گرایی روند داستان توسط کارگردان اعمال شده است.
داستان کلی فیلم در سرزمینی خیالی به نام سرزمین میانی اتفاق می افتد که سائرون یک پادشاه شیطانی با ساخت حلقه ای قدرتمند سعی در تصرف و نابودی جهان دارد که در این میان یک موجودی کوچک به نام هابیت دست به کاری حماسی می زند و اتفاقات گوناگونی رخ می دهد…
در اینجا برعکس سالهای تولید شده ی این مجموعه فیلم ها ، به ترتیب شروع قصه به نقدهای محتوایی و فنی فیلم می پردازیم که در مرحله اول فیلم هابیت خواهد بود.
نقد فنی فیلم:
هابیت دارای داستانی متفاوت و کش و قوس هایی جذاب است که در واقع هرآنچه که یک فیلمنامه خوب نیاز دارد، گرچه تالکین زحمت آن را سالها قبل کشیده و کارگردان نیز از آن اقتباس کرده است.
قسمت اول و شروع از نقص های فراوانی برخوردار است ، مثلا در پیرنگ داستان بسیار ناگهانی و بدون هیچ رابطه علت و معلولی هابیت کوچک، بیلبو که شخصیتی تقریبا ترسو دارد بدون دلیل می پذیرد که با گروه دروف ها وارد ماجرایی ترسناک و خطرناک شود.
با توجه به ذهنیتی که مخاطبان از کار ارباب حلقه ها داشتند ، انتظار شروعی جذاب تر در ۳ گانه هابیت را می کشیدند اما در قسمت ابتدایی داستان دکوپاژ خسته کننده و بیش از حد کش دار را شاهد هستیم و کارگردان مدام داستان کوتاه خود را به عمد طولانی می کند تا به قسمت دوم برسد که موجب کسل کننده شدن داستان شده است.
اما در قسمت دوم داستانها به تناسب و به وقت در کنار هم قرار می گیرند و آن خستگی قسمت اول را دارا نیست و در قسمت سوم بار دیگر به دلیل طولانی کردن بیش از حد شاهد تکرار آن ضعف اما در ابعاد دیگر هستیم به طوریکه تمام قسمت سوم به جنگ ختم می شود و پیچیدگی نمایش نبردها و به سرانجام رسیدن آن باعث خستگی مخاطب شده و در نهایت ضعف های تکنیکی از جمله در جلوه های ویژه احساس می شود.
جلوه های ویژه در چنین فیلمهایی زمانی به جذابیت کار کمک می کند که برای مخاطب باور پذیر باشد اما در اینجا مشخص می شود که تمامی نماهای نبرد در یک اتاق گرفته شده است.
اما قدرت تکنیکی خوب عوامل و درآمیخته شدن صحنه های واقعی طبیعت با جلوه های ویژه به نوعی آن ضعف اولیه را جبران می کرد.
موسیقی به کار برده شده که بسیار عالی و حماسی نقطه قوت انتقال مفاهیم فیلم بود.
گریم و صحنه آرایی ها و دکور بسیار عالی و همسان با نوع فانتزی فیلم بود.
نقد محتوایی فیلم:
فیلم هابیت که روایت قصه قبل از ارباب حلقه ها است ، داستان موجوداتی کوتوله به نام دورف را روایت می کند که در زیر کوهی به نام اره بور زندگی می کردند که ناگهان اژدهایی غول پیکر سرزمین آنان را تصرف کرده و آنان را از خانه هایشان بیرون می راند و اکنون ۱۳ دروف به همراه یک جادوگر ماهر و یک هابیت به نام بیلبو قصد پس گرفتن سرزمین خود را دارند که در این بین موانع گوناگونی بر سر راهشان قرار می گیرد…
همانطور که از روند قصه پیداست داستان بر سر پس گرفتن سرزمین است و شاید به ظاهر یک داستان تخیلی و اقتباسی از کتاب تالکین باشد اما القاهای فکری از نوع روند قصه و نوع تولید فیلم مضامین آن را تحت شعاع اعتقاد به آخرالزمان و مسائل مربوط به آن قرار می دهد.
اول از همه تالکین و نویسنده اصلی کتابی که این فیلمها از آن اقتباس شده را بیشتر بشناسیم.
جان رونالد روئل تالکین (John Ronald Reuel Tolkien)، متولد ۳ ژانویه ۱۸۹۲ در بلومفونتین، آفریقای جنوبی، نویسنده و زبانشناس بریتانیایی است که از سال ۱۹۲۵ تا ۱۹۵۹ استاد زبانشناسی تاریخی در دانشگاه آکسفورد بود. در قرن ۱۸، خانواده یهودی الاصل “تالکوهن” از سکسونی (آلمان) به انگلیس مهاجرت کردند و در همانجا فامیل خود را به تالکین تغییر دادند.
در حقیقت نام خانوادگی اصلی این نویسنده تالکوهن است که از واژه کوهِن یا کاهن می آید و یک لغت عبری برای اشاره به روحانیت است و این طور القاء می شود که کاهنین یهودی از تبار هارون (برادر حضرت موسی (ع)) باشند.
کوهن ها قوانین متفاوت تری نسبت به یهود دارند و طبق بعضی از این گمانه زنی ها با توجه به تغییر نام خانواده تالکوهن بلافاصله پس از مهاجرت به انگلیس ، اینطور برداشت می شود که آنها برای پنهان کاری از هویت واقعی خود دست به چنین کاری زده اند و می توان شک کرد که آنان از فرقه های تحریف شده یهودیت در قالب کابالا و فراماسونری و… هستند.
با توجه به بیشینه نویسنده ، در فیلم های ساخته شده توسط پیتر جکسون شاهد نمادهای بسیاری نیز هستیم که صحت این ادعا را ثابت می کند.
دورف های داستان هابیت و علاقه بیش از حد آنان به طلا، نمادی از قوم یهود و علاقه شدید آن ها به طلا است که نویسنده هم سالها قبل در مصاحبه ای به این قضیه اذعان کرده بود!
طبق داستان فیلم آنها نمادی از قوم بنی اسرائیل هستند که در کمال احترام در سرزمینشان زندگی می کردند که ناگهان اژدهایی آمد و آنها را بیرون راند. اما نحوه پرداخت قصه در فیلم هابیت برگرفته از تعصبات نژادپرستانه و صهیونیستی این روزهای جهان در رابطه با مسئله اورشلیم و فلسطین است.
در فیلم شاهد ۱۳ دروف قهرمان هستیم که قصد پس گرفتن سرزمین خود را دارند و در میان آنها یک نفر به نام تورین رهبری گروه را برعهده دارد که با توجه به ماهیت این افراد و تعداد نفرات به کار بسته شده در آن می توان تورین را نمادی از حضرت عیسی(ع) دانست که برای نجات قوم بنی اسرائیل قیام کرده است و ۱۲ نفر دیگر را همان ۱۲ حواری تلقی کرد که با این پیامبر همراه بوده اند.
در سکانس پایانی فیلم شاهد پرواز پرنده ای به طرف سرزمین این دورف ها هستیم و طبق دیالوگ فیلم از آن پرنده به عنوان هدهد نام برده می شود و همانطور که می دانیم پرنده هدهد با حضرت سلیمان(ع) بوده است و کاملا واضح است که کارگردان فیلم با گنجاندن نشانه های گوناگون در لابه لای داستان به طور مداوم سعی در ورق زدن تاریخ قوم بنی اسرائیل را دارد اما نگاه تاریخی او به گذشته در جایگاه یک محقق تاریخی نیست بلکه به همان شکلی که امروزه یهودیت را با فرقه های نوظهور از جمله کابالا در هم آمیخته و رژیم نژادپرست صهیونیستی را خلق کرده اند ؛ نویسنده و کارگردان فیلم نیز تحت تاثیر همین عقاید به طور زیرکانه و زیر پوستی سعی در اشاعه همین عقاید یک جانبه گرا در رابطه با مسئله فلسطین دارد و از آنجایی که نوع ژانر و طراحی صحنه فیلم پیش از اینکه مخاطب بزرگسال داشته باشد ، دارای جذابیت های بیشتری برای نوجوانان و جوانان است و با توجه به محور القایی فیلم ، مخاطب را در مقام قیاس این داستان با مسئله فلسطین قرار داده و کارگردان بیننده را به یک نتیجه گیری یک سویه و همراه با خود سوق می دهد.
در نهایت این افراد می توانند اژدها را شکست داده و سرزمین خود را پس بگیرند و در آنجا با اتحاد با دیگر اقوام در یک نبرد سنگین با دشمن اصلی خود که همان سائرون باشد مواجهه می شوند. و بیلبو که یک هابیت کوچک بود شجاعت زیادی کسب کرده و البته در کش و قوس های ماجرای پس گرفتن سرزمین به طور اتفاقی حلقه شیطانی که تمام مشکلات داستان نیز می باشد به دست او می افتد که باعث رقم خوردن اتفاقاتی نیز می گردد.
گرچه فیلم هابیت سرار داستان دروف ها و بازپس گیری سرزمین آنان را روایت می کند اما به دشمن اصلی و همان داستان و مشکل اصلی سرزمین میانه، که در واقع سائرون و حلقه قدرت باشد نیز اشاره هایی دارد که مضامین آخرالزمانی ، آرماگدون و اسلام هراسانه و ضد موعودی را در خود پرورش می دهد.
سالها قبل تر از هابیت که ارباب حلقه ها در دیگر کشورهای جهان به نمایش درآمد با نوع روند قصه و صحنه سازی ها و همینطور نابودی نمادهایی که امروز قداست های فرقه هایی مثل شیطان پرستی و از این قبیل را شکل می دهند، اینگونه تصور می شد که این فیلم کاملا بر ضد این فرقه های نوظهور بوده و حتی در جاهایی به نظر اسلامی جلوه می کرد اما با ساخت هابیت و کنار هم قرار دادن این دو فیلم به حقیقت ماجرا پی خواهیم برد ، همچنین در این فیلم موجوداتی به نام الف ها نیز حضور دارند که بسیار نقش تاثیرگذاری دارند که به دلیل متفاوت بودن مبحث و همچنین طولانی شدن مطلب، آن را در نقد فیلم ارباب حلقه ها مورد بررسی قرار می دهیم.
منتقد: محمد جواد فلاح
نظرات