یادم هست در روزهای نخستی که وضعیت بحرانی در گیلان اعلام شد وضعیت واقعا نا امید کننده بود. دقیقا مثل این بود که نیروها بدون تجهیزات در یک نبرد تمام عیار زمین‌گیر شده باشند. میزان تلفات و مبتلایان لحظه به لحظه بیشتر می شد. پزشکان و پرستاران فدارکاری را از دست می دادیم. در چنین شرایطی که رعب و وحشت از این ویروس در جامعه به اوج خود رسیده بود خبری به من دادند که من را متاثر کرد. گفتند ۲۰۰ نیروی جهادی قصد ورود به بیمارستان های گیلان برای انجام کارهای خدماتی دارند و برای این کار اجازه می خواهند.