باور نبودنت سخت است سردار! باور آن شب جمعه ای که ما همچنان در خواب بودیم ولی اینبار دیگر تو نبودی. تقاص این زخم جگرسوز را چگونه بستانیم؟ خون بهای تو چیست؟ یک ژنرال آمریکایی! ده تا! صد تا! … نه، هیچ یک از اینها خون بهای تو نیست.