تیر خلاص!

فرح پهلوی درباره واقعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ نوشته است که «مؤکداً بگویم این حادثه تیرخلاص را بر پیکر نحیف رژیم سلطنتی ما وارد آورد».

تیر خلاص!

به گزارش هشت‌دی تاریخ ایران مخصوصاً در دوران معاصر پر از حوادثی است که هر کدام از این واقعه‌ها از مناظر مختلف قابل بررسی است. یکی از این واقعه‌ها قیام ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ است. این قیام آن‌چنان تأثیری بر سرعت دادن سقوط پهلوی داد که به‌زعم خیل عظیمی از کارشناسان «جمعه سیاه» سقوط خاندان پهلوی را در مسجل و حتمی کرد گواه این گفته هم می‌تواند نوشته فرح پهلوی نیز درباره این واقعه است او می‌گوید «مؤکداً بگویم حادثه هفده شهریور تیرخلاص را بر پیکر نحیف رژیم سلطنتی ما وارد آورد».

مردم با هم قرار میدان ژاله را در صبح روز ۱۷ شهریور را گذاشته بودند که از حکومت حقوق خود را مطالبه کنند که با جواب سخت و فشنگ مواجه شدند که باعث شد که مردم به‌هیچ‌وجه نخواهند با حکومت آشتی کنند هر چند ابتدا شاه و ایادی‌اش فکر می‌کردند که این برخورد سخت باعث عقب‌نشینی مردم خواهد شد؛ اما همان گونه که پیش‌تر هم گفته شد نتیجه‌ای غیر از آن چیزی که حکومت می‌خواست رخ داد.

 برگزاری باشکوه نماز عید فطر در روز سیزدهم شهریور و تظاهرات روز شانزدهم شهریور که بزرگ‌ترین گردهمایی در ایران بود، از یک‌سو خبرنگاران خارجی را به شگفتی و التهاب واداشت و از سوی دیگر سران رژیم را وحشت‌زده کرد و به فکر راه چاره انداخت بعد از برگزاری راهپیمایی شانزدهم شهریور و شعارهای شدیداللحن بر علیه دولت، شاه به‌منظور جستجوی راهکار اساسی دستور تشکیل جلسه شورای امنیت ملی را صادر کرد و هیئت وزیران برقراری حکومت‌نظامی را تصویب کرد و در تهران و یازده شهر ایران مقررات حکومت‌نظامی برقرار و اعلامیه‌ای از طرف دولت برای اطلاع عموم صادر شود. اعلامیه فرمانداری نظامی تهران و حومه در حالی از رادیو خوانده می‌شود که گروه کثیری از مردم تهران به دنبال وعده‌ای که در پایان راهپیمایی روز گذشته، گذاشته شده بود «فردا، هشت صبح، ژاله – فردا، هشت صبح، ژاله» به‌سوی این میدان به حرکت درآمده بودند و اطلاعی از برقراری حکومت‌نظامی در تهران نداشتند. شریف‌امامی وعده داد که اعلام حکومت‌نظامی صرفاً به‌منظور دستگیری محرکین و عوامل خارجی است و به‌هیچ‌وجه به‌منظور مقابله با مردم نیست.

ساواک وقایع این روز را به این شرح گزارش می‌دهد: «از ساعت حدود ٨:٠٠ روز هفده شهریور، گروه‌های مختلفی از قشریون مذهبی که تعداد تقریبی آنها حدود ٢۵٠٠٠ نفر بوده از خیابان‌های فرح‌آباد، شهباز و میدان خراسان تهران به‌طرف میدان ژاله حرکت کرده‌اند». (انقلاب به روایت اسناد ساواک، ١٣٨١: ۴۴/١١) «از حدود ساعت پانزده عده‌ای از اخلال‌گران در خیابان فرح‌آباد ژاله به توسعه اقدامات تخریبی مبادرت کرده… به‌طورکلی تظاهرات اخلال‌گرایانه که از صبح روز هفده شهریور در تهران آغاز شد ابتدا در منطقه وسیعی از شرق تهران که مرکز آن میدان ژاله تهران بود، شروع و از این کانون به‌تدریج خیابان‌های دیگر از قسمت شرق را در برگرفت…» (همان: ۴٧-۴۶).  خبرنگار روزنامه فیگارو که شاهد رویدادهای میدان شهدا بود درباره تظاهرکنندگان چنین می‌نویسد: «… درحالی‌که جدی و فریب‌دهنده اما کاملاً هوشیار و آگاه از ریسکی که در پیش دارند، آن هم بدون کوچک‌ترین سلاحی و تنها با دست‌خالی…».

 اولین تأثیر واقعه هفده شهریور در فردای این حادثه، یعنی در هجده شهریور و با استعفای هویدا از وزارت دربار شکل گرفت. هویدا مدعی بود، استعفایش به‌منظور اعتراض به خونریزی بوده است، اگر چه در هنگام استعفا به برخی از دوستانش اظهار داشته که برکناری او نتیجه دخالت مستقیم اردشیر زاهدی بوده که شاه را قانع کرد، با برکناری هویدا احتمالاً نوعی سازش با روحانیون میانه‌رو به وجود خواهد.

 دیگر پیامدهای این واقعه را می‌تواند تا پیش از هفده شهریور نهضت مردم بر مدار مسالمت بود و بیشتر مخالفان خواستار نابودی رژیم نبودند، بلکه «اجرای کامل قانون اساسی» را می‌خواستند و برای حذف سلطنت تلاش نمی‌کردند؛ اما حادثه هفده شهریور هیجان عمومی را در مدار تازه‌ای به حرکت در آورد و جایی برای آشتی نگذاشت و راه‌های بازگشت را بسته بود و اندیشه تجدید سلطنت مشروطه را ناممکن کرد و رژیم به تلخی دریافت که «توپ، تانک، مسلسل – دیگر اثر ندارد حکومت‌نظامی – دیگر ثمر ندارد».

 واقعه هفده شهریور مشخص کرد که روزهای پایانی عمر رژیم فرارسیده است و بسیاری از سران رژیم زمزمه خروج از کشور را آغاز کردند. اولین نفر در این میان اشرف بود، اشرف پهلوی بعد واقعه هفده شهریور به دستور برادرش (محمدرضا) کشور را ترک کرد. وی در خاطراتش در این باره بیان می‌کند: «برادرم با اینکه سعی کرد خود را خونسرد نشان بدهد، فوق‌العاده مضطرب بود من از او پرسیدم چه می‌خواهد بکند؟ چقدر می‌توان به این وضع ادامه داد؟ شاه مستقیماً به سؤال من جواب نداد و به‌جای آن گفت: ماندن شما در این جا در این اوضاع‌واحوال مصلحت نیست. شما می‌دانید که چقدر سوژه برای حمله به رژیم به دست مخالفان داده‌اید. من فکر می‌کنم که بهتر است هر چه زودتر از ایران خارج شوید» من گفتم حاضر نیستم شما را تنها بگذارم. تا وقتی شما در این جا هستید من هم در کنار شما می‌مانم. اما برادرم برای اولین‌بار در زندگی ما، صدای خود را بر روی من بلند کرد و گفت: به شما می‌گویم که برای راحتی خیال من باید بروید بدین‌سان من ایران را ترک کردم.

ارتش یکی از سه‌پایه اصلی و ستون نگهدارنده و نهادی تأثیرگذار در توسعه قدرت دولتی بود و بخش عمده قدرت محمدرضا شاه از کانال نیروی نظامی به‌دست‌آمده بود. در سال سی و دو هنگامی که شاه در مبارزه با نخست‌وزیر وقت دکتر مصدق شکست خورد و به ایتالیا گریخت، این ارتش بود که با رهبری ژنرال زاهدی موجبات بازگشت او را به تخت و تاج فراهم کرد و از آن تاریخ به بعد نیروهای مسلح ایران بار دیگر به‌صورت عامل اصلی تثبیت قدرت و حکومت شاه درآمدند و تقویت و سازماندهی ارتش در کانون توجه شاه قرار گرفت. ارتش ایران قبل از هر چیز تعلیم‌دیده بود که نسبت به شخص شاه وفادار باشد.

  اما بعد از واقعه هفده شهریور نیروی ارتش در رویارویی با مردم و تیراندازی دچار تردید شده، روزبه‌روز بی‌حرکت‌تر می‌شود. میشل فوکو در این زمینه می‌نویسد: کار حکومت به‌جای رسیده است که در میان مردم گروه‌های آشوبگر می‌فرستد؛ اما آن هم به‌جای نرسیده است هرچه بحران نهایی نزدیک‌تر می‌شود توسل به سلاح ناممکن‌تر می‌شود. سیروس پرهام نیز در کتابش به این نکته اشاره می‌کند که: «نخستین شکاف در حصار ظاهراً دژ رژیم، با کشته‌شدن یک سرگرد فرمانده به دست یک سرباز متمرد، آسیب‌پذیری قوای مسلح را نمایان ساخت» .

درهرصورت اگر بخواهیم در پایان و به طور خلاصه گفته شود آنچه در ۱۷ شهریور بر ایران گذشت آن خواهد بود که این واقعه به ضرر رژیم تمام شد، با این کشتار نه‌تنها مردم آرام نگرفتند؛ بلکه شدت و سرعت مبارزات گسترش یافت. از آن پس ناآرامی‌ها وارد مرحله جدیدی شد و اعتراض‌ها و راهپیمایی‌ها از شکل پراکنده و مقطعی به‌صورت مداوم و سازمان‌یافته ادامه یافت. شکل‌گیری اعتصابات گسترده و فراگیر سراسری ضربه سختی به اقتصاد دولت وارد نمود و در ارتش که یکی از پایه‌های اساسی قدرت شاه بود، تزلزل ایجاد کرد، چنان افکار شاه را به هم ریخت که قدرت هر گونه تجزیه و تحلیلی را از دست داد، یعنی بعد از این واقعه شاه عملاً سقوط کرد و شیرازه رژیم از هم پاشید.

انتهای خبر/

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه