پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
یادداشت| حمیده عاشورنیا
موقعیتِ بیا و ببین
ما روزهای سخت زیادی میگذرانیم و خیلی زود خوندل خوردنهایمان را برای گذر از آن ساعتها را فراموش میکنیم. اما همیشه یکلحظه، یک قاب برایمان میماند که یادمان بیندازد ما (فردی و جمعی) قادر هستیم از آشفتگیها زمانی که هیچوقت منتظر وقوعشان نبودیم، درست و بهجا عبور کنیم.
هشتدی: در یک تحلیل روانشناختی آمده بود «یک کودک هیچگاه نمیتواند تعارضهای آدمها را ببیند و رد شود… یک کودک هیچگاه صمیمیتی عمیق را نمیتواند حس کند، چون همیشه نیازمند این است که دنیا بر اساس ظرفیت کوچک درونش با او رفتار کند».
در تصویر تار و کدر بالا کودک در وضعیتی قرار دارد که مردم از ترس مراقبت از جانشان در حال فرار هستند. صدای شلیک مردی اسلحه به دست که دارد به سمت آنها میدود از پشت سرش میآید، کنار این هجمهٔ ترسناک یک نفر ناتوان از نجات جانش افتاده که در آن موقعیت از دست هیچکس برای او کمکی بر نمیآید.
جهان هیچوقت توقع درک این وضعیت را از یک کودک نهایت ۷_۸ساله ندارد. یعنی توقع ندارد هم بترسد، هم فرار کند، هم به رحم، دل بسوزاند.
ازآنجاییکه جهان خیلی وقتها دست نامردی پیش میآورد و با ما بدون درنظرگرفتن ظرفیت درونیمان رفتار میکند.
در یکلحظه خلیفه الله (انسان) عصارهٔ معرفتیاش را به رخ دنیا میکشد. یعنی همین کودک کمظرفیت در آنی چنان گسترهای از ظرفیت نوعدوستی و دیگر خواهیاش را رو میکند که بیا و ببین.
حالا اگر بخواهیم دنبال این باشیم که این ظرفیت در چه بستری رشد کرده و به اینجا رسیده را باید در تحقیق از شیوهٔ تربیتش جستجو کنیم. ازآنجاییکه کودکان تربیتشدگان افکار والدینشان هستند قطعاً این نکته را یک جایی یا همراه لقمهٔ حلال پدری کارگر، کارمند، کاسبِ باانصاف و یا کشاورزِ زحمت کشی که در اوجِ کارد به استخوان رسیدن اقتصادی، موقع کسب رزق همه چیز را با ترازوی نظارت پروردگارش میزان کرده
و یا مادری که پای تلویزیون، کنارِ سفرهٔ نذری همسایهشان پری خانم، موقع شنیدن اذان و یا گوشهٔ مجلس اباعبدالله سینه یا پستانکش را به عشق رستگاری در مسیر حق، نه خوشبختی ریالی و دلاریِ ظاهری، دهن کودکش گذاشته، دریافت کرده است.
ما روزهای سخت زیادی میگذرانیم و خیلی زود خوندل خوردنهایمان را برای گذر از آن ساعتها را فراموش میکنیم. اما همیشه یکلحظه، یک قاب برایمان میماند که یادمان بیندازد ما (فردی و جمعی) قادر هستیم از آشفتگیها زمانی که هیچوقت منتظر وقوعشان نبودیم، درست و بهجا عبور کنیم.
حتی اگر بلاگرهای گلوبلبل برای افت بازدیدکنندگانشان نخواهند هیچ اشارهای به تلخی پیشآمده داشته باشند و یا سیاستمداران بالقوهٔ دوست، فامیل، کوچه و خیابان همه چیز را کارِ خودِ اسمش رو نبر بدانند…
مهم عبور ما از موقعیت دردناک به سمت رشد ظرفیتهای پنهانمان است.
پ ن: همیشه که نباید مردها به فکر نجات بقیه باشند، گاهی پسرها برای نجات مردها آستین بالا میزنند.
حمیده عاشورنیا
نظرات