سید محمد شفیعی

در دو راهی جهان‌گیر یا جهان‌دار بودن، کدام یک کارسازتر است؟

جهان‌گیری ممکن‌ است تبعاتی داشته باشد که شاید در طی‌ بازه زمانی طولانی برای یک کشور عیان شود که ممکن است مثبت یا منفی باشد اما جهان‌داری با استفاده از اِلمان‌های فرهنگی خودی برای تاثیرگذاری بر طرف مقابل و با برنامه‌ریزی دقیق برای نفوذ فرهنگی صورت می‌گیرد‌. بهترین راه برای ما، این است جهان‌داری کنیم. از اِلمان‌های فرهنگی خود استفاده و با توانمندی‌های فرهنگی و هژمون مدنظر خود با باکو برخورد نماییم، همان چیزی که حیدر علی‌اف از آن ترسید و سبب شد تا به سمت رژیم‌صهیونیستی سوق پیدا کند.

در دو راهی جهان‌گیر یا جهان‌دار بودن، کدام یک کارسازتر است؟

هشت‌دی: در ابتدا در معنی جهان‌گیری باید گفت که منظور فتح قلمرو، سرزمین کشور دیگر و ضمیمه کردن آن به قلمرو خود است، موردی که سال‌ها مرسوم بوده اما امروزه دیگر آن کاربرد قدیمی را ندارد، البته مواردی مانند روسیه و اوکراین ممکن است رخ دهد که به هر حال این روش منسوخ شده است. در نظم قدیمی‌ جهان این استدلال وجود داشت که بُعد نظامی و گسترش سرزمینی سبب داشتن نقش‌ برجسته در جهان می‌شود تا حدودی می‌توان گفت هم درست است و هم غلط.

نمونه داخلی آن فتح خونین گرجستان توسط آقا محمدخان قاجار که سبب پیشینه منفی و تلخ از ما در ذهن گرجستانی‌ها شده است یا فتح هندوستان توسط نادرشاه افشار که بعدها تبعات آن بر خود ما نیز حاصل شد. با تضعیف و سقوط دولت مرکزی هند توسط نادرشاه، انگلستان این فرصت‌ را پیدا کرده تا این کشور را استعمار کرده و برای حفظ آن به مرزهای شرقی ما دست‌اندازی کند و افغانستان و نیمی از پاکستان فعلی را از قلمرو ایران جدا کند.

جهان‌گیری ممکن‌ است تبعاتی داشته باشد که شاید در طی‌ بازه زمانی طولانی برای یک کشور عیان شود که ممکن است مثبت یا منفی باشد اما جهان‌داری با استفاده از اِلمان‌های فرهنگی خودی برای تاثیرگذاری بر طرف مقابل و با برنامه‌ریزی دقیق برای نفوذ فرهنگی صورت می‌گیرد‌.

تا اینجا این مطالب گفته شد تا پیش‌زمینه‌ای باشد برای بحث اتفاقات اخیر قفقاز و اقدامات رژیم‌ باکو.

طبیعتا برخی پیشنهاد می‌کنند که ایران با توجه به توانایی‌های نظامی خود و برتری کاملا مشهود نسبت به رژیم باکو وارد درگیری مستقیم با باکو شده و به قولی باکو را ضمیمه قلمرو ایران کند یا حداقل نخجوان را فتح کند(جهان‌گیر شدن).

فرض را بر این می‌گیریم این اتفاق افتاد و ما باکو یا نخجوان را فتح کردیم. آیا ساکنان این مناطق حاضرند خود را با قوانین ما تطبیق دهند یا از ما تبعیت کنند؟ آیا ما را به چشم کشوری متخاصم که سرزمینشان را فتح کرده نگاه نمی‌کنند؟ اگر به ایران‌گرایان این سرزمین‌ها هم استناد کنیم، چند درصد از جمعیت ۱۲میلیونی باکو، ایران‌گرا هستند تا بعد از حدود دویست‌و‌اندی سال به خاک ایران بازگردند؟

بر فرض انتخاب جهان‌گیر بودن و وارد جنگ شدن با باکو، این جنگ قطعا بین ایران و باکو نخواهد بود و احتمال ورود رژیم‌ صهیونیستی و ترکیه به جنگ آن هم به نفع باکو بالا خواهد بود حتی ممکن است این جنگ ابعاد منطقه‌ای نیز پیدا کند و بر فرض ورود رژیم‌صهیونیستی به جنگ، حماس، حزب‌الله لبنان، سوریه و … نیز وارد جنگ شوند و منطقه وارد بحرانی گریز‌ناپذیر قرار گیرد. این هم موردی است که علی‌اف برای تکمیل پازل خود نیاز دارد، پیش‌دستی ایران و وارد شدن ایران به جنگ با باکو و استفاده علی‌اف از این موضوع برای همراهی سایر کشورها با وی. البته که ایران به خوبی از این نقشه آگاه بوده و وارد بازی علی‌اف نخواهد شد.

حتی اظهارات اخیر رژیم صهیونیستی نیز در رابطه با ایجاد جبهه‌ای علیه ایران با همراهی باکو نیز در راستای تحریک کردن ایران برای واکنش نظامی دادن است.

بهترین راه برای ما، این است جهان‌داری کنیم. از اِلمان‌های فرهنگی خود استفاده کنیم و با توانمندی‌های فرهنگی و هژمون مدنظر خود با باکو برخورد کنیم، همان چیزی که حیدر علی‌اف از آن ترسید و سبب شد تا به سمت رژیم‌صهیونیستی سوق پیدا کند.

۹۸ درصد جمعیت باکو مسلمانان شیعه هستند که این خطری برای حکومت علی‌اف محسوب می‌شود و سعی در شیعه‌زدایی و وهابی‌گری یا ایجاد شیعه تصفیه‌شده در باکو را دارد. ایران از جمعیت شیعه باکو بهترین استفاده را برای دستیابی به اهداف خود در این سرزمین بکند. مورد بعد موارد مشترک فرهنگی ایران و باکو است، که در هر صورت باکو از فرهنگ ایران سال‌ها تغذیه شده و همچنان در این کشور وجود دارد و جدایی این سرزمین در زمان قاجار از ایران سبب نشده تا فرهنگ‌ ایرانی در آن از بین برود.

برای جهان‌داری در باکو نیازمند این هستیم که برنامه‌ریزی دقیقی داشته باشیم تا بتوانیم به قلب آن و مردمش نفوذ کنیم تا بتوانیم اهداف مدنظر خود را در آن پیاده کنیم.

البته گستاخی‌های این رژیم و همکاری‌اش با رژیم‌ صهیونیستی بی‌پاسخ نخواهد ماند و می‌توان با اقداماتی نظیر آنچه در دو رزمایش گذشته انجام شد و حمایت از مخالفان رژیم‌ علی‌اف و تقویت ایران‌گرایان باکو، رژیم‌ علی‌اف را تحت‌ فشار قرار داده و آن را از مواضع اتخاذی‌اش عقب براند البته کمک به ارمنستان در جنگ فعلی و فرسایشی کردن این منازعه و درگیر ماندن باکو در باتلاق جنگ می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد. در این صورت ایران می‌تواند مرزهای ژئوپلیتیکی خود را نیز حفظ کند. در آخر نتایج جهان‌دار بودن بسیار بهتر و بیشتر و هزینه‌های آن نسبت به جهان‌گیر بودن کمتر خواهد بود.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
صالح
عالی👌
محمود
بسیار عالی
در حاشیه