پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
هشتگی که بحران اصلاحطلبان را فاش کرد/ آیا مرگ اصلاحات فرا رسیده است؟
تصمیمات و رویکرد اشتباه جریان اصلاحات باعث شد این جنبش به سمت نابودی پیش برود. اصلاح طلبی دچار قلب ماهیت شده؛ به این معنا که از رویکرد اصلاح طلبانه به سمت محافظه کاری افراطی رفته است.
به گزارش ۸دی، “بحران اصلاح طلبان” اصطلاحی است که مدتی بر سر زبان تحلیلگران افتاده است.
اصلاح طلبان که بعد از انتخابات ۱۳۸۸ تقریبا از دایره قدرت دور شده و بسیاری معتقد بودند آنها دیگر هیچ شانسی برای ورود به قدرت ندارند در سال ۱۳۹۲ طی یک حرکت استراتژیک با حسن روحانی اعتدالگرا ائتلاف کردند و توانستند مجددا به دایره قدرت بازگردند. بعد از این اتفاق، اصلاح طلبان توانستند با ائتلافی دیگر اکثریت مجلس را هم به دست آورده و پیروز مطلق شوند.
در آن روزها بسیاری معتقد بودند اصلاح طلبان مجددا میتوانند به سطح اول قدرت بازگشته و حتی رئیس جمهوری از حزب خود وارد پاستور کنند. با این حال، اوضاع دگرگونه شد و چپها نتوانستند از این موقعیت به خوبی استفاده کنند.
حسن روحانی در طول ۸ سال ریاست جمهوریاش بهای زیادی به اصلاح طلبان نداد. از طرفی، اصلاح طلبان نیز ناشیانه عمل کرده و در تمام زمینهها از روحانی حمایت کردند. با کاهش شدید محبوبیت روحانی از سال ۹۶ به بعد، محبوبیت اصلاح طلبان نیز به شدت کم شد. به عبارتی، روحانی در حال فرو رفتن در غرقاب بود و اصلاح طلبان نیز با او به پایین کشیده شدند.
حال، پرسش این است؛ به راستی چرا اصلاح طلبان به این وضع افتادند؟ چگونه اپوزیسیون داخلی که تا ۴ سال قبل به شدت محبوب بود بدون شرکت جدی در قدرت یا سهم گیری از دولت به این وضع و روز افتاد و محبوبیتش به شدت کاسته شد؟
بحرانی که توییتر علت آن را شرح میدهد
پاسخ این مساله را میتوان از طریق بررسی شبکههای اجتماعی و توییتر و وضع و حالش در این روزها یافت. اصلاحطلبان اخیرا هشتگی با عنوان #روحانی_متشکریم راه انداخته و ضمن یادآوری برخی اقدامات روحانی در این ۸ سال سعی کرده اند جنبههای مثبت ۸ سال ریاست جمهوری او را یادآوری کنند. البته ناگفته نماند که برخی نیز به دنبال این هستند که از طریق این هشتگ روحانی را به اقدام علیه تصمیم اخیر شورای نگهبان در مورد رد صلاحیتهای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری وادارند و از این رو، هشتگ دیگری را نیز با عنوان #خداحافظی_باشکوه_روحانی برجسته کرده اند. با وجود این، غالب کاربران اصلاح طلب صرفا به عنوان تشکر از روحانی این هشتگها را به کار برده اند.
بررسی این هشتگها نشان میدهد که اصلاح طلبی در این سالها به چه وضع و اوضاعی افتاده است. یک کاربر توییتر در توییتی از این نوشته بود که احتمالا در ۴ سال آینده نمیتوانیم در توییتر از رئیس جمهور انتقاد کنیم؛ پس #روحانی_متشکریم. این توییت به خوبی بحران اصلاح طلبی را نشان میدهد.
بزرگترین مشکل اصلاح طلبی در این سالها عارضی بودن آن بوده است. در حکمت، عارضی بودن صفت شیای است که در وجود و هویتش وابسته به امر دیگر باشد. اصلاح طلبی در این سالها بر خلاف دهه ۷۰ که دارای یک گفتمان مستقل و فعال بود دچار انفعال شده است. چپها حالا نه استقلال سیاسی دارند و نه استقلال فکری. به قول یک منتقد سیاسی، “گرگ دیروز تبدیل به یک شغال شده است”. اصلاح طلبان دائما چشم به جناح مقابل دارند. منتظرند ببینند که رقیب چه اقدامی میکند تا آنها عکسش عمل کنند. به جرات میتوان گفت که در این دو دهه آنها هیچ شخصیت مستقلی در مجلس و عرصه انتخابات ریاست جمهوری نداشته اند. از این رو به طور رقت انگیزی صبر میکنند و منتظرند ببیند چه شخصیت اعتدال گرایی در سطح اول قدرت یا انتخابات ریاست جمهوری مطرح میشود تا با آن ائتلاف کنند و به اصطلاح قوت لایموتی به دست بیاورند.
در عرصه فکری نیز این “عارضی بودن” خود را به نمایش گذاشته است. اصلاح طلبان سطح توقع خود را به حداقل رسانده اند. جنبشی که روزی قصد داشت دموکراسی و آزادی بیان را در عالی ترین سطح اجرا کرده و حتی میخواست قانون اساسی را تغییر دهد و به قول معروف، فلک را سقف بگشاید و طرحی نو دراندازد حالا به انتقاد از رئیس جمهور در توییتر راضی است و دائما خود را میفریبد که اگر در همین حد نمانیم فردایی بدتر از امروز خواهیم داشت.
قلب ماهیت اصلاحطلبان، آفتی که اصلاح طلبی را میکشد
با بررسی موارد بالا به این نتیجه میرسیم که اصلاح طلبان بعد از وقایع سال ۸۸ قصد دارند هر طور که شده در قدرت بمانند و هرچقدرهم که عرصه بر آنها تنگتر میشود، محافظهکاری آنها بیشتر میشود. این در حالی است که ذات اصلاح طلبی در مقابل محافظه کاری قرار دارد و محافظه کار شدن یک اصلاح طلب، “قلب ماهیت” او است.
حالا به نظر میرسد جریان اصلاحطلبی هر لحظه بیشتر دچار قلب ماهیت شده و ذاتش تغییر میکند. با این تعبیر میتوان از مرگ اصلاحات در سال ۱۴۰۰ یاد کرد و آن را به فراموشی سپرد.
نظرات