پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
آیدین رحمانی
سپیدرود و چشمان نگران رشتی ها/ مسئولان؛ کافیست دست به زیر چانه زدن و نگاه کردن!
ما درست یک خانواده ایم که سایه بزرگتر را بالای سر خود نمی بیند. جای خالی یک بزرگتر که پای شکست ها و دردهایمان بنشیند،دستمان را بگیرد و آماده بازی بعد کند.
۸دی: حالا ما مانده بودیم و تیمی که به نفس نفس زدن افتاده بود.می دانستیم که باید بیاییم تا سپیدرود حداقل سکوها را خالی نبیند.
ما درست یک خانواده ایم که سایه بزرگتر را بالای سر خود نمی بیند. جای خالی یک بزرگتر که پای شکست ها و دردهایمان بنشیند،دستمان را بگیرد و آماده بازی بعد کند. سینه اش را در مقابل انتقادات سپر کند.
ما این هفته به اندازه ی کافی دلیل برای شکست داشتیم تا برای برد. تکیه گاه خود را از دست داده بودیم، تمرینات چند روز تعطیل شده بود، هر روز حاشیه جدیدی به گوش عاشقان سپیدرود می رسید، اما خبری از امید نبود که نبود.
خلاصه هرطور که بود به جمعه رسیدیم، جمعه ای که راه چاره ای جز بردن نداشتیم،جمعه ای که با همه ی مشکلات می دانستیم تساوی هم شکست محسوب می شود.
چشمان نگران رشتی هایی که به ورزشگاه سردار جنگل آمده بودند نمایانگر همه چیز بود.دست می زدند اما پاهایی که مدام تکان می خورد، به خوبی خبر از فشار روی آنها می داد.
تک تک آنها می دانستند با چه مشقتی به سطح اول فوتبال ایران رسیده بودند ولی به سادگی آن روزهای شاد به دست فراموشی سپرده می شد. بازی را بد آغاز نکردند، به گل هم رسیدند و حتی نوید گل های بعدی را هم دادند.
بدون شک، نقطه عطف بازی امروز را می شود موقعیت تک به تک از دست رفته نیمه دوم در دقیقه ۴۶ دانست.
قانون نا نوشته ای در فوتبال است که اگر گل نزنی،گل می خوری، توپ چرخید و چرخید، کم کم سپیدرود تحلیل رفت و بازی برگشت و در دقایق پایانی تیر خلاص به قلب رشت خورد.
همه مات و مبهوت مانده بودند که به کجا رسیده ایم. قدم هایشان سنگین شده بود، دل هایشان پر بود،شعارهایشان سوزنده تر از همیشه بود.
سپیدرود همراه با آفتاب عصر جمعه اواسط اسفند رشت،غروب کرد. ما عادت کرده ایم کسی بیاید برایمان معجزه کند، در حالی که هیچ کس جز ما دلش با تمام وجود برای ما نمی سوزد.
کافیست دست به زیر چانه زدن و نگاه کردن، لطفاً سپیدرود را دریابید مسئولان عزیز.
ما هرگز نمی خشکیم…
آیدین رحمانی
نظرات