محمدرضا عوض نیا

چندخطی از حال وهوای کنگره ملی شهدا

به گزارش ۸دی، محمدرضا عوض نیا در یادداشتی نوشت: میخواهم چندخطی درباره اجلاس اصلی کنگره هشت هزارشهید گیلان بنویسم؛ ساعت ده دقیقه به نه صبح سه شنبه هست که رسیدم میدان شهرداری دیدم جلوی پستخانه یک راه ورودی وتعدادی مردم ایستاده اند ولی اجازه ورود به آنها داده نمی شودو راه برای ورود افراد خاص […]

چندخطی از حال وهوای کنگره ملی شهدا

به گزارش ۸دی، محمدرضا عوض نیا در یادداشتی نوشت:
میخواهم چندخطی درباره اجلاس اصلی کنگره هشت هزارشهید گیلان بنویسم؛
ساعت ده دقیقه به نه صبح سه شنبه هست که رسیدم میدان شهرداری
دیدم جلوی پستخانه یک راه ورودی وتعدادی مردم ایستاده اند ولی اجازه ورود به آنها داده نمی شودو راه برای ورود افراد خاص بود.رفتم سمت خیابان شریعتی و از طرف ورودی عمومی و شاهدجمعیتی که مشتاق ورود بودند، ولی بازهم مانعی وجود داشت، فقط به افرادیکه کارت دعوت داشتند اجازه عبور داده میشد. من هم که یک کارت از دوستانم گرفته بودم توانستم وارد بشوم و با فضای زیبایی از جایگاه و مردم مشتاق و چندهزارصندلی مواجه شدم .فضای زیبا و خاصی بود. رفتم جلو نشستم و خوشبختانه با بازشدن راه موفق شدم تا نزدیکترین جای ممکن خودم رابه جایگاه نزدیک کنم و در گوشه ای سرپا شاهد حضور نفربه نفر مسئولین ومدعوین باشم.
برخی از مدیران استان زودتر از همه آمده بودند و برخی هم دیرتر رسیدند باآمدن سردار سلیمانی شوق مردم برای دیدن ایشان وصف ناشدنی بود کسی که نشان داده عزت خدادادیست نه از سوی مردم .
ایشان باافتادگی خاصی در صندلی کنارآیت الله قربانی نشستند و مسئولان کماکان درحال ورود بودند.
استاندارآمد وبسمت سرداررفت.
پس از او احمدی پور معاون استاندار وارد شد ولی کمی هیجان زده و پراضطراب نشان میداد اول سرگردان بود که کجا بنشیند ولی ناگهان مسیر خود را بسمت حاج قاسم کج کرده و جهت سلام وعلیک سمت او رفت.
چهره های جالبی یکی پس از دیگری وارد میشدند؛
سردارهامون محمدی با گردن بسته ،
سعادتی استانداراسبق گیلان ،
آقازاده،علیزاده،کوچکی نژاد،افتخاری نماینده فومن،یاری، مدنی،عبدی،پوررضا،فرمانده ناجای گیلان و…
کم کم شلوغی ورودی مسئولان و کمبود جا برای نشستن آنها مسئله شده بود که در روبروی جایگاه صندلی قراردادندتا آنها بنشینند.
در همین اوضاع شلوغ ،مجرد به نزد حاج قاسم رفت بااو مصافحه کرد ولی دلش طاقت نیاورد و روبوسی هم کرد.
حالا نوبت به ورود حسنی شد. و او یکراست قصد رفتن به سمت حاج قاسم رو داشت که باتوجه به شلوغ شدن فضا ،محافظین از ورود او جلوگیری کرده و او هم بادست برسینه و حالتی شبیه چشم گفتن بسمت دیگررفته وآنجا نشست.
مراسم با قرائت زیبای قاری جوان شروع شد. سرود ملی را هم با اجرای زنده گوش دادیم و کار تاتر نسبتا زیبایی در همان حالت اجراشد.
حالا نوبت اجرای جوان اول اجرای استان ،یعنی محمدلطیفی عزیز بود تا حال وهوای مجلس رو عوض کند ولی متاسفانه طبق صلاحدید متولیان امر،اجرای او محدود بود و بجای او از سه خانم فرزند شهید بااجراهای متفاوت از عالی تاضعیف مواجه شدیم و کاش مخاطبین حاضر و تلویزیونی، اینگونه از اجرای دلی محمدلطیفی محروم نمیشدند.
بالاخره با همهمه جمعیت و بلندشدنشان و شعاردادن،مرجع تقلید بزرگ جهان اسلام حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی وارد شدند.
نوبت اجراها رسید؛خانم اول که شعری خواند وابتدا از سردارعبدالله پور جهت خیرمقدم دعوت شدو سپس جهت قرائت پیام حضرت آقا، از آیت الله قربانی دعوت کردتا به بالای جایگاه برود ولی بااشتباهی جالب ایشان را با لقب آیت الله العظمی قربانی خطاب نمود.
آیت الله قربانی هم پس از استقراردر صندلی خود چنددقیقه ای سخنرانی کرده و سپس پیام آقا راقرائت نمودند و سپس نوبت خانم مجری دوم رسید که از استاندار برای ارائه گزارش ستاد کنگره دعوت به حضور در جایگاه نمود.
استاندارهم طبق معمول از روی متن خوانده و از کلمات دولت تدبیروامید واینکه دولت تدبیروامید برنامه ها ونگاههای ویژه ای به شهدا و این برنامه ها دارد استفاده کرد.
واقعا فضای سخنرانی بسیار سنگین بود. در حضور تعداد زیادی سخنران و بزرگان علمی،فقهی و سیاسی، سخنرانی کار سختیست. پس از او از حاجی جوشن پیرویادگار میدانهای جنگ تجلیل، واز کتابهایی هم رونمایی شدو شعرخوانی زیبای حاج جوشن برای سردارهم به زیبایی های این مراسم اضافه کرد. و مجری از سردارسلیمانی وآیت الله نوری همدانی خواست تا جهت رونمایی از تمبر یادمان این کنگره به محل مورد نظر بروندولی حاج قاسم نرفت وسرش همچنان پایین و در حال ذکر بود.
نفربعدی آیت الله العظمی نوری همدانی بود که در هنگام دعوت از او ،حاجی جوشن شروع به شعاردادن کرد و شعار معروف ایشان یعنی خامنه ای کوثر است ،دشمن اوابتراست در فضای اجلاس طنین انداز شد و ایشان بهمراه آیت الله قربانی در بالای جایگاه مستقر شده وآماده سخنرانی ولی گویا شعاردادن حاج جوشن تازه گل کرده و باعث لبخند سخنران بزرگ مجلس شد .بهرحال مرجع بزرگوار سخنان زیبایی بیان داشتند ودر همین حوالی هم مسئولان بیشتری به سالن می آمدندولی جایی برای نشستنشان نبود که مطرح ترینشان مسرور وموسوی بودند و حالا نوبت دعوت از سرداربزرگ جهان اسلام ،سردارسلیمانی بود که به بالای جایگاه دعوت شد جمعیت که تاکنون جنب وجوش خاصی نداشتند برای سردارسنگ تمام گذاشتند . حاج قاسم سخنرانی خود را شروع کرد، بسم الله الرحمن الرحیم که جوانی از جوانان انقلابی شهررشت از وسط جمعیت بلندشده و در مدح ایشان چند جمله خوانده که حاج قاسم با کلمه استغفرالله افتادگی خود را نشان دادندو اگر ما بودیم کلی ذوق میکردیم و حاج قاسم سخنرانی خودرا ادامه داد ولی سریعا نسبت به حذف چهره خود از تلویزیون بزرگ پشت سرش معترض شده وآنرا حذف کردند.
برای من که اولین بار شاهد سخنرانی عارفانه او بودم و سخنان سراسر معرفت و سینه سوختگی و  عشق در او دیدم .
عرفانی که برای خیلیها باورش سخت است و از یک چهره نظامی وچریک که مستکبران وتروریستهای عالم رابه زانو درآورده انتظارش رانداشته ولی چیزی را که از شهید چمران شنیده بودم در چهره و کلام او دیدم .
سخنان زیبایی که تا ساعتی جمعیت اجلاس را خیره کرده  واز همه جالبتر حالت چهره روحانیون بزرگی که در آنجا بودند وخودشان از صاحبان منبر وسخن بودنددیدنی بود که مبهوت سخنرانی حاج قاسم شده و بعبارتی پلک نمیزدند وبرای من هم انتظار این سخنرانی سراسر معنویت و معرفت و انقلابی گری دوراز انتظار بود.
سخنانی که هنگام یادآوری خاطرات همرزمان شهید،بابغض و اشک سردارهمراه بود .
سخنان سردار تمام شد و پایین آمد و موقع خداحافظی ها رسید و مجری هم از جمعیت خواست تا در تشییع پیکر دوشهید گمنام شرکت کنند و هوشیار هم بلافاصله مداحی خود را آغاز کرد. جالب بود که مجرد دوباره بسمت حاج قاسم رفت و بااو روبوسی کرد ولی اینبار برای گرفتن عکس یادگاری  روبوسی کرد. و حاجی ما در حال خروج ازسالن و جوانانی که معلوم نبود چطور از ورودی ویژه وارد شده بودند هم دنبال او حرکت کرده واز سالن خارج شد.تابوت  شهدا هم در میان شور واشک مردم عاشق ومداحی وذکر حاج حسین هوشیار تشییع وتکریم شده و به بالای جایگاه منتقل شدند .و صحنه های زیبای وداع مادران شهدا و فرزندان شهدای مدافع حرم دل هر عاشقی را بدرد میاورد و هق هق گریه های حاجی مدنی هم خودش دنیایی داشت واما در سوی دیگر روبوسی و استقبال برخی ها از برخی دیگر جالب بود. خوش وبش حاجی افتخاری با مسئولین،روبوسی سعادتی با مسئولان استان که سالها آنها راندیده بود و از همه جالبتر روبوسی و مصافحه گرم سردارعلیزاده با حسنی بود ومرایاد صحنه های فوتبال پرسپولیس واستقلال انداخت که داخل زمین بازی برای شکستن پای همدیگر مسابقه میگذارند ولی در بیرون زمین عاشق همدیگرند.کوچکی نژاد هم که در سراسر مراسم در حال صحبت باموبایل خود بود و متوجه نشدم کی خروج کرد.
بهرحال یک مراسم بزرگ وبیادماندنی که حال خوشی به مردم رشت داد را شاهدبودم و واقعا لذت بردم ،فقط ای کاش یکی از سخنرانان گیلانی کلمه ای ازحماسه  هشت دی نیز برزبان میراند.
ودرآخر،دست مریزادی به متولیان کنگره از آن نوجوان زحمتکش پذیرایی تا اجرای تاتر ،و از آن مسئول جزء تا استاندارگیلان.
خداقوت واجرتان باشهدا.
فقط اجرتان را بازیر پاگذاشتن آرمان شهدا ،ضایع نکنید…

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه