پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
نقدی بر اظهارات تعجببرانگیز لاریجانی درباره حوزه نشر؛
آقای لاریجانی، بهجای اظهارنظرهای جالب، به وظایف نظارتی مجلس شورای اسلامی بپردازید
ایشان گفتهاند که با کمکردن نظارت بر ناشران مطمئن، ناشرانِ دیگر هم تلاش میکنند مقررات را در سطح بالایی رعایت کنند.
به گزارش ۸دی، به نقل از رجانیوز، خبرگزاریها گزارشی از دیدار رئیس مجلس شورای اسلامی و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر کردند. در بخشی از آن گزارش آمده بود:«رئیس مجلس شورای اسلامی ضمن تأکید بر اینکه در عرصۀ کتاب، اقدامات خوبی انجام شده است، اظهار کرد: باید نظارتها را بهتناسب ناشران کمتر کرده و به سایه برد. بهعبارتی، لزومی ندارد برای هر چاپ کتابی اجازه گرفته شود؛ زیرا ناشران مطمئنی در این عرصه فعالیت میکنند.
وی ادامه داد: توجه به این امر موجب تعالیبخشیدن به جامعه و احترامگذاشتن به ناشر خوشسابقه است و در این میان، دیگرناشران نیز تلاش میکنند تا به سطح بالایی در حفظ و رعایت مقررات دست پیدا کنند.»
***
برای پرداختن به این سخن، ابتدا لازم است سخن آقای لاریجانی را تقریر کنیم. ایشان گفتهاند چون ناشران مطمئنی مشغول به فعالیتاند، باید نظارتها را بهتناسب ناشران کم کنیم؛ بهگونهای که نیاز نباشد ناشر برای هر چاپ کتابی مجوز بگیرد. وقتی این اتفاق بیفتد، جامعه تعالی مییابد. علاوهبراین، با این کار، به ناشران خوشسابقه هم احترام گذاشتهایم. درنتیجه، ناشرانِ دیگر هم تلاش میکنند مقررات را در سطح بالایی رعایت کنند.
درحقیقت، خط سیر استدلال ایشان اینگونه است:
«داشتن ناشران مطمئن» حکم به «کمکردن نظارتها» میکند. «کمکردن نظارتها» موجب «تعالی جامعه و احترام به ناشران» میشود و همۀ اینها هم باعث «همهگیرشدن احترام به قانون» میشود. این سخن سه بخش دارد که بخش اول، «سُست» است، بخش دوم، «تعجببرانگیز» و بخش سوم، «مُضحک».
بخش سُست ماجرا آنجاست که گوینده بهواسطۀ وجود یک اکثریت قانونمند و مطمئن، توصیه میکند که نظارتها کم شود. این سخن مانند آن است که بگوییم «چون اکثر رستورانهای شهر، غذاهای سالم عرضه میکنند، باید نظارت بر همۀ رستورانها را کم کنیم» یا «چون اکثر مردم دزدی نمیکنند، پلیس برای جلوگیری از دزدی کاری نکند.» خب این سخن سُستی است؛ چرا که اقلیتی وجود دارند که حتی باوجود نظارت و قانون، سعی در قانونشکنی دارند و طبیعی است با حذف یا کمرنگکردن قانون، فعالیت خود را گستردهتر و وقیحانهتر ادامه خواهند داد.
البته ممکن است کسی با استناد به عبارت «بهتناسب ناشران» در جملۀ ایشان، بگوید که منظور ایشان، «همۀ ناشران» نبوده و فقط ناشرانِ مطمئن را گفتهاند. خب در آنصورت چند مسئله وجود دارد: اولاً ملاک و معیار «مطمئن بودن یا نبودن» چیست؟ همین حالا که قانون با جزئیات، موارد تخلف را مشخص کرده است، هزار حرف و حدیث در تفسیر آن وجود دارد؛ چه رسد به اینکه بخواهیم از این جنس حرفهای کلی هم بزنیم و راه را برای اعمالسلیقه و تفسیربهرأی باز بگذاریم. ثانیاً، «مطمئن»نامیدن بخشی از ناشران، بهمعنای این است که بقیۀ ناشران «نامطمئن»اند یا اقلاً مطمئنبودنشان احراز نشده است. سؤال اینجاست که ایشان که اینقدر نگران شأن و جایگاه و حیثیت ناشران هستند، احیاناً با این جنس تقسیمبندیها مشکلی ندارند؟ و اگر تقسیمبندی کردند، بعداً با آن ناشران «نامطمئن» میخواهند چه کنند؟ ثالثاً هر ناشر مطمئنی ممکن است روزی کتابی چاپ کند که او را از جرگۀ ناشران مطمئن خارج کند. دراینصورت، مجازاتش چیست؟ هیچ. از جرگۀ ناشران مطمئن خارج شده و باید برای بقیۀ کتابهایش مجوز بگیرد. این یعنی هر ناشری اجازۀ یک خطا دارد که باتوجه به تعداد ناشران و امکان انتشار کتابهای چندجلدی و…، عدد کمی نیست.
لذا این سخن و استدلال، بسیار سست است.
از سُستی بخش اول که بگذریم، به بخش دوم این استدلال میرسیم که قدری «تعجببرانگیز» است. حقیر نمیدانم که آقای لاریجانی چگونه به این نظریه دست یافتهاند که «کمکردن نظارتها» موجب «تعالی جامعه و احترام به ناشران» میشود. یعنی نظارتها را کم کنیم تا جامعه تعالی پیدا کند؟ یاللعجب.
بعد تازه این کار احترام به ناشران نیز هست؟ مگر نظارت بر افراد جامعه، بیاحترامی به آنهاست که کمکردن نظارتها باعث احترام به آنها بشود؟ یاللعجب.
پس از دو بخش از این سخن که «سست» و «تعجببرانگیز» بود، بخش سوم حقیقتاً آدمی را به خنده وا میدارد. ایشان گفتهاند که با کمکردن نظارت بر ناشران مطمئن، ناشرانِ دیگر هم تلاش میکنند مقررات را در سطح بالایی رعایت کنند. احتمالاً هم به این دلیل است که ناشران دیگر هم تشویق میشوند که از مزیت کمشدن نظارتها بهرهمند شوند و خود را به جرگۀ ناشران مطمئن وارد کنند. ظاهراً ایشان تصور میکنند ناشرانی که امروز کتابهای ضداخلاق و خانواده منتشر میکنند و سربازان دشمن در جنگ فرهنگیاند، بهطمع ملحقشدن به جرگۀ ناشران مطمئن و کمشدن نظارت بر آنها، دست از کار خود میکشند و شروع میکنند به تولید کتابهای اخلاقی و مفید. آقای دکتر، حبذا به این استدلال!
***
پس از تحلیل سخن جناب آقای دکتر لاریجانی، این سؤال مطرح میشود که آیا این دست اظهارنظرها از سر ناآگاهی است یا چیز دیگری؟ خب ایشان روزگاری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همین مملکت بوده و پس از آن هم رئیس سازمان صداوسیما و طبیعتاً با قوانین ممیزی و همچنین با نگاه مقام معظم رهبری و سایر علما و مراجع به این مسئله آگاه است.
شاید هم ایشان از وضع کتابهای موجود در بازار بیاطلاعاند. خب در این صورت، به ایشان پیشنهاد میکنیم سری به راستۀ انقلاب بزنند و قدری در کتابفروشیها گشتوگذار کنند و این کتابها را ببینند؛ کتابهایی که ازقضا، متأسفانه بسیاریشان از وزارت ارشاد جمهوری اسلامی هم مجوز دارند؛ کتابهایی که بهفور منتشرشده و اخلاق و خانواده و دینداری را سیبل قرار داده است. علت این اظهارنظرهای ایشان را نمیدانیم؛ ولی جالب است برایمان که همیشه، در ماهها و روزهای منتهی به انتخاباتهای گوناگون در این مملکت، باید منتظر اظهارنظرهای عجیب از سوی عدهای از اهالی سیاست باشیم.
آیا بهتر نیست آقای دکتر لاریجانی، بهجای اینگونه اظهارنظرهای جالب، به وظایف نظارتی مجلس شورای اسلامی بپردازند و وزارت ارشاد را بابت کتابهای خلاف قانونی که با مجوز آن منتشر میشود، بازخواست کند؟
انتهای پیام/
نظرات