کابوس نهایی؛ فاجعه‌ای به نام بمباران ایران

«باید به توافق ایران شانس کار کردن را داد. اگر “بولتون” فهم این را ندارد که از درخواست حمله نظامی به ایران دست بکشد، لااقل کنگره باید این درک را داشته باشد که چنین درخواست هایی را نادیده بگیرد.»

کابوس نهایی؛ فاجعه‌ای به نام بمباران ایران

به گزارش ۸دی نیوز به نقل از جام نیوز، تهدید ایران به حمله نظامی و استفاده از عبارت آشنای “تمام گزینه ها روی میز” دیربازی است بدون وقفه از سوی برخی مقامات آمریکایی طوطی وار تکرار می شود.

 

اما بسیاری از تحلیلگران و رسانه های غربی، چنین اقدامی را غیرعاقلانه و بی نتیجه خوانده اند و حتی به نظر می رسد مقامات آمریکایی نیز هیچ گاه به صورت جدی به این موضوع نگاه نکرده اند.

 

“باراک اوباما” رئیس جمهور آمریکا در سخنان خود در جمع رهبران یهودی در کاخ سفید، اذعان کرد “وقتی ریاست جمهوری را برعهده گرفتم، فهمیدم که دولت بوش، طرحی را برای حمله نظامی به ایران آماده نکرده بود.”

 

 

اما پایگاه آمریکایی “نشنال اینترست” (National interest) در خبری تحت عنوان “کابوس نهایی: چرا بمباران ایران یک فاجعه خواهد بود” به انتقاد از حامیان استفاده از گزینه نظامی علیه ایران پرداخته است.

 

 

نشنال اینترست در این گزارش می نویسد: «اکثر آمریکایی ها و حتی اکثریت یهودیان آمریکایی، تمام شورای امنیت سازمان ملل و لیست بلندی از مسئولان امنیت ملی و دیپلمات های سابق آمریکا، برنامه جامع اقدام مشترک را به عنوان بهترین گزینه ممکن برای جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای تایید کرده اند.
اما علی رغم شایستگی‌های این توافق، برخی منتقدان از جمله “جان بولتون” سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل، سرسختانه معتقدند که گزینه نظامی تنها راه جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته ای است.

 

 

این رویکرد کوته بینانه و همراه با بی ملاحظگی، غیر سازنده است؛ همانطور که “مایکل هیدن” رئیس سابق “سیا” توضیح داده است، بمباران ایران “تضمین کننده همان چیزی است که ما تلاش می کنیم از آن جلوگیری کنیم: ایرانی که که به هیچ وجه از توسعه مخفیانه تسلیحات هسته ای دست نمی کشد.”
متاسفانه موضع گیری “جان بولتون” مسئله غافلگیر کننده ای نیست؛ “تام کاتن” سناتور جمهوری خواه ایالت آرکانزاس و بسیاری مقامات دیگر نیز حتی در زمان مذاکرات هسته ای، خواهان حمله هوایی به ایران بودند.

 
اما دفاع از گزینه نظامی به معنای چشم پوشی از این حقیقت است که حمله به ایران اقدامی بی ثبات کننده است که دستیابی به هیچ گونه اهداف بلند مدتی را در پی نخواهد داشت؛ همانطور که ژنرال “مارتین دمپسی” رئیس ستاد مشترک ارتش [آمریکا] توضیح داده است. حمله به ایران در بهترین حالت، چند سالی برنامه هسته ای این کشور را به تاخیر خواهد انداخت اما می تواند موجب اقدام تلافی جویانه شده، فرصت بازرسی و راستی آزمایی را از بین برده و ایران را به ساخت بمب هسته ای تحریک نماید.

 

 

با وجود توافقی جامع و قابل راستی آزمایی، دیگر آمریکا چیزی برای به دست آوردن از طریق بمباران ندارد. عملیات نظامی با رهبری آمریکا علیه ایران، باعث از بین رفتن ائتلافی می شود که فشار اقتصادی را بر ایران اعمال کرده است و ایالات متحده را مجبور خواهد کرد بدون حمایت بین المللی با ایران مقابله کند.

 
همانطور که پرزیدنت اوباما با تاکید اظهار داشته است “استفاده از گزینه نظامی مشکل را حل نخواهد کرد. حتی اگر آمریکا در آن مشارکت داشته باشد، تنها می تواند سرعت برنامه هسته ای ایران را به صورت موقت کند نماید ولی این برنامه از بین نخواهد رفت.”

 

 

 
در حالی که ایالات متحده به درستی موضعی محتاطانه در اقدام نظامی علیه ایران اخذ کرده است، طرفداران حمله نظامی از جمله “جان بولتون” و سناتور “مک کین” از اسرائیل خواسته اند که بدون توجه به سیاست های آمریکا وارد حمله نظامی علیه برنامه هسته ای ایران شود. این حتی جایگزینی بدتر است. چرا که طبق گفته “رابرت گیتس” وزیر دفاع سابق [آمریکا] موجب بی ثباتی بیشتر منطقه با حملات تلافی جویانه شده و یک فاجعه را رقم خواهد زد.

 

از سوی دیگر اسرائیل ابزار لازم برای حملات هوایی گسترده مورد نیاز را ندارد؛ زیرساخت های هسته ای ایران تاسیساتی مستحکم است و اسرائیل فاقد بمب افکن های استراتژیک لازم برای حمل بمب های نفوذگر سنگین را ندارد.»

 

 

در ادامه این گزارش ضمن اشاره به پیشنهاد برخی سناتورها و مقامات آمریکایی مبنی بر اینکه آمریکا باید بمب های نفوذگر مهمات انبوه (MOP) و بمب افکن های حمل کننده آن ها را برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران در اختیار اسرائیل قرار دهد، آمده است: «این طرح نه تنها غیرعاقلانه است، بلکه از نظر تاکتیکی، نشدنی است.»

 
“نشنال اینترست” در توضیح این موضوع می نویسد: «بمب های نفوذگر مهمات انبوه، قابل استفاده از دور نیستند و باید روی سر هدف ریخته شوند. برای این کار اسرائیل باید به حریم هوایی ایران نفوذ کند و بمب افکن هایی مانند (B-52s) آمریکایی برای حمل این بمب ها استفاده کند که هدفی آسیب پذیر در مقابل پدافندهای هوایی ایران است.

 
از طرف دیگر با توجه به تهدیدهای آمریکا و اسرائیل برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران در سال های گذشته، طبیعی است که ایران سیستم های پدافند سطح به هوا پیشرفته برای محافظت از زیرساخت های هسته ای خود نصب کرده باشد. بنابراین یک حمله هوایی توسط بمب افکن های اسرائیلی مستلزم این است که سیستم های دفاعی ایران از قبل نابود شده باشند.

 
حتی اگر بمباران تاسیسات ایران توسط آمریکا یا اسرائیل موثر باشند، این حمله باید هر چند سال یک بار تکرار شود تا از دستیابی ایران به بمب هتسه ای جلوگیری کند و نتیجه آن جنگی بی پایان خواهد بود؛ در حالی که تشخیص تاسیسات پنهانی ایران بدون دسترسی یا نظارتی که اکنون بر اساس توافق امکان پذیر است، با چالشی دشوار رو به رو خواهد بود.

 
حمله به تاسیسات نظامی ایران شروع جنگ پرهزینه و دراز مدتی دیگر در خاورمیانه است. در بهترین حالت این حمله تنها برنامه هسته ای ایران را برای مدتی به تعویق می اندازد تا تاسیسات مخفی جدید ایران عملیاتی شود. اما توافق جاری به بازرسان بین المللی اجازه می دهد که صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران را به دقت مورد نظارت، بررسی و راستی آزمایی قرار دهند.»

 
در انتهای این گزارش آمده است: «باید به توافق ایران شانس کار کردن را داد. اگر “بولتون” فهم این را ندارد که از درخواست حمله نظامی به ایران دست بکشد، لااقل کنگره باید این درک را داشته باشد که چنین درخواست هایی را نادیده بگیرد.»

 

 

 

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه