“غدیر” کتابی پر معنا به قلم استاد صفایی حائری

“سجاد ستوده” فعال رسانه و فضای مجازی در پستی اینستاگرامی به معرفی کتاب غدیر به قلم استاد صفایی حائری (عین صاد) پرداخت.

“غدیر” کتابی پر معنا به قلم استاد صفایی حائری

به گزارش ۸دی: غدیر؛ کتابی کم حجم اما پرمحتوا به قلم توانمند مرحوم استاد علی صفایی حائری (رحمت الله علیه) است که قطعاً برای فهم دقیقش، نباید به یکبار خواندن اکتفا کرد.

مرحوم صفایی حائری (عین.صاد) در این کتاب، به مدد قلم سحرآمیزش، در ورای جملات شیرین و زیبا با نگاهی نو به ضرورت و چرایی #ولایت پرداخته و آن را تبیین می‌کند.

تعریفی نو از ولایت و تبیین ضرورت و چرایی آن، آن هم با نگاهی نو و از منظری دیگر که کاملاً استدلالی است، از ویژگی‌های این کتاب است.

نگاه به حضرت امیرالمومنین علی(علیه السلام) به مدد دوقطبی مالک از یک سو و معاویه، احمد حنبل و #جرج_جرداق از سویی دیگر و تعریف و تبیین ولایت از منظر این دوقطبی، یکی از نوآوری‌هایی است که استاد صفایی حائری (ره) مثل همیشه به خوبی از عهده آن برآمده است.

#غدیر، کتاب کوتاهی است؛ درست مثل حادثه غدیر که زمانش کوتاه بود، تنها به درازای یک نیم روز؛ اما پرمعنا و موثر است، درست مثل حادثه غدیر که از ورای ۱۴۰۰ سال، همچنان تازه و اثربخش است.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
یک شهروند عادی
سلام این کتاب کوچک و فشرده، دقیق‌ترین مبانی امامت و ولایت ائمه علیهم‌السلام را بیان کرده است. در آن مبانی نیاز به امام، با شفافیت تمام، تحلیل می‌شود و همه ابهامات زدوده می‌گردد. این کتاب قله‌ها را نشان می‌دهد و روشن می‌کند که آنها که بیشتر از رفاه و بالاتر از عدالت و آزادی را می‌خواهند، باید به غدیر روی‌آورند ... و شیعه علی بودن نه علی را دوست داشتن که فقط علی را دوست داشتن است. * این همان کتابی است که آیت‌الله حایری شیرازی(ره) بعد از خواندن آن نوشت: قدر این مرد شناخته نشد او نثر شریعتی و عمق مطهری را با هم دارد. * این که چرا افکار این‌ روح بزرگ آن طور که باید شناخته و به نسل جوان جویای حقیقت معرفی نشد قصه پردردی دارد که ریشه آن‌را باید در جهل مقدس جستجو کردکه فعلا گوش شنوایی برای آن‌وجود ندارد. برای فهم بهتر کتاب غدیر حتما کتاب کوثر ایشان را مطاله فرمایید.شاید یکی از عصری ترین تفسیرهای قرآن در جهان معاصر باشد. در کتاب حجاب از صفایی تا صدر بسیار از آثار و نظرات ایشان بهره برده ام. روح عظیم شان قرین رحمت حق. فهرست‌کتاب : ولایت چیست؟ زیربنای ولایت ضرورت ولایت هدف ولایت گام‌های رسول و........ التماس دعای خیر
یک‌ شهروند عادی
چه کسی در درونت حکومت دارد ؟ ولايت يعنى تنها على را حاكم گرفتن و تنها او را دوست داشتن و اين ولايت و سرپرستى است كه معاويه و احمد حنبل و جرج جرداق و و و ...... از آن بهره‏اى ندارند، كه حاكم در درون آنها و محرك در وجود آنها امر على و دستور على نيست؛ كه هواها و حرف‏ ها و جلوه‏ ها در آنها حكومت دارند. معاويه گر چه على را دوست دارد، ولى سلطنت را بيشتر از على ‏خواهان است و دوستدار آن است. و احمد حنبل گر چه براى على شعر مى ‏سرايد اما حكومت ديگرى را به عهده دارد. و جرج جرداق گر چه از على مى‏ نويسد، اما براى على نمى ‏نويسد؛ كه محركى ديگر دارد و عاطفه ‏اى فقط او را به چرخ انداخته است. اما مالك؟ اين مالك است كه ولايت على را به عهده دارد و اين بار گران را به آسانى مى‏ كشد. مالك چند سال براى نابودى معاويه رنج كشيده و كوشش كرده است. خويش و فاميل و قبيله‏ اش را به خون كشيده، شب‏ها و روزها را بر روى لبه‏ ى تيغ و سرِ نيزه‏ ها گذرانده و شمشير زده و شمشير زده تا اين كه لشگر شام را عقب رانده و معاويه را به حركت وادار كرده و در بيرون از خيمه آماده ‏ى فرار نموده، هان چيزى نمانده تا اين بت بزرگ بشكند و اين طاغوت سركش بميرد و يا فرارى شود و مالك به هدف نهايى، به پيروزى محبوب دست بيابد و در ميان قومش و در ميان تمام مردم به بزرگى معرفى شود و بر رقيب خودش، اشعث و بر قبيله‏ى رقيبش، كِنده، پيروز شود. درست در اين هنگام، در اين هنگام، على او را مي خواند، على او را مى‏ طلبد. على مى‏ گويد كه برگرد. و اين از مرگ سخت‏ تر و اين از مرگ جانكاه ‏تر است. مخالفت يك هوى، مخالفت يك هوس، مخالفت با يك حرف و گذشتن از حرف‏ هاى خلق، مخالفت با يك جلوه از جلوه ‏هاى دنيا ما را مى ‏شكند، ما را از پاى در مى‏آورد. ما از راه حق با يك حرف با يك فحش با يك پشيز باز مى‏ گرديم و اما مالك؟ و اما مالك؟ او از تمام هواهاى چند ساله و تمام حرف ‏هاى تمام مردها و زن ‏هاى عرب و از زمزمه ‏ى خفيف زبان ‏ها بر سر راه مردان فاتح و از نگاه‏ هاى شيفته‏ ى سرداران پيروز و از تمام جلوه‏ هاى دنيا، از اين همه مى‏ گذرد و باز مى‏ گردد و به على اين سرپرست آگاه ملحق مى‏شود. چرا؟ چون در درون مالك، ديگر هواها و غريزه‏ ها حرف‏ ها و زمزمه ‏هاى زن‏ هاى عرب جلوه‏ هاى پررنگ و برق دنيا حاكم نيست، اينها كوچكتر از اين هستند كه در روح بزرگ مالك موجى و حركتى ايجاد كنند... او به ولايت رسيده و از نعمت ولايت برخوردار است. نشستن و ايستادن و آمدن و رفتن و دوست داشتن و دشمن داشتن او همه از سمت‏ ولىّ كنترل مى‏شود؛ نه از طرف هواها و حرف ‏ها و جلوه ‏ها. مالك اين را يافته كه على اين مرد آزاد از غير حق و اين انسان آگاه حق، بيش از مالك به مالك علاقه دارد و بيش از مالك از مصالح و منافع مالك آگاهى دارد و بيشتر از مالك به منافع او مى‏ انديشد و بهتر به منافع او مى‏ انديشد؛ پس ديگر جاى درنگ نيست و جاى سركشى نيست؛ كه سركشى‏ ها حماقت‏ هاى زيان آورى بيش نيستند. جاى تسليم است و اطاعت و پيروى و تشيع و دنباله روى. استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) کتاب غدیر،صفحه 14
در حاشیه