خسرو معتضد در گفت و گو با خبرنگار هشت دی، در رابطه با سالروز کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹، اظهار کرد: انجام این کودتا علل مختلفی داشته‌ که حتی روس ها هم در آن دست داشتند، کودتا از رشت شروع شد و جریان این بود که در سال ۱۲۹۹ روس ها، نیروهای سرخ و نیروهای راسکولنیکف در آستارا و سپس در انزلی پیاده شدند.

معتضد با اشاره به اینکه جنبش میرزا کوچک‌ یک جنبش مذهبی و ملی برای اعتراض به قرارداد ۱۹۱۹ انگلستان با ایران محسوب می‌شد، افزود: چون جنگلی ها شکست خورده بودند آمدن کمونیست ها مورد استقبال واقع شد و فکر کردند برای کمک آمدند ولی بعد از اشغال ایران، نیروهای کمونیست از باکو به رهبری احسان الله خان که یکی از تروریست های کمونیست معروف بود و در تهران هم چند نفر را کشته بود.

وی با تاکید بر اینکه در این زمان کمونیست ها که آمدند حکومت رشت را گرفتند بیان کرد: آنها آمده بودند تا کمونیست را در سراسر ایران حکم فرما کنند؛ عملیات کمونیستی را شروع کردند و مالکان، پیشه وران‌ و خرده مالکان را گرفتند و برنج گیلان را به روسیه صادر می‌کردند که میرزا با این ها مخالفت می‌کند.

معتضد افزود: حکومتی در رشت به نام حکومت سوسیالیستی جیلان که کمیسر اول یعنی نخست وزیر آن میرزا کوچک خان بود شکل گرفت اما ۳ماه بیشتر طول نکشید چون میرزا را مورد حمله قرار می‌دهند و می‌خواستند او را اعدام کنند زیرا آنها می‌گفتند انقلاب به گونه‌ای است که با مصادره اموال آغاز شود و باید همه کارمندان دولت، پیشه وران و تجار رشت را اعدام کنیم، میرزا که مذهبی، نمازخوان، روزه گیر و متدین بود زیر بار نمی‌رود و می‌گوید که در آیین اسلام این حرفا ها نیست و به سمت فومن می رود در ادامه کمونیست ها رشت را می‌گیرند و احسان الله خان رئیس دولت می شود.

وی با بیان اینکه افراد روسی با اسم های مستعار شاپور منوچهر و .. حکومت‌گیلان را می‌گیرند خاطرنشان کرد:
دولت مرکزی یک قشونی می‌سازد اما شکست می‌خورد چون نیروی دریایی روس از انزلی به طرف نواحی، سربازان ایرانی را به بمب می بندد به طوریکه از کشتی ساحل را به توپ می‌بندند و قزاق ها به منجیل فرار می‌کنند.

معتضد در ادامه تصریح کرد: ارتش انگلیس با نیروهای هندی در منجیل بود و اجازه نداد که اینها به طرف تهران بروند بعد هم ژنرال آیرونساید، فرمانده ارتش انگلستان در عراق و ایران با هواپیما به قزوین می آید با رضا خان صحبت کرده و می‌گوید شما باید به طرف تهران بروید و کودتا کنید تا ما بتوانیم روس ها را بیرون کنیم؛ مذاکراتی در لندن بین دولت شوروی و انگلستان انجام می‌شود و قرار می‌شود که روابط انگلستان و فرانسه با دولت شوروی بهبود پیدا کند این بود که در آبان ۱۳۰۰ نیروهای بلشویک رفته، احسان الله خان و کمونیست ها هم می روند و میرزا کوچک در جنگل های فومن تنها می‌ماند.

وی‌ ابراز کرد: در ادامه میرزا شکست میخورد و نیروهایش پراکنده می‌شوند عده‌ای هم به دولت مرکزی تسلیم می‌شوند، در این شرایط نیروهای قزاق قصد جنگ با میرزا کوچک را دارند در همین حین انگلیسی ها در سال ۱۲۹۹ مانع فرار قزاق ها میشوند و جلوی آنها را می‌گیرند، در آقابابا مذاکراتی بین ژنرال آیرونساید، کلنل اسمایس و رضا خان صورت می‌گیرد و کودتا می شود.

معتضد افزود: دو کشور خارجی نیرومند می‌خواستند تهران را بگیرند به‌ طوریکه حتی نیروهای احسان الله خان تا تنکابن هم می‌روند.

وی ادامه داد: احسان الله خان معتقد بود هرچه روس ها گفتند باید اجرا شود که میرزا این حرف ها را قبول نداشت، سرانجام انگلیسی ها پشت کودتا را می‌گیرند برای اینکه می گویند ما باید یک نیروی مرکزی داشته باشیم در همین شرایط هم احمد شاه به علت ترس در حال فرار بود.

معتضد با تاکید بر اینکه دو دولت خارجی بر سر گرفتن ایران دعوا داشتند‌ افزود: انگلیسی ها بخاطر نفت خوزستان و بخاطر هندوستان قصد تصرف ایران را داشتند، اما کمونیست ها هم تبلیغ می‌کردند، یک اعلامیه هم لنین خطاب به مسلمانان شهر صادر کرد و در آن گفت که دوران زورگویی گذشت، من از امتیازات تزارها در ایران صرف نظر می کنم، آزادی را به ملت ایران، مصر و عرب برمیگردانم بنابراین انگلیسی ها برای اینکه ایران و سپس هندوستان به دست کمونیست ها نیفتد در این کودتا پیشی گرفتند.

وی در ادامه با بیان اینکه کودتا ۱۰۰ سال قبل در صبح روز ۳ اسفند ۱۲۹۹ با عده کمی در حدود ۲ هزار نفر انجام می‌شود بیان کرد: این کودتا تقریبا با موافقت احمد شاه بود، احمد شاه چهره محبوبی که نشان می‌داد نبود و می‌خواست از ایران برود.

معتضد با تاکید بر اینکه پشت همه این حرف ها هزاران سند و مدرک است گفت: ۲۰ هزار نفر رشتی با دوچرخه، گاری و قاطر از دست کمونیست ها فرار کردند‌ به سمت تهران آمدند چون کمونیست ها در آنجا مصادره اموال می‌کردند،‌ برنج گیلان را رایگان به شوروی می فرستادند و می‌خواستند ایران را ضمیمه شوروی کنند.

وی با اشاره به اینکه رضا خان را بخاطر گردن کلفتی اش انتخاب کرده بودند گفت: همه از ترس اینکه تهران گرفته نشود می‌خواستند کودتا کنند در آن زمان روس ها آمده بودند و مذهب، ناموس و تمام شهر را گرفته بودند و بسیار بلاها بر سر رشت آمد.

معتضد گفت: در این کودتا ارتش انگلیس نقش داشت چون دولت مرکزی عاجز بود و هر لحظه ممکن بود کمونیست ها به تهران برسند؛ کاری را که روس ها میخواستند بکنند انگلیسی ها انجام دادند سپس انگلیسی ها و روس ها به توافق رسیدند و میرزا کوچک‌خانی که قهرمان ملی بود رها کردند که در گردنه گیله وان یخ زد و فوت کرد و یک نفر سرش را برید و به تهران فرستاد.

وی در رابطه با نفوذی های کنونی جامعه ابراز کرد: الان نفوذی خیلی داریم، خیلی ها هستند که میخواهند برای آینده برنامه ریزی کنند بروند کانادا و باید مواظب اینها بود، وقتی وزیر اطلاعات میگوید ما اطلاع داشتیم قصد ترور شهید فخری زاده را دارند و این کار را کردند و ما نتوانستیم کاری کنیم یعنی نفوذی ها هستند زیرا خیلی ها دو چهره دارند و آدم های پست و حقیری هستند که منتهای آرزوی آنان این است که به آمریکا بروند.

معتضد تصریح کرد: بهترین کار آزادی بیان است وقتی یک روزنامه یا سایت دزدی را فاش می کند نباید جلوگیری کرد باید به مردم اجازه داد که فساد را اعلام کنند همان‌طور که خود رهبری هم گفتند فساد را اطلاع بدهید.

وی با اشاره به اینکه استعمار دیگر امپراطوری نیست گفت: اکنون ما یک امپراطوری هستیم، وقتی از نیروی موشکی، نظامی، و قدرت ما می‌ترسند پس یک امپراطوری هستیم اگر وضع کشور خوب باشد چرا جوانان به خارج از کشور بروند؟ اکنون رشت مثل ونیز است شهری در میان جنگل و بسیار زیباست، ما آدم‌های بصیر و دانشمند بسیاری داریم باید به آنها میدان دهیم تا به دنبال مسیر اختصاصی خود بروند.